شير همهى بيشهها
كشتن كسى مثل «صيّاد شيرازى» خيلى هنر و توانايى و پيچيدگى تشكيلاتى نمىخواهد. آدمى از خانهاش بيرون مىآيد، سوار اتومبيلش مىشود و بدون محافظ راه مىافتد و مىرود. در اين ميان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفيانه و با فريبگرى تصميم بگيرند او را به قتل برسانند، كار سادهاى است، والّا اگر مىخواستند مردانه جلو بيايند، صيّاد شيرازى يك نفرى جواب امثال آنها را مىداد.
كسى مثل اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام را هم يك نفر آدم با يك همدست مىتواند بكشد؛ چون او شير همهى بيشههاى مردانگى و شجاعت بود. بنابراين كشتن كسى مثل صيّاد شيرازى، نه دليل قوّت سازمانى و نه دليل طرفدار داشتن كسى است. اين كار جز خباثت و شقاوت و دورى روزافزون آنها از مردم و ارزشها، چيز ديگرى را نشان نمىدهد.
وقتى مردم به اين حادثه، اين طور جواب مىدهند، خيلى چيزهاى بزرگ به دست ملت مىآيد. خون شهيد حقيقتاً چيز مبارك و عجيبى است. شما ببينيد در تشييع شهيد صيّاد شيرازى چه اجتماعى تشكيل شد! همه متأثّر بودند و گريه مىكردند. هيچ كس به خاطر رودربايستى و براى نشان دادن خود نيامده بود؛ همه با يك انگيزهى قلبى آمده بودند.
در ديدار فرماندهان ارتش – 25/01/1378
معجزه اخلاص
بنده وقتى به تلويزيون نگاه مىكردم، سيل عظيم و خروشان جمعيت را مىديدم. من چند جا اين حالت را ديدهام كه يكى از آنها اينجا بود. ديدم يك عامل معنوى اثر مىگذارد و آن، اخلاص است.
برادران عزيز! اخلاص چيز عجيبى است؛ يعنى كار را براى خدا كردن و همان چيزى كه مضمون عاميانهاش در شعرى آمده است: «تو نيكى مىكن و در دجله انداز». انسان براى خدا كارِ خوب و درست و صحيح بكند و در پى اين نباشد كه حتماً به نام او ثبت شود و امضاى او زير آن بيايد؛ اين بلافاصله اثر مىدهد. خداى متعال بعد از شهادت اين مرد، در همين قدم اوّل، به او اجر داد.
البته خودِ شهادت بزرگترين اجرى بود كه خدا به او داد؛ چون اين طور كشته شدن، براى انسان خيلى افتخار است. بالاخره صياد شيرازى، يك مرد پنجاه و چند ساله، ده سال ديگر، بيست سال ديگر، سى سال ديگر – كه با يك چشم به هم زدن مىگذرد – از دنيا مىرفت و از همين دروازه عبور مىكرد؛ منتها با يك ناخوشى، با يك بيمارى، با يك تصادف، يا با يك سكتهى قلبى؛ از اين حوادثى كه دائم اتفاق مىافتد.
در ديدار فرماندهان ارتش – 25/01/1378
مرگ تاجرانه
بنده از قديم مىگفتم شهادت مرگ تاجرانه و مرگ زرنگهاست. آدم همين روغن ريخته را نذر امامزاده مىكند. انسان جانِ رفتنىِ از دست دادنىِ نماندنى را به گونهاى به خداى متعال مىسپرد؛ در صورتى كه اين متعلّق به اوست و او بالاخره انسان را مىبرد. بنابراين اوّلين اجرى كه خدا به شهيد داده، خودِ شهادت است؛ يعنى روغن ريختهى او را قبول كرد و هديهاى را پذيرفت و در نتيجه شهيد در عالم وجود و تا قيامت، انسان با ارزش و ماندگارى شد.
در ديدار فرماندهان ارتش – 25/01/1378
خاطرهای دیگر:
[download id=”25″]
Sorry. No data so far.