بحث پولی کردن شهریه دانشگاهها اخیرا داغ شده و رسانههای مختلف تلاش دارند تا به آن از جنبههای مختلفی بپردازند. اما در این میان، به مانند بسیاری از حوزههای دیگر تصمیم گیری، بحثها به صورت پراکنده و عمدتا در قالب نظریات یا تجربیات فردی مطرح میشود و طبیعی است که از دل آنها نتوان چارچوب مشخصی برای تصمیم گیری پیدا نمود. این نوشته تلاش دارد تا نگاهی متفاوت به این مقوله داشته باشد.
۱- منابع مالی دانشگاهها در دنیا به صورت متداول سه دستهاند:
الف – بودجه مستقیمی که از دولت میگیرند و در بودجههای سنواتی لحاظ میشود
ب- منابع مالی تحقیقاتی که از سایر نهادهای دولتی که تحقیقات مختلف را حمایت میکنند به دست میآید، نظیر Research Councilها، سازمانهای دفاعی نظامی، وزارتخانهها و…
ج- سایر درآمدها نظیر شهریههای دانشگاهی، قراردادها با صنعت و…
از میان این سه گزینه، گزینههای ۱ و ۲ از منابع دولتی و گزینه ۳ از منابع غیر دولتی است.
۲- یک تصور غالب شاید این باشد که در کشورهای صنعتی منبع اصلی مالی آنها از طریق رابطه با صنعت تامین میشود. اما نگاهی به جدول زیر که نشانگر سهم پژوهشهای دانشگاه از منابع صنعتی است نشان میدهد که بیشترین سهم متعلق به کشور آلمان است که در آن ۱۲ درصد از منابع پژوهشهای دانشگاهی (و نه درآمد کلی آنان، بلکه درصد از منابع درآمدی پژوهشی آنان) از صنعت تامین میشود. این آمار برای کشورهای دیگر کمتر از این میزان است و در کشوری مانند آمریکا که در ظاهر به نظر میرسد صنعت منبع اصلی برای دانشگاه هاست، این میزان کمتر از ۷ درصد است. برای دانشگاه پیشروی مانند MIT، این میزان در بهترین حالت به ۱۵ درصد میرسد در حالیکه بودجههای اصلی تحقیقاتی برای این دانشگاه از منابع دولتی مانند وزارت دفاع، وزارت بهداشت، وزارت اقتصاد و… میآید.
۳- با این اوصاف، میتوان منابع اصلی دانشگاهها را سه حوزه زیر دانست:
الف- بودجه دولتی،
ب- بودجههای پژوهشی دولتی
ج- شهریه دانشجویان
در کشورهایی که اخذ شهریه متداول است، دانشگاههایی که توان پژوهشی کمتری داشته باشند و به تبع آن توان جذب منابع کمتری از بودجههای پژوهشی دولتی داشته باشند، طبیعتا بسیار وابستهتر به شهریه دانشجویان خواهند بود. در کشورهایی که دانشگاهها شهریه اخذ نمیکنند، منبع اصلی درآمد بودجه دولتی و بودجههای پژوهشی خواهد بود.
در شرایط بحران مالی اخیر که دولتها بخش عمدهای از بودجههای دانشگاهی و پژوهشی (یعنی گزینههای الف و ب) خود را کم کردهاند، برخی دولتها به دانشگاهها اجازه دادهاند تا شهریه دانشجویی را افزایش دهند تا از این طریق بتوانند بخشی از این کاستیها را جبران کنند.
۴- دانشگاهها از ابتدای تاسیس دو ماموریت اساسی داشتند، پژوهش و به تبع آن آموزش. در مدلهای قرن نوزدهم، آموزش متاخر از پژوهش بود و دانشگاهها حاصل پژوهش خود را تدریس میکردند. از بعد از جنگ جهانی دوم این پیش فرض کمی دچار تغییر شد و منابع رسمی آموزشی شکل گرفت و دانشگاهها لزوما نتیجه یافتههای خود را تدریس نمیکردند. اما در عین حال توان پژوهشی قابل ملاحظهای در آنان مستقر بود و دانشگاهها هرچه توان پژوهشی بیشتری داشتند، میتوانستند منابع پژوهشی بیشتری را جذب کنند.
