یک شنبه گذشته آیتالله هاشمی رفسنجانی در دیدار با تعدادی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان به نکاتی اشاره داشتند که هم از لحاظ زمانی و هم مطالب اظهار شده توسط ایشان جای تأمل جدی دارد. نکاتی که هر چند حاوی سخن جدیدی نیست ولی بیان آن، آن هم توسط کسی که ادعای همراهی با انقلاب، رهبری و مردم را دارد، با پوزش از ایشان، باید گفت مایه تأسف است. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدون در نظر گرفتن مصالح نظام پس از گذشت یک سال و نیم از جریان فتنه، مواردی را در این دیدار بیان کرده است که پاسخ به آن میتواند نگاه افکار عمومی را هم برای امروز کشور و هم برای آیندگان روشن نماید. صرف نظر از دو محور پایانی این دیدار که یکی توصیه دانشجویان به فراگیری علم و اشاره مختصر به حوادث تونس- آن هم با رویکرد خاصی که جریان فتنه در همان آغازین روزهای تحول در تونس به آن اشاره داشت- همه محتوای این دیدار مملو بود از نکاتی که یا نظام مقدس جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد و یا سادهانگارانه آقای هاشمی با هدف تبرئه خانواده خویش چنین دیداری را طراحی کرده بودند.
در این دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی چند محور را برای طرح در جامعه و ایجاد یک موج جدید انتخاب کرده و به آن پاسخ داده بودند.
۱- اصرار بر مواضع نماز جمعه ۲۶ تیر ۸۸
آقای هاشمی در آن نماز جمعه چه نکاتی را گفته بودند که با گذشت یک سال و نیم باز بر آن تأکید میورزند. چیزی که در نماز جمعه ۲۶ تیر بیش از همه نمود پیدا کرد، زیرسؤال بردن انتخابات برگزار شده و تردید در سلامت انتخابات و پیچیدن نسخه فراقانونی برای برونرفت فتنهگران انتخابات از فضایی بود که کشور را به هرج و مرج و بیقانونی کشانده بود. تطهیر انسانهای بیهویت و آشوبطلب از جمله مواضعی بود که در آن نماز جمعه بدان تأکید شده بود و این در حالی بود که بزرگترین جفا در حق نظام روا داشته میشد و نظامی متهم به تقلب میشد که شخص رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، بارها و بارها از بستر انتخابات آن بر کرسی ریاست مجلس و ریاست جمهوری آن تکیه زده بود.
اصرار بر مواضع ۲۶ تیر آن هم با وجود آنکه رهبری معظم انقلاب بر سلامت انتخابات صحه گذاشته و برای معترضین به نتیجه انتخابات هم راهکاری قانونی (شمارش مجدد صندوقها) را پیشنهاد داده بودند و مواضع شفاف خویش را بارها پس از خطبه معروف آقای هاشمی بیان فرموده بودند، دور از انتظار است. اگر آقای هاشمی رفسنجانی ادعای همراهی با رهبری و ولی فقیه را دارند، حداقل نباید با مواضع متناقض خویش هر روز مؤمنین به انقلاب و امام را دچار تردید کنند. اکنون این سؤال برای وفاداران به انقلاب مطرح است که چگونه میتوان هم تابع ولایت فقیه بود و خویش را سرباز پای رکاب رهبری نظام معرفی کرد و هم بر مواضعی اصرار ورزید که از اساس با آموزهها و بیانات رهبری معظم انقلاب در تضاد است؟!
۲- تفرقه را به صلاح کشور نمیدانم
آیتالله هاشمی رفسنجانی در این دیدار گفته است در شرایط فعلی کشور تفرقه را به صلاح نمیدانم و به همین دلیل تلاش دارم به دور از جنجالهای سیاسی، پیگیر مواضع خود باشم. اولاً انجام چنین دیداری آن هم با کسانی که منتسب به استانی هستند که رئیس جمهور در همین زمان به آنجا سفر کرده است، خود نشانی از تفرقهای است که اتفاقاً آیتالله هاشمی رفسنجانی بر آتش آن دمیدهاند.
کدام عقل سلیم میپذیرد در زمانی که بالاترین مقام اجرایی کشور با مردم منطقهای دیدار میکند، گروهی دیگر با کسی دیداری داشته باشند و سخنانی را بشنوند که از سابقه کدورتهای او با رئیس جمهور مردم به درستی آگاه هستند.
