تریبون مستضعفین- جدید‌ترین شماره مجله کیهان فرهنگی که در آخرین روزهای سال ۸۹ روی پیش‌خوان روزنامه فروشی‌ها قرارگرفت موضوع اصلی‌اش جریان شناسی علوم انسانی در ایران است که برای دستیابی به این مهم مقالاتی از آیت‌الله جوادی آملی حجت الاسلام و المسلمین محمدمهدی میرباقری دکترعلیرضا آقا حسینی دکتر فیروز اصلانی و مهدی جمشیدی را به همراه مصاحبه‌ی اختصاصی با دکتر احمد احمدی دکتر حسین کچوئیان دکتر موسی نجفی و دکتر موسی حقانی را منتشر کرده است.
افق روشن تحول در علوم انسانی، هدف‌گذاری‌های ایران در عرصه علوم انسانی، عزم تحول در علوم انسانی، بازکاوی علوم انسانی ایران با رویکرد تاریخی، تحول در علوم انسانی چیستی، چرایی و چگونگی، گفتمان توحیدی پایان تعارض علوم انسانی و معرفت دینی و موانع فرهنگی فرا روی تولید علوم انسانی اسلامی عناوین برخی مطالب این شماره کیهان فرهنگی است.
مقالاتی از استاد حسن رحیم‌پور ازغدی دکتر سیامک ره‌پیک پل کریک رابرتزو عبدالحسین توکلی طرفی از دیگر مطالب این شماره است.
دکتر فیروز اصلانی در سرمقاله این شماره با تعریف تحول در علوم انسانی به «نوگرایی ضابطه‌مند، بومی‌گرایی سنجیده و اسلام‌گرایی عمقی و مبنابخشی اسلامی در حوزه علوم انسانی یعنی خارج کردن کامل و شجاعانه علوم انسانی کشور از مدار سلطه‌ی غرب و سیطره تقلیدگرایی و ترجمه محوری و نسبی‌گرایی کانتی و سطحی اندیشی. » حکیمانه و از سردغدغه و دلسوزی نوشته است: «کار تحول در علوم انسانی به عنوان موضوع جدی، با برگزاری همایش‌ها و سمینارهای تشریفاتی به سرانجام مطلوب نمی‌رسد، زیرا این‌گونه برنامه‌ها تنها به طولانی کردن فهرست اقدامات در گزارش و بیلان کار ماهانه و سالانه معطوف‌اند و در نتیجه جز هزینه کردن و اتلاف بیت المال خاصیتی برآن‌ها مترتب نیست» و در آخر رسیدن به تحول در علوم انسانی را معطوف به تحول در نیروی انسانی دانسته و گفته است باید « از یکسو به بومی‌گرایان سنجیده، نوگرایان ضابطه‌مند، اسلام‌گرایان ژرف اندیش و مبناگرا و ژرف‌اندیشان بیگانه‌ستیز عملا بها داد و از ظرفیت فکری و توانایی اجرایی آنان استفاده کرد و از سوی دیگر باید از تقلیدگرایان تفکر گریز، عرفی مسلکان شریعت‌ستیز و ترجمه‌مداران بیگانه‌دوست نسیی‌گرایان سطحی‌اندیش و غرب‌زدگان خودباخته و روان‌پریش در گلوگاه‌های تصمیم‌گیری و مدیریت سطوح مختلف مراکز آموزشی و پژوهشی خلع ید کرد»
مسولین قبل از حرف زدن در باب تحول در علوم انسانی باید به “قاعده امتناع ذاتی” پاسخ بدهند البته جای شکی نیست که سواد کافی برای پاسخ به این قاعده را ندارند وگرنه….
راستی چرا جواب نمی دهند؟