تریبون مستضعفین – انقلاب ایران توانست مفهومی جدید از مردم سالاری را که متفاوت و مغایر با دموکراسی غربی – که بر پایهی اومانیسم است – به جهان عرضه کند و ۱۲ فروردین را میتوان اولین نماد مردمسالاری حقیقی در دنیای امروز دانست.
نسخهای جدید و کارآمد برای بشریت مسخ شده در بحران هویت به وجود آمده از خلا معنویت.
دموکراسی غربی بر مبنای اومانیسم پایهگذاری شده است و در فضایی به جدایی دین از سیاست رای میدهد که کلیسا قادر به پاسخگویی به نیازهای مدنی و لازمههای اولیه برای ایجاد حکومت نیست، به عبارت دیگر میتوان گفت که خاستگاه سکولاریسم و دموکراسی – به معنای یاد شده – عملکرد کلیسای قرون وسطی است.
در واقع انسان عاصی از شیوهی حکومتی مسموم و فاسد شاهان که با تایید سران کلیسا همراه بود، هنگامی که برخورد تمامیت خواهانه کلیسا در محکومیت دانشمندانی چون گالیله را دید، برای سیراب کردن روحیهی حقیقتجوی خویش راهی جز عبور از این مانع نیافت و چون تعبیری جز آموزههای کلیسا برای دین متصور نبود، به نفی دین از زندگی اجتماعی پرداخت و با انتقال دین به حوضهی فردی این قید را از پای عقل و تفکر باز کرد. غافل از اینکه با گشودن این بند، ظریف زنجیری از اخلاق که بر پای دیو نفس بود، نیز گسسته میشود.
کشورهای اسلامی نیز که در قرون اخیر به دلیل بیکفایتی حاکمان در برزخی علمی به سر میبردند و اکثرا یوغ استعمار را بر گردن داشتند، برای رهایی از عقب افتادگی فنی با اعزام عدهای برای تحصیل فنون به غرب نادانسته لیژیونرهای بیجیره و مواجب برای آنان به وجود آوردند. بدین صورت روند مهاجرت علمی که در قرون وسطی از غرب به شرق بود معکوس شد.
با گسترش روابط با دنیای نوخاسته و نوساختهی غرب، نسخهی پیچیده شده برای دندان فاسد کلیسا که به نفی پیکرهی دین انجامید برای جوامع اسلامی نیز تجویز شد، غافل از اینکه این لباس تنها برای پوشاندن عیبهای قرون وسطایی اروپا دوخته شده و بر تن جوامعی که دانش و دانشمند پروری اسلام را دیدهاند، زار میزند.
در این میانه که آشفته بازار دموکراسی تولیدی غرب جنگهای جهانی را تجربه میکرد، تفکر اسلامی – علیالخصوص شیعه – پس از تجربهی فراز و نشیبی هزار ساله با ظهور متفکرانی چون امام خمینی توانست به درک درستی از نظریهی ولایت فقیه که در کلام معصومین ذکر شده بود، دست یافته و بدین وسیله بلوغ سیاسی خویش در دوران غیبت را تجربه کند.
در جهانی که سیاست ماکیاولی قدرتها را مانند حیوانات جنگل به نزاع وا میدارد در حالیکه لبخندی ملیح بر لب سیاستمداران آنها است، گفتمان مطرح شده توسط انقلاب اسلامی تمام قواعد این جنگل را به هم ریخت تا آنجا که گرگ و روباه و شغال ( بخوانید آمریکا و انگلیس و فرانسه) برای بقاء سلطهی خویش با هم متحد شده و بر علیه آن قد علم کردند.
این گفتمان جدید به جای «انسان محوری»، «انسانیت محوری» را مطرح کرد و حق منبعث از روح آسمانی انسان را «حق» مشروع خواند و مقبولیت آن را توسط مردم به بوتهی آزمایش گذاشت.
و به همین دلیل است که هرگاه حکومتی اسلامی با اقبال عمومی به قدر ت میرسد اولین مخالفین آن مدعیان دموکراسی هستند و آن را دموکراسی مورد نظر خود نمیدانند و به هر وسیله ممکن حتی با گماردن حکومتهای کودتایی و استبدادی سعی در سر نگون کردن آن دارند و در توجیه این عمل جامعه هدف را جامعه فاقد شعور لازم برای بهرهمندی از دموکراسی معرفی میکنند، زیرا آنان به زعم سردمداران غرب به این بلوغ «خود خدا انگارانه» نرسیدهاند که حق را آنچه میپسندند بدانند نه چیزی مستقل از خواست انسان زمینی.
امسال با توجه به تحولات اخیر منطقه پس از گذشت بیش از سی سال از اولین تجربه انقلاب اسلامی به بار نشستن آرمانهای انقلابی اسلام را جهان شاهد هستیم.
به امید خداوند متعال این شروعی است بر پایان سیطره ایدپولوژیهای اومانیستی و انحطاط بشر از مسیر اصیل تکامل.
به امید روزی که ملتهای انقلابی منطقه نیز سالروزی چنین را در تقویم رسمی خویش داشته باشند.
Sorry. No data so far.