ثانیاً پس از حوادث تلخ انتخابات و در مناسبتهای گوناگون ۱۳ آبان ۸۸، روز جهانی قدس و عاشورای ۸۸ و… کدام سخنان آقای هاشمی منشأ وحدت در درون نظام و ناامیدی دشمنان گردید و چه مواضعی از ایشان، دشمنان داخلی و بیرونی را در پیگیری مطالبات ساختارشکنانه و براندازانه نظام امیدوار کرد. هرچند «هزار گفته را نیم کردار نیست» اما به همین گفتههای تحکیم کننده وحدت و سستکننده تفرقه نیز مردم ما قانع هستند. مردم فهیم ایران اگر چه آرزوی بروز کردار مناسب از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارند ولی به همین گفتهها نیز بسنده میکنند و اگر آقای هاشمی به جای دیدارها و سخنان تفرقهافکنانه، سخن از وحدت سر دهند و به جای دمیدن بر آتش فتنه و تلاش برای کوتاهکردن دست مسئولان اجرایی کشور از برخی اختیارات قانونیشان، به همراهی با دولت و ملت و ناامیدی دشمنان داخلی و خارجی بیندیشند، قطعاً سخنان او بر دلها خواهد نشست و در آن صورت است که به این باور میرسیم که او نیز همچون رهبری معظم انقلاب فقط به بالندگی و سربلندی ایران میاندیشند.
۳- فضای مواجهه علیه خانوادهام موضوع تازهای نیست
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تهاجم علیه خانواده خود را یک مقوله دیربازی معرفی کرده که از حرکت منافقین علیه خانواده او آغاز و تا به امروز توسط طیفهای چپ و راست ادامه داشته است ولی پاسخ نداده است که چرا امروز همه آن کسانی که روزگاری خانواده او را به نقد میگرفتهاند، در زیر چتر حمایت از فرزندان او برآمدهاند. البته راز این اقدام حمایتآمیز منافقین از مهدی و فائزه هاشمی را امیرالمؤمنین علی (ع) در حکمت ۱۴ کتاب شریف نهجالبلاغه بیان فرمودهاند. آنجا که میفرمایند: «کسی که نزدیکانش واگذارند، بیگانه او را پذیرا گردد.»
امروز وقتی شخصیتی همچون آیتالله هاشمی رفسنجانی با همه سوابق انقلابی و همراهی با امام تمام تلاش خویش را مصروف میکند تا رفتارهای فرزندانش را توجیه کند، حضور فائزه در جمع اغتشاشگران انتخابات را بیرون آمدن برای خوردن ساندویچ و استخدام اراذل و اوباش خیابانی توسط مهدی را انکار کرده و آن را عداوت نیروهای وابسته به حکومت برای تخریب چهره او و خانوادهاش میپندارد، چه انتظاری است که فرزندان او با نسخههای مأموریتی صحنهگردانان خارجی اعم از ضد انقلابیون فراری و منافقین، ایفای نقش نکنند و در دامان عناصر تابلودار ضدیت با نظام مقدس جمهوری اسلامی به صورت هماهنگ عمل نکنند.
اگر آیتالله هاشمی رفسنجانی به این فراز از سخنان امیرالمؤمنین علی (ع) در نامه ۵۳ در توصیه آن حضرت به رهبران جامعه نسبت به خویشاوندان توجه میکردند، قطعاً امروز به جای متهم کردن دیگران، خویش را سرزنش میکردند. آنجا که امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: «همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خودخواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند، ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان و به هیچ کدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمین را واگذار مکن و به گونهای با آنان رفتار کن که قراردادی به سودشان منعقد نگردد که به مردم زیان رساندکه هزینههای آن را بر دیگران تحمیل کنند. در آن صورت سودش برای آنان و عیب و ننگش در دنیا و آخرت برای تو خواهد ماند.»
اگر آن روز که جناب مهدی هاشمی در «استات اویل» با دریافت رشوه از طرف خارجی ترجیح داد آن ضرر بزرگ را بر بیتالمال مردم روا دارد، با او برخورد میشد و از اساس چنین خبری دروغ فرض نمیشد، قطعاً دستاندازی او در دیگر بخشها به بیتالمال را نه تنها شاهد نبودیم، بلکه شاید هیچگاه حوادثی همچون اغتشاشات سال ۸۸ که یکسر او با مهدی و فائزه گره خورده باشد را شاهد نبودیم.
نکات گفتنی بسیاری را میتوان در خصوص دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه گیلان پاسخ داد که به همین حد بسنده میکنیم و امیدواریم این شخصیت برجسته انقلاب کمافیالسابق در خدمت انقلاب و نظام اسلامی باقی بمانند و نظام همواره از وجود او برخوردار باشد.
Sorry. No data so far.