ملاقات هفته گذشته تعدادی از نمایندگان فراكسیون اقلیت مجلس با نامزد شكست خورده انتخابات، به حق اعتراض هایی بر انگیخته است. درباره این دیدار، یادآوری دو نكته ضروری است:
1- عملكرد آقای موسوی پس از انتخابات و تمكین نكردن صریح ایشان به قانون و راهكارهای قانونی برای اعتراض و از آن بدتر، زمینه سازی عمدی و عملی ایشان برای عملیات تروریستهای مجاهدین خلق، تندر و … در داخل خاك ایران، یك خودكشی تمام عیار سیاسی بود و قطعاً هیچ راهی برای بازگشت ایشان به صحنه سیاست باقی نگذاشته است. ایشان می تواند به عنوان یك شهروند جمهوری اسلامی از حقوق شهروندی برخوردار شود و آنها را از مراجع مسوول استیفا كند اما ایشان با كارهایی كه انجام داد، حق نقشآفرینی سیاسی را برای همیشه از خود سلب كرد. آقای موسوی باید خیلی شاكر باشد كه نظام و دستگاه قضایی بعد از آن همه ماجراجوییها و قانون شكنیها، با ایشان مدارا كرده اند و هنوز به اتهامات ایشان رسیدگی نشده است. اتهاماتی كه یكی از آنها نقشآفرینی موثر در كودتای مخملین سال 88 است.
2- سابقه و عملكرد طیف دوم خرداد در سالهای 76 به این سو نشان میدهد، بخشهایی از این طیف متنوع، عملاً قانون اساسی را قبول ندارند و به مبانی دینی _ ارزشی جمهوری اسلامی و خط امام اعتقادی ندارند و خواسته و ناخواسته برای حاكم كردن ارزشهای غربی و تامین منافع بیگانگان تلاش می كردهاند اما در عین حال با تزویر، خود را معتقد به قانون اساسی و خط امام نشان میدادند.
خوشبختانه حوادث پس از انتخابات، باعث شد این لایه از طیف دوم خرداد، از بخش های معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و قانون اساسی و خط امام، كاملاً متمایز و جدا شوند.
كودتای مخملین پس از انتخابات، هرچند ضربات و خسارات سختی به كشورمان وارد كرد اما یكی از دستاوردهایش، رسوا شدن و تمایز ناخالصهای موجود در طیف اصلاح طلب بود. برای رسوا شدن لایههای غربزده و خائن از طیف دوم خرداد، چه خون دلها كه خورده نشد، چه مجاهدتها كه بعمل نیامد، چه تهمتها كه تحمل نشد و… پیروزی بر كودتای مخملی غرب در سال88 به آسانی بدست نیامده كه دست آوردهایش را به آسانی از دست بدهیم.
دیدار نمایندگان فراكسیون اقلