مفهوم «مناسك سیاسی» گرچه در نظریات علوم سیاسی از سابقهی درخور توجهی برخوردار نیست، اما اثرات بسیار قابل توجهی را در جمهوری اسلامی داشته است. از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، نظام اسلامی ما گردنههای دشواری را با حضور گستردهی مردم طی كرده است؛ بهنحوی كه مناسك سیاسی یكی از مهمترین منابع قدرت در جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود. دكتر ملكوتیان* به بررسی این مفهوم و اثرات آن پرداخته است.
در نظریههای علوم سیاسی از مناسک سیاسی به عنوان یکی از ابزارهای تداوم و تحکیم هویت ملی نام میبرند. در ابتدا این مفهوم را تعریف کنید.
مناسک سیاسی معمولا به همایشها، تظاهرات، گردهماییهای سیاسی و سخنرانیهای مذهبی اطلاق میشود که از حمایت عامه برخوردار است. درواقع مناسک سیاسی بیشتر در سطح ملی برگزار میشود و مطمئنا این گونه مناسک تأثیر مستقیمی بر تحولات آینده و سرنوشت یک کشور دارد.
قبل از هر چیز باید اشاره کنیم که یک اصل پذیرفته شده علمی در میان نخبگان و خواص علوم اجتماعی و سیاسی وجود دارد و آن اینکه هر نظام یا هر حکومتی که از حمایت عامه برخوردار باشد، هیچ توطئه داخلی یا خارجی در مقابل آنها موفق نخواهد بود. البته مبنای حمایتها نیز با هم متفاوت است. اگر انسانهای طرفدار یک حکومت، بر مبنای وضعیت تمدنی و فرهنگیشان یا وضعیت تاریخی گذشتهشان، بیشتر تصمیم گیریها، اهداف و راهبردشان بر مبنای عقل ابزاری باشد- همچون دنیای غرب کنونی- شیوه و شکل حمایت و پشتیبانیشان نیز متفاوت خواهد بود.
اما یک انسان مذهبی اساسا بر مبنای ایمان و دین و با شناخت عمیق و عقل الهیاش همه جنبههای وجود بشر را مورد توجه قرار میدهد و نه فقط جنبههای مادی را. ضمن اینکه منافع دیگران را هم مدنظر قرار میدهد و شخصی نگر نیست. پس ما با دو نوع انسان کاملا متفاوت مواجهیم؛ یکی انسانهایی که از یک عقل ایمانی و فرامادی برخوردارند و یکی انسانهایی که عقل ابزاری و مادی دارند. هرگز نمیتوان قدرت این دو را یکسان دانست.
بنابراین ما باید بگوییم یک تفاوت کیفی میان هواداران این دو نوع حکومت وجود دارد؛ در یک طرف یک حکومت اسلامی و الهی داریم و در طرف دیگر یک حکومت لائیک و غیردینی. در اینجا به خاطر عقیده و در آنجا به خاطر منافع مادی و این جهانی ایستادگی صورت میگیرد.
آیا مناسک سیاسی در تاریخ معاصر ایران دارای عقبه سیاسی است؟
بله. وقتی به تاریخ معاصر کشور نگاه میکنیم، چند تحول یا حادثه مهم را میبینیم. شاید اولین آنکه در سطح ملی ظهور کرده است، قیام تنباکو در سال ۱۲۶۹ هجری شمسی بوده. دومین آن شانزده سال بعد و در جریان نهضت مشروطه به وقوع پیوست. حرکت نهضت ملی شدن صنعت نفت در سالهای پایانی دهه ۱۳۳۰ نیز یک حادثه بسیار مهم در تاریخ معاصر کشور است و پس از آن، قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ بسیار پراهمیت است. همایشها و حضورهای جدی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شد نیز از این جملهاند؛ ۱۹ دی ۱۳۵۶، عاشورا و تاسوعا و اربعین ۵۷ و…
مناسک سیاسی چه پیامدهایی دارد؟ چه تأثیر و کارکردی در عرصه سیاسی و اجتماعی میگذارد؟
مناسک سیاسی به این معنی که ما تعریف کردیم، افزایش اعتماد به نفس عمومی، افزایش احساس قدرت ملی و بالا رفتن و تقویت هویت ملی را به دنبال دارد.
