ابراهیم فیاض در برنامه ی افتتاحیه کرسیهای آزاد اندیشی در تالار شیخ انصاری در دانشکده حقوق دانشگاه تهران:
از لحاظ جغرافیایی ایران کشور آرامی است و همه نوع آب و هوا در خودش دارد ایران دارای یک آب و هوای آرام است نه اقیانوسی ایران نه رودها یا رودخانههای وحشی دارد و نه آب و هوای وحشی که به همین دلیل هم مردمان آرامی دارد. ملت ایران مردمانی هستند که در جاهایی سکنی میگزینند که یک زندگی آرام در آن وجود دارد مثل کوهپایهها. به همین دلیل است که ایرانیها مردم کوچنشین هستند و همیشه ییلاق وقشلاق دارند و یک جا نشین نیستند. بنابراین شهرهای ما ثبات شهری ندارند ولی ایران چون کشور متمدنی بود تمدن خاصی را در تاریخ به جا گذاشته است.ما تمدن جادهها و اتوبانها بودیم. حال اینکه به زبان اشتباه در اندیشه غربی آن را جاده ابریشم نامیدند که لحاظ اسلامی جاده تمدن اسلامی نامیده میشود.
تمدن ما میتواند جهانی باشد، ساختار جغرافیایی کشور ما معرفتی به نام عرفان مطرح میکند. قبل از اسلام این مسئله به نام عرفان مطرح بود و در زمان صفوی بنام تصوف نامیده میشد و بعد از آن به نام عرفان مطرح شد. این عرفان دورهی صفویه باز تولیدی از ملاصدرا به نام ابن عربی است. آنچه که گفته میشود ملاصدرا جمع دین و فلسفه و عرفان کرد اشتباه است از این جاست که فلسفه ما به شدت ایرانی میشود که تا امروز هم ادامه دارد.
مرحوم ملا صدرا به ذوق فلسفی نزدیک می شود تا عقل فلسفی ما عملا دیگر به بن بست فلسفی میرسیم که اوجش در مشروطه ظاهر میشود و تا امروز ادامه دارد و به همین خاطر است که ما تا این زمان نه فیلسوف بزرگ داریم و نه شاعر بزرگ و تنها میتوانیم کمی بازتولید کنیم.
غرب گرایی از دورهی شاه عباس به وجود آمد که خودش یک غربزده شدید بود و این غربزدگی بعد از صفویه و دوران قاجاریه مطرح میشود که همان بحثهایی است مربوط به فلسفهی ملا صدرا میشود.
به عنوان مثال به آثار باستانی هخامنشی در کشور ما به شدت نظر میشود اما به آثار باستانی ساسانیها توجهای نمیشود که علت آن برشهای تاریخی زیادی توسط مستشرقین است. دورهی پهلوی هم بر اساس فسلفهی ملا صدرا باز تولید میشد. فسلفهی ملاصدرایی هیچوقت انقتای تاریخی نداشته و باعث شد که با فسلفهی غربگرایی هم به خوبی جور در آید.اصل فسلفه همراه با دورهی رونتام شروع میشود اما علوم انسانی بوجود نمیآید که علت آن همان نگاه انتزاعی است و اینکه بحث روان را به نقد و روح بست دادهاند و سعی میکردند که روح را از آسمان به زمین بیاورند.
بعد روانشناختی به وسیلهی ملاصدرا را از دست دادیم و به دنبال آن ماهیت آن را به علت کثرتگرایی در علوم انسانی از دست داده و این مسئله باعث میشود که در علوم انسانی هم بعد اجتماعی کثرتگرا و بعد انتزاعی بوجود آید. ما علوم انسانی دارای دو بعد کثرت گرایی و روانشناسی را از دست دادیم و 300 سال است که درجا میزنیم.
ما هر گونه تحولاتی که در ایران شد در زمینه علوم انسانی داریم از علوم شیخ انصاری و کسانی هم که این علوم را دنبال کردند مانند امام راحل و علامه طباطبایی توانستند انقلاب اسلامی را بوجود آورند.
در دورهی قاجاریه فلسفهی ملا صدرا کاملا ساختاری میشود و به دنبال آن تکثر گرایی اجتماعی بوجود میآید، غرب زدگی ناصر الدین شاه به همراه فلسفهی ملا صدرا یک نوع سازمانی دانشگاهی حاکم بر دانش ایجاد میکند که در این سازمان همیشه از بالا به پایین نگاه میشود و مصداق آن این است که در حال حاضر دانشگاه ما ساختار اشرافی دارد. دانشگاههای ما صبح تا عصر جلسه است و تعداد کارمندانش 3 برابر اساتید است که بودجههایی را بخود اختصاص میدهد. هر روز معاونین دانشگاهها جلسهای گذاشته و در آن آیین نامهای را تصویب میکنند. این در حالی است که نه در قم این طور است نه در اروپا. در این دانشگاهها هر کسی یک تزی را اعمال کند پرفسور است نه اینکه برای ارتقای تعداد علمی تعداد مقالاتش در ISI گزینش شود. ساختاری که ما در گذشته در دانشگاهها داشتیم از پایین به بالا بود. اما حالا هر صبح استادان باید زجر بکشند تا آیین نامه جدید را بشنوند. بنابراین دانشکاهها سازمانی است که امیدوارم از تعداد این سازمان ها کاسته شود.
الان هیچ ارتباطی در دانشگاه و صنعت وجود ندارد چون روسای دانشگاه ها و مسوولان باید این رابطه را برای ما ایجاد کنند.
ما از زمان مشروطه تاکنون دیگر مجتهد نداریم به عبارت دیگر رابطه فقه با جامعه یا فرهنگ قطع شد. در رابطه فقه سکولاریزه شده چون این تردید به نظر بنده دوباره باید به گذشته برگردیم و عرفان شیعی ائمه را بررسی کنیم. به یک چارچوب معرفتی به دست میآید که در قم این مسئله تاثیر است و پس از آن وارد فقه میشویم و آن موقع است که عقلانیت فقهی ما تضمین میشود و حوزه و فقه اجتماعی میشود.
الان در زمان حال ما همواره در جامعه نهی از منکر میکنیم و به مسئله امر به معروف نمیپردازیم. بر همین اساس دین ما سازمانی میشود که مشکل عمدهی ما ما در حال حاضر همین مسئله است زیرا دین سازمانی مانع و ترمز است.
Sorry. No data so far.