تریبون مستضعفین – فاطمه فیضی – پديده گراني يا تورم همیشه در تاريخ گذشته سرزمين ما بارها تجربه شده است و اولین راهکاری که به ذهن میرسد، مقابله با گران فروشی و برخورد شدید با احتکار است تا گراني مهار شود. اما باید گفت اگر اين روش موثر بود نبايد يك قران كه روزگاري 650 قيراط نقره ميارزيد بعدها به جايي ميرسيد كه بيارزشترين كالا را هم نتوانيم با آن خريد.
اقتصاددانان، مهمترين عامل در حفظ ارزش پول ملي را تعهد دولت به انضباط مالي و داشتن پارادايم اقتصادي معرفي ميكنند تا مخارج دولت چنان باشد كه كسر بودجه و افزايش نقدينگي متناسب با رشد اقتصاد، اشتغالزايي، ايجاد بهرهوري و كارآيي، رشد توليد و افزايش عرضهی كالا و خدمات باشد. در غير اين صورت كسر بودجه، چاپ پول بدون پشتوانه توليد در كشور و افزايش نقدينگي، تنها به كاهش ارزش پول ملي منجر خواهد شد.
بررسي تاريخ اقتصاد كشور نشان ميدهد كه دولتها به دلايل و علتهاي مختلف بارها مجبور شدهاند واحد پول ملي و سكه را تغيير دهند و يا با تنزل رسمي واحد پول ملي موافقت كنند. پول ملي بارها در ايران تنزل رسمي داشته و گاهي نيز دو صفر از جلوي واحد پول در جريان برداشته شده است تا پول جديد قابل معامله و مبادله باشد و ارزش داشته باشد.
«آدام اسميت» ميگويد كه پول يك نهاد طبيعي براي مبادله است و بايد به صورت طبيعي ارزش داشته باشد اما پول كه روزگاري مظهر اقتدار پادشاهان و حكومتها بود حالا به خاطر هنر كيمياگران سياستهاي پولي، به كاغذي بيارزش تبديل شده است.
با توجه به تاریخ ایران کلمه تومان و ریال به تدریج وارد کشورمان شدند و مبنای معاملات قرار گرفتند.
تومان يا توماني يك كلمهی مغولي است كه با حملهی چنگيز در سال 1219 به ايران رخنه كرد و تومان در آن روزگار نام سكهاي بوده كه به 100 هزار دينار تقسيم ميشده است.
اما در سال 1308، حكومت رضاخان دينار جديد را معادل 100 دينار قجري قرار داد و يك تومان معادل يك هزار دينار جديد و هر ريال معادل 100 دينار جديد و هر تومان معادل 10 ريال يا 10 قران شد.
به اين ترتيب، اولين و نزديكترين حذف صفر از واحد پول مربوط به 78 سال پيش يعني 1308 است، كه دو صفر را از دينار كم كردند و به دينار جديد قدرت خريد بالاتري دادند.
27 اسفند 1308 در زمان رضاشاه، طبق قانون تعيين واحد و مقياس پول قانوني ايران، ريال به جاي قران انتخاب شد و به بيش از يك قرن حاكميت قران بر بازار پايان داد و ارزش دينار هم يك صدم ريال انتخاب شد.
ريال هم يك لغت بيگانه و اسپانيايي است. وقتي اسپانيا، جزیره هرمز را اشغال كرد اسپانياييها با ايرانيها به مبادله پرداختند و ريال اسپانيا را به ايرانيان معرفي كردند. ريال از قرن دهم هجري به ايران راه يافت كه نام يك سكهی نقره بود و معني آن معادل شاهي است.
ميتوان گفت كه تومان بعد از چهار قرن در ايران به خاطر تورم ساختاري از آن زمان تا حالا بارها ارزش خود را از دست داده است.
در واقع میتوان به این امر اشاره کرد که حذف صفر و کاهش ارزش پول در کشور میتواند اثرات متفاوتی داشته باشد منوط به این شرط که اطلاعات کافی در اختیار اجرا کنندگان باشد. به عقیدهی برخی از اقتصاددانان این طرح به خودی خود باعث تورم نمیشود بلکه فشارهای روانی و شایعه پراکنیها از علل وجود این نوع تورم است. در واقع منظور این است که تورم روانی به وجود میآید.