با این مواردی که ذکر شد، مناسک سیاسی ایجادکننده ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی در جامعه هم محسوب میشود. یکی از بسترهای پیشبرد برنامههای رشد و توسعه اجتماعی- اقتصادی در کشورها ایجاد ثبات سیاسی است که نظریه پردازان توسعه بر این نکته تأکید میکنند. پس مناسک سیاسی باعث تقویت ثبات و امنیت اجتماعی نیز میشود.
ویژگی دیگر، فراهم آوردن هر چه بشتر راه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، علمی و فناوری در کشور است. همین طور باعث افزایش ابتکار عمل کشور در صحنه بین المللی میشود، چرا که قدرت ملی یک کشور را به نمایش میگذارد که در افزایش این امر بسیار موثر است.
مثلا تا قبل از جنگ تحمیلی عراق، ایرانیها حدود ۱۵۰ سال در همه جنگها شکست خورده بودند. اوج آنها هم شکست در دو جنگ زمان فتحعلی شاه بود. نکته مهم این است که از آن زمان به بعد ما اعتماد به نفسمان را از دست داده بودیم و جنگها را میباختیم و کشورهای خارجی در مقاطع مختلف صاحب نفوذ شدند و بالاخره سیاستهای خودشان را تحمیل کردند.
با وقوع انقلاب اسلامی ایران و حضور جدی مردم در صحنه، اعتماد به نفس ما برگشت و حتی قویتر شد. در نخستین رویارویی با دشمن که جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان بود، نه تنها شکست نخوردیم، بلکه دشمن را هم تسلیم کردیم. صدام درنهایت در نامه رسمی به ایران اعلام کرد که قرارداد ۱۹۵۷ الجزایر را مجدداً میپذیرد و این گونه بود که او را تسلیم کردیم و هیچ نقطهای را هم از دست ندادیم.
از طرفی نتیجه حضور مردم ما، تنها حفظ یک انقلاب یا یک نظام نیست، بلکه در ماورای آن، بر هم زدن بازی سلطه جهانی هم هست. آن چیزی که نظام سلطه از آن هراس دارد و یک آینده نامطمئنی برایشان به تصویر میکشد و هرچه زمان میگذرد از اینکه بتوانند کاری کنند، ناتوانتر میشوند و ترس آنها مبنی بر فروپاشی آینده افزایش پیدا میکند. این یک نکته کلیدی است.
۹ دی به عنوان مناسک سیاسی، نقش اساسی در پایان بخشیدن به فتنه ۸۸ ایفا کرد. چرا نظام سلطه از این قبیل حماسههای مردمی درس نمیگیرد؟
البته بعد از انقلاب اسلامی این نیروی عظیم مردمی بارها به صحنه آمده است؛ به ویژه در روزهای ۲۲بهمن و روز قدس و در موارد ویژهای که ملت احساس میکرد باید برای پایان دادن به یک مسئله به صحنه بیاید و قدرت را به نمایش بگذارد، مانند ۹دی. ۸۸ بعد از حرکت ملی در ۹دی ۱۳۸۸ دیدیم که آن فتنه به سرعت محو شد و از بین رفت. به عبارتی وقتی مردم به صحنه آمدند، قضیه را تمام کردند. دشمن مدام سعی میکند که در فرصتهایی که به دست میآورد، علیه کشور ما تبلیغ کند و به گونهای تبلیغ کند که برحسب تصور خودش این تبلیغات تأثیر زیادی بر افکار ملی بگذارد، ولی ورود مردم به صحنه هر بار آنها را به نقطه اول بازمی گرداند. شاهد این مسئله قویتر شدن ما در طی این سی ودو سال پس از انقلاب است که نه تنها ضعیفتر نشدهایم، بلکه قدم به قدم پایگاههای بیشتری را در دنیا به دست آوردهایم. دشمنی که روزی فکر میکرد میتواند ما را از سر راه بردارد، نه تنها نتوانست به ما ضربهای بزند، بلکه به این فکر است که تنها خودش را نشان بدهد.
در ماجرای فتنه ۸۸ نیز دشمن حامی و پشتیبان این ماجرا بود. آنچه که در نهایت توانست آنها را سرجای خودش بنشاند، حضور مردم ایران در صحنه و توجه ویژه به مقوله مناسک سیاسی بود. یعنی همان حضور و حرکتهایی که انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند، پس از انقلاب نیز توانست این انقلاب و کشور را در مقاطع حساس و خطیر سربلند بیرون آورد.
_____________________________
* استاد علوم سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
Sorry. No data so far.