تریبون مستضعفین– امسال برای قوه قضاییه در مواجهه با جریانهای دانشجویی سال شلوغی بوده است. سخنان ریاست جدید قوهقضایی در برخورد با مفاسد اقتصادی و قانونشکنان و آقازاده، امیدهای زیادی در جریان دانشجویی آفرید.
آغاز امسال با بیانیهی بسیج دانشجویی امیرکبیر در اعتراض به رفتار دوگانهی دستگاه قضایی کشور با سخنگوی حزب کارگزارن و طلبهی سیرجانی در اعطای مرخصی بود. پس از آن با احضار مسئول این تشکل دانشجویی بابت این بیانیه، جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز بیانیهای انتقادی نسبت به قوه قضاییه طرح کرد. در ادامه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در بیانیهای اعتراض شدید خود و نیز مطالبات خود از قوهی قضاییه را اعلام کرد.
در سال گذشته نیز در بیانیهای کم نظیر 201 تشکل دانشجویی خواهان برخورد جدی، سریع و قاطع دستگاه قضایی با سران فتنهگران شدند.
اتحادیهی جامعه اسلامی دانشجویان کشور با انتقاد از احضار مسئول بسیج دانشجویی امیرکبیر، با صدور بیانیهای مطالبات خود را از قوهی قضاییه اعلام داشت. متن کامل این بیانیه به این شرح است:
محضر ریاست محترم قوۀ قضائیه آیت الله لاریجانی
سلام علیکم؛
اوایل اردیبهشتماه سال جاری بود که با توجه به رو به اتمام بودن دوران حضور آیت الله هاشمی شاهرودی در مسند ریاست قوۀ قضائیه، خبرهایی از حضور یک شخصیت عالم و جوان در این مسند به گوش میرسید.
و این امیدها را در دل زنده میکرد که حسرتهای برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی، جرائم، زمین خوریها و …در دل جنبش دانشجویی آرمانخواه و مردمی که دل به آرمانهای این انقلاب و نظام بستهاند، تمام خواهد شد. البته نباید زحمات و فداکاریهای قبلیها در این مکان بسیار مهم و تأثیرگذار چشم پوشی کرد.اما ویرانۀ تحویل گرفته شده توسط آیتالله شاهرودی هرگز به آبادی مطلوب تبدیل نشد.
بیشک سالی که گذشت به لحاظ سیاسی، اجتماعی و قضایی اگر نگوییم که بیسابقه بود، لااقل کمسابقه بود.حضور 40میلیونی مردم در پای صندوقهای رأی و رأی به شخصیتی که سعی در احیای آرمانهای ناب انقلاب و اسلام ناب بود، در تاریخ ثبت شد.اما با سعی عدهای در جهت تلخ کردن کام مردم توسط افرادی خودفروخته و یا غافل وارد فاز جدیدی شد و هتک حرمت از آبروی نظام شد. گرچه عدهای از عناصر درجه دو و سه دستگیر و محاکمه شدند اما همانا سران اصلی فتنه یعنی موسوی و کروبی با وجود شکایت بیش از 120نمایندۀ مجلس، امضای طومار با بیش از یکمیلیون امضا از سوی مردم و تجمعات مختلف جلوی قوۀ قضائیه آزادانه به زندگی خود ادامه میدهند و با صدور بیانیههای مختلف سعی در سلب آرامش از جامعه را دارند.
پس از پیروزی انقلاب پرشکوه اسلامی، هر از چند سالی گروهی با هدف فتنهانگیزی دست به اعمالی میزنند و در جهت منافع دشمنان انقلاب قدم برمیدارند.با جریان شناسی سالهای پس از انقلاب کاملاً متوجه میشویم که از همان اول انقلاب عدهای پای ثابت همۀ فتنهها بودهاند و چون برخورد قاطعانهای با آنها صورت نمیگیرد، دوباره پس از مدتی ظهور میکنند.دقیقاً ده سال قبل نیز، یعنی در 18تیر سال 78 هم عدهای بودند که با قلمشان و یا با اقدامشان فتنهای برای مملکت و نظام درست کردند و اگر آن سال برخورد قاطعی با آنان میشد، قطعاً تبعات حوادث پس از انتخابات هم به مراتب کمتر میشد و اگر امروز هم برخوردی با فتنه انگیزان نشود، چند سال بعد نیز این دمل چرکین سرباز خواهد کرد و شاهد حوادثی مشابه خواهیم بود. تنها راه جلوگیری از تکرار حوادث مشابه خشکاندن ریشۀ فتنه است و این نیز میسر نیست مگر با برخورد قاطعانه و محکم با عوامل فتنه.
