جمعه 11 فوریه 11 | 18:32

درود بر يوم‏الله 22 بهمن و آفرينندگان آن

فرازهايي از فرمايشات حضرت امام خميني (ره) پیرامون یوم الله بیست و دوم بهمن و انقلاب شکوهمند اسلامی


‏حضرت امام خمينى(ره):به همه نسل‏ها وصيت مى‏كنم كه بقاى نظام و قطع دست اجانب در گرو انگيزه الهى و اتحاد است.‏

سرآغاز برافراشته‏شدن پرچم عدالت اسلامى‏

يوم‏الله 22 بهمن، سالروز شكست باطل و جنود ابليسى به دست حق‏طلب جندالله،(1) سرآغاز پيروزى ملت ايران بر مستكبران و غارتگران، سرآغاز برچيده‏شدن دستگاه ستمگرى طاغوتيان، سرآغاز حكومت الله بر جهان، سرآغاز برافراشته‏شدن پرچم عدالت اسلامى و بيدارى مستضعفان، بر كشور و ملت بزرگ ايران و بر جميع مسلمانان و مستضعفان و محرومان مبارك باد.(2) درود بر يوم‏الله بيست و دوم بهمن و آفرينندگان آن.(3)
پيروزى انقلاب؛ ثمره اتكال به خدا
ما به (حسب) قدرت طبيعى، بر اين مشاكل و بر اين مصيبت‏هايى كه وارد شده است، فائق نيامده‏ايم، براى اين‏كه قدرت ما به حسب طبيعت، در مقابل قدرت‏هاى بسيار بزرگ، يك قدرتِ بسيار ناچيزى بود. ملت ما كه در اين نهضت پيروز شد، اين فقط براى اتكال به خدا بود.(4)
ما مى‏دانيم كه اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ايران بزرگ كوتاه كرد، با تأييدات غيبىِ الهى پيروز گرديد. اگر نبود دست تواناى خداوند، امكان نداشت. شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ايران، از همه انقلاب‏ها جدا است؛ هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم در انگيزه انقلاب و قيام. ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيبى بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلومِ غارت‏زده عنايت شده است.(5)

انقلاب اسلامى؛ ثمره تحول درونى ملت‏
“ان اللَّه لايغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم ” يك واقعيت است؛ واقعيت به اين معنا كه (اگر) تغييراتى در يك ملت و در يك قوم حاصل شود، اين، منشأ يك تغييرات تكوينى، تغييرات جهانى و تغييرات موسمى مى‏شود.
اين پيشرفتى كه ملت ايران كرد، مرهون آن تغيير و تحولى بود كه در نفوس پيدا شد. يك ملتِ تحت فشار كه در طول تاريخ با اين فشار خوگرفته بود و اين ظلم را پذيرفته بود و اين چپاولگرى را، در يك مدت كوتاهى به يك ملتى متحول شد كه ديگر (تاب و تحمل) پذيرش هيچ‏يك از اين ظلم‏ها را نداشت، يعنى اين ملت (چنان) بر دستگاه ظلم طغيان كرد كه از آن بچه كوچكش تا آن خواهرهاى محترمه و برادرها، جوان و پير، داراى هر شغلى كه بودند، از همه چيز دست برداشتند و در خيابانها و كوچه‏ها ريختند و فرياد زدند (كه) ما اين رژيم را نمى‏خواهيم. تا اين تغيير نفسانى حاصل نشده بود، اين قوم، مورد تغيير واقعى كه رفتن يك رژيم طاغوتى و آمدن يك (حكومتى) كه اسلامى باشد، حاصل نشد.
پس خداى تبارك و تعالى تغيير نمى‏دهد مگر اين‏كه ما خودمان، خودمان را تغيير بدهيم. اگر خودمان (را) در جانب پذيرش ظلم تغيير داديم، يك ظالم به ما مسلط مى‏شود، اين طبيعى است و اگر چنانچه خودمان را تغيير داديم براى دفاع از كشور خودمان، دفاع از چپاولگرى، دفاع از ظلم و ستمگرى، خداوند اسبابش را فراهم مى‏كند، چنانچه ديديد.(6)
آن چيزى كه در اين‏جا حاصل شد (و) بايد (آن را) جزو معجزات حساب بكنيم، همان انقلاب درونى اين ملت بود. انقلاب درونى اين ملت موجب شد كه اين انقلاب پيدا شد. ما از خود چيزى (نداشتيم و) نداريم، هر چه بود، عنايات او بود كه اين عنايات موجب شد كه اين انقلاب باطنى، پيدا بشود. ما بايد پيروزى را (در) انقلاب درونى مردم جستجو كنيم.(7)
مادامى كه اين حال (و اين انقلاب درونى مردم) حفظ شود، خداوند همين را حفظ مى‏كند. اگر خداى نخواسته “ما بأنفس ” دوباره به حال اول برگردد، باز دوباره حال اول مى‏شويم. اين يك سنت الهى است كه كارهايى كه مى‏شود، روى اسباب و مسببات است؛ وقتى شما خودتان مهيا شُديد براى اين‏كه تحت بار ظلم برويد، ظالم پيدا مى‏شود، اين، سبب مى‏شود كه ظالم پيدا بشود.(8)