۵- در کشور ما دانشگاه از ابتدا به عنوان یک نهاد آموزشی تاسیس شد. کارکرد اصلی دانشگاهها آموزش تعریف شد و نهاد دانشگاه به نام نهاد آموزش عالی بازشناخته شد. حتی برای این منظور وزارت آموزش عالی نیز تاسیس شد و در حال حاضر هم که اسم این وزارتخانه تغییر کرده است، هم و غم اصلی آن کماکان دانشگاه هاست. از این منظر دانشگاههای ایران توان پژوهشی قابل ملاحظهای ندارند، هرچند دولت خود تحت عنوان بودجههای پژوهشی پولی را به دانشگاهها اختصاص میدهد که زیاد مبتنی بر توانمندیهای پژوهشی آنان نیست، بلکه آن هم بخشی از بودجه دولتی حساب میشود. در این میان، حداقل در دانشگاههای دولتی اخذ شهریه نیز مجاز نیست. بنابراین، در حال حاضر منبع اصلی مالی برای دانشگاههایی که شهریه اخذ نمیکنند، همان بودجه دولت است، منبعی که دانشگاهها همیشه از کمی آن مینالند.
۶- اخیرا بحث پولی کردن دانشگاهها در کشور ما باز شده است. این مساله به دانشگاهها اجازه میدهد که علاوه بر منبع مالی اول، که همان بودجه دولت است، منبع مالی ثانویهای هم برای خود دست و پا کنند. طبیعی است که در شرایطی که دانشگاهها دائما از کمبود منابع مالی گله مندند، پولی کردن شهریهها میتواند گزینه خیلی مناسبی برای آنان باشد.
۷- اما این مساله یک خطر جدی برای آنان داشته باشد. دانشگاه در دنیا از ابتدا نهادی بود که وجهه اصلی آن پژوهش تعریف شده بود و دانشگاهها از همین کانال به تولید دانش جدید میپرداختند و در دنیای غرب یک منبع مالی مهمی برای آنان نیز بوده است. اما در ایران پژوهش از ابتدا مورد توجه سیستم آموزش عالی نبوده است و این احتمال میرود که با باز کردن پولی کردن آموزش در ایران، خرده امیدی که برای اوج گیری پژوهش در دانشگاهها وجود داشت نیز تحت تاثیر حرکت فزاینده دانشگاهها به سمت منابع مالی آموزشی نیز از بین برود.
۸- پولی کردن دانشگاهها در ایران یک پارادایم جدید در دنیا خواهد بود. در دنیا دانشگاهها چه شهریه بگیرند چه نگیرند (منظور کشورهای پیشرفته است)، توان پژوهشی بالایی در خود ایجاد کردهاند و از این کانال تولید دانش جدید و حل مسائل مختلف را انجام میدهند. اما در ایران ما به سمت پارادایمی خواهیم رفت که دانشگاهها هم شهریه خواهند گرفت و هم توان پژوهشی ندارند، و از آن به بعد بین موسسات آموزشی که پول میگیرند (نظیر موسسات کنکور و غیره)، و دانشگاهها دیگر تفاوت خاصی نمیتوان قائل شد.
۹- به نظر میرسد پولی کردن آموزش زمانی توجیه داشته باشد که از ظرفیت پژوهشی دانشگاهها حداکثر استفاده بشود و سپس در صورتی که آن ظرفیت نیز کفاف لازم را نداد، به سمت پولی کردن آموزش حرکت کنیم. در غیر اینصورت، پولی کردن آموزش احتمالا نتیجهای جز از بین رفتن ظرفیتهای پژوهشی دانشگاهها نخواهد داشت.
Sorry. No data so far.