حضرت آیتالله آملی سوالی که هنوز در اذهان بیجواب مانده است این است که چرا پس از حضور جنابعالی در قوۀ قضائیه، دیگر خبری از برگزاری دادگاههای علنی نشد؟ چرا آقازادههایی که از آنها به عنوان عناصر اصلی اغتشاشات نام برده شد به دادگاه احضار نشدند؟ چرا در نظام جمهوری اسلامی هنوز عدهای از مصونیت آهنین برخورد دارند؟ چرا کروبی و موسوی دستگیر نشدند و هزاران چرای بیجواب دیگر. بیشک جنابعالی و همکارانتان پیام روشن و واضح حضور مردم در روز 9دی و 22بهمن را به خوبی درک کردهاید و به اهمیت آن واقفید و حال چرا این پیامها جامۀ عمل نمیپوشد سوالی است که بیگمان دستگاه قضا باید جواب قانعکنندهای برای آن داشته باشد.
جناب آقای آیتالله آملی، سخنرانی پرشور و امیدآفرین حضرتعالی در مراسم تودیع و معارفۀ روسای جدید و قدیم قوۀ قضائیه همچنان در گوشمان نجوا میکند. سخنانی که در آن از برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی، زمینخواریها و برداشتن مصونیتهای آهنین و برابری همه در برابر قانون به میان آمده بود. بیگمان حافظۀ تاریخی ملت ایران پروندههای مفاسد بزرگی چون شهرام جزایریها، و مظلومیت افرادی چون هادویها در پروندۀ زمینخواری را از یاد نخواهد برد.
حال سوال این است که چرا پس از گذشت بیش از سی سال از عمر با برکت این انقلاب باید کار به جایی برسد که وزیر مسکن جمهوری اسلامی در تریبون عمومی از مردم بخواهد که برای مبارزه با پروندۀ زمینخواری که ارزش آن بیش از 270میلیارد تومان است و تنها 70میلیارد تومان پول وکیل پرونده شده است، قدم پیش بگذارند که البته مطمئناً این پرونده، نمونهای از پروندههایی از این دست است. آیا همچنان باید مانند روزهای اول انقلاب خود مردم وارد عرصه شوند؟ آیا قوۀ قضائیه ناظر خواهد بود و خم به ابرو نخواهد آورد؟ آیا نباید برخوردی قاطع با این دست پروندهها شود؟
رهبر معظم انقلاب در پیام خود به یکی از تشکلهای دانشجویی نقشه راهی برای آنها ترسیم میکنند و با عبارت «عدالتخواهی لب انتظار ما از دانشجویان» است؛ آنها را به وظیفۀ خطیر عدالتخواهی رهنمود میفرمایند اما متأسفانه شاهد آن هستیم که در پاسخ به بیانیۀ یک تشکل دانشجویی در اعتراض به آزادی متهمی که به فاصلۀ چند ساعت پس از بازداشت آزاد شده بود را مسئول آن تشکل به دادگاه احضار میگردد و در راه مطالبۀ عدالت محکوم میگردد.قطعاً هیچ توجیهی از سوی مسئولین قوۀ قضائیه در برخورد با چنین فعالیتهای عدالتخواهانه دانشجویان توجیهپذیر نیست.
به هر حال آنچه ذکر شد تنها چند مورد از دغدغهها و آرزوهایمان در قبال قوۀ قضائیه بود.قوهای که اقتدار آن همانا باعث اقتدار نظام شده و آرامش خاطر را به مردمی که در راه این انقلاب از هیچ کوششی دریغ نکردهاند باز خواهد گردانید.امیدواریم مجالی پیش آید تا بصورت رو در رو از ناکردهها بگوییم و از ناگفتهها بشنویم و روزی که در محضر حضرت حق حاضر میشویم سر خود را با افتخار بالا بگیریم.
Sorry. No data so far.