پيروزى انقلاب؛ ثمره باورِ “توانستن ”
اساس همه شكست‏ها و پيروزى‏ها از خود آدم شروع مى‏شود. باور انسان، اساس تمام امور است. غربيان و در سابق، انگلستان و بعد از او آمريكا و ساير كشورهاى قدرتمند، دنبال اين بودند كه با تبليغات دامنه‏دار خودشان، به ممالك ضعيف، (اين) باور (را بقبولانند) كه ناتوانند و نمى‏توانند هيچ‏كارى انجام بدهند، اين‏ها بايد در صنعت، در نظام، در اداره كشورها، دستشان به طرف قدرت‏هاى بزرگ از شرق و غرب دراز باشد.(9)
اين پيروزى كه شما به دست آورديد، براى اين بود كه باورتان آمده بود كه مى‏توانيد، باورتان آمده بود كه آمريكا نمى‏تواند به شما تحميل بكند. اين باور، اسباب اين شد كه آن كارِ بزرگِ معجزه‏آسا را انجام داديد. اساس، اين باور است كه آن‏ها از ما گرفته بودند، آن‏ها ما را از همه چيز تهى كرده بودند، به‏طورى كه افكار ما و باورهاى ما، همه وابستگى داشت. اگر افكار يك ملتى، به قدرت بزرگى وابستگى (داشته) باشد، تمام چيزهاى آن ملت، وابستگى پيدا مى‏كند.(10)

پيروزى انقلاب؛ ثمره وحدت كلمه و مقصد
ديديم اين قيامى كه ملت ايران كرد و كم‏كم از تفرقه به وحدت رو آورد و مقصدِ واحد در همه بلاد كشور از روستاها گرفته تا مركز، ابدان مجتمع و ارواح مجتمع در خيابان‏ها ريختند و خواست آن‏ها اسلام و خدا بود و دست رد به سينه ظلم زدند. خداى تبارك و تعالى عنايت فرمود و ما و شما و همه ملت، هم در ابدان مجتمع شديم و هم در ارواح و هم مقصد يكى بود و فرياد همه، “الله اكبر ” بود، فرياد همه اين بود كه مرگ بر اشخاصى كه ستمگرند و اشخاصى كه چپاولگرند و ما اسلام را مى‏خواهيم، جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم.
ما بايد اين اجتماعى كه در ايران حاصل شد و اين تحول بزرگى را كه حاصل شد، سرمشق خودمان قرار دهيم و از ياد نبريم. توجه داشته باشيم كه آنچه ما را پيروز كرد، آنچه ما را با دست تهى پيروز كرد، اين اجتماع ابدان و اجتماع ارواح و وحدت كلمه و وحدت مقصد بود. سند پيروزى ما، همين وحدت كلمه و همين توحيد كلمه بوده است.(11)