پول در گذشته وسيلهی مبادله بود و هم به خودي خود داراي ارزش بود و ارزشش را نيز حفظ ميكرد زيرا سكههاي طلا و نقره داراي ارزش ذاتي بودند اما در دنياي امروز پول اسكناس يا پول الكترونيكي با اين كه چند بار در سال گردش ميكند فاقد ارزش ذاتي است و جالب اين كه در بسياري از اقتصادها بابت مبادلهاي كه پولي كاغذي يا الكترونيكي انجام ميدهد هيچ مالياتي گرفته نميشود و پول كاغذي به سادگي تقاضا را بالا ميبرد و تورم ايجاد ميكند.
راهكارهاي مقابله با تورم، نخست به كالبدشكافي دلايل و علتهاي پديده تورم در تاريخ ما و دوم به شناخت ابزارهاي نوين سياستهاي پولي، مالي و ارزي نياز دارد تا بتوانيم راهكاري موثر براي مقابله با تورم و افزايش ارزش پول ملي بيابيم.
سياست تبديل كاهش ارزش پول؛ کاهش ارزش پول رايج داخلي درمقابل پول خارجي وتقويت پول رايج كشور را شامل مي شود. این سیاست باعث تغییر جهت هزینهها میشود.
به عبارت ديگر، با تضعیف پول رایج داخلی واردات کشور برحسب پول رایج داخلی، گران خواهد شد و صادرات کشور،برای خارجیان ارزان میشود. بنابراين با تضعيف پول رايج كشور ، صادرات افزايش و واردات كاهش مييابد تولیدات داخلی عرضه بیشتری پیدا میکنند و بیکاری کاهش پیدا میکند اقتصاد داخلی رونق مییابد و بالاخره باعث افزایش کارایی و بهرهوری میشود و در نهايت كسري تراز پرداختها اصلاح ميگردد. در واقع نرخ ارز ثابت در کشور اجرا کننده از اهمیت زیادی برخوردار است.
میتوان گفت تنها زمانی این سیاست به رفع مازاد تراز پرداختها کمک میکند که بازار ارز خارجی در ثبات باشد. البته نباید شرایط فعلی کشورمان را هم نادیده گرفت. در شرایطی که تحریم صادرات و واردات داریم و در واقع کشورمان از نظر اقتصاد خارجی جایی برای خودنمایی ندارد؛ آیا این شیوه موثر است؟ به هر حال همانطور که مردم ایران در طول تاریخ با این مشکل کنار آمدند در این مرحله از تاریخ نیز تمامی مشکلات را به دوش میکشند و تحمل میکنند شاید این راهی باشد برای نجات اقتصاد ایران!
در کنار این مشکلات این را هم نباید فراموش کرد که حساب و کتابها با مشکل روبرو میشوند. حسابداران در سیستم حسابداری خود باید ارزش سرمایه و پول را چگونه بررسی کنند؟! شاید بهترین راه این باشد که از ابتدای تشکیل شرکتها و موسسات حسابها به شیوه جدید محاسبه شود که البته این خود باعث اضافهکاری بیشتر و درآمد بیشتر هم میشود ولی باید سرمایه صاحب شرکت را هم در نظر گرفت که آیا با اضافهکاری حسابدار برابری میکند؟!
اگر باز هم حسابداران و کار آنها را در نظر نگیریم و باز هم تورم را نادیده بگیریم آیا کاهش ارزش پول به ازدواج جوانان کمکی خواهد کرد؟! آیا قیمت مسکن به همان میزان خواهد بود یا اینکه باید شاهد افزایش کمپینگها در سطح شهرها بود؟! شاید اضافه شدن فضای سبز در سطح شهرها به خصوص تهران به این دلیل باشد! به هر حال این مسئلهای است که من و شما از پیشبینی آن عاجزیم. بنابر این بهترین راه ادامه دادن سنت پیشینیان وداشتن جنبه بسیار بالا برای روبرو شدن با وضعیت جدید است.
Sorry. No data so far.