سرمشق ما و نسل‏هاى آينده‏
(ملت عزيز ايران!) اين معنا بايد در تمام زندگى سرمشق ما باشد كه اگر يك ملتى، همه قشرهايش با هم بودند و يكپارچه بودند، هيچ قدرتى نمى‏تواند در مقابل آن‏ها ايستادگى كند و آسيبى به آن‏ها برساند. ابرقدرت‏ها(يى كه) مى‏خواهند بر كشورى غلبه بكنند و از (آن) بهره‏بردارى كنند، اين‏ها محتاجند به اين‏كه يا تمام افراد كشور طرفدار آن‏ها باشد – كه از دسته‏جمعى آن‏ها بهره‏بردارى كند – يا اين‏كه گروه‏هاى (آن) كشور را بازى دهند كه بين افراد اين كشور تفرقه بيندازند، لهذا كوشش اصيل آن‏ها در اين است كه در خود ملت، بين قشرهاى ملت اختلاف ايجاد كنند كه با اختلاف خود ملت، آن‏ها بتوانند سلطه پيدا كنند (و) وقتى سلطه پيدا كردند و يك نفر قلدر را (به) حكومت (رساندند و) بر كشور مسلط كردند، مى‏توانند بهره‏بردارى (كنند).
ملت ما اين معنا و اين واقعيت را تجربه كرد كه با وحدت كلمه و وحدت مقصد، هيچ‏يك از اين قدرت‏ها نمى‏توانند بر ملتى كه يكپارچه است، غلبه كنند.
اين درسى است براى ما در طول تاريخ كه اگر ما بخواهيم مقاصد خودمان را به ثمر برسانيم، بايد همه با هم باشيم. اين يك درسى است كه ما از 22 بهمن فرا گرفتيم و بايد اين درس را با تمام قوا دريابيم و با تمام قوا حفظ كنيم. 22 بهمن بايد در طول زندگى، سرمشق ما باشد و نسل‏هاى آينده بايد 22 بهمن را – كه غلبه ايمان بر كفر و الله بر طاغوت و اسلام بر كفر بود – حفظ كنند و بزرگ بشمارند؛ بزرگ بشمارند روزى را كه خداى تبارك و تعالى به ملت ما منت گذاشت كه اين ملت را يكپارچه كرد و ملت را غلبه داد.(12)

به همه نسل‏هاى حاضر و آينده وصيت مى‏كنم‏
بى‏ترديد رمز بقا(ى) انقلاب اسلامى، همان رمز پيروزى است و رمز پيروزى را ملت مى‏داند و نسل‏هاى آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن، انگيزه الهى و مقصد عالى حكومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان انگيزه و مقصد (است).
اينجانب به همه نسل‏هاى حاضر و آينده وصيت مى‏كنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود، اين انگيزه الهى را كه خداوند تعالى در قرآن كريم بر آن سفارش فرموده است، از دست ندهيد و در مقابل اين انگيزه – كه رمز پيروزى و بقا آن است – فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است. بى‏جهت نيست كه بوق‏هاى تبليغاتى در سراسر جهان و وليده‏هاى بومى آنان، تمام توان خود را صرف شايعه‏ها و دروغ‏هاى تفرقه‏افكن نموده‏اند و ميلياردها دلار براى آن صرف مى‏كنند. بى‏انگيزه نيست سفرهاى دائمى مخالفان جمهورى اسلامى به منطقه و مع‏الاسف در بين آنان از سردمداران و حكومت‏هاى بعض كشورهاى اسلامى كه جز به منافع شخصى خود فكر نمى‏كنند و چشم و گوش بسته، تسليم آمريكا هستند، ديده مى‏شود.
امروز و در آتيه نيز آنچه براى ملت ايران و مسلمانان جهان بايد مطرح باشد و اهميت آن را در نظر گيرند، خنثى‏كردن تبليغات تفرقه‏افكن خانه‏برانداز است. توصيه اينجانب به مسلمين و خصوص ايرانيان به ويژه در عصر حاضر آن است كه در مقابل اين توطئه‏ها عكس‏العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممكن افزايش دهند و كفار و منافقان را مأيوس نمايند.(13)
1) صحيفه نور، ج 17، ص 188
2) صحيفه نور، ج 22، ص 223
3) صحيفه نور، ج 17، ص 207
4) صحيفه نور، ج 5، ص 262
5) صحيفه نور، ج 21، ص 175
6) صحيفه نور، ج 9، صص 206 – 207
7) صحيفه نور، ج 19، صص 269 – 270
8) صحيفه نور، ج 9، ص 207
9) صحيفه نور، ج 14، صص 194-193
10) صحيفه نور، ج 14، ص 194
11) صحيفه نور، ج 14، ص 104
12) صحيفه نور، ج 14، صص 70 – 69
13) صحيفه نور، ج 21، 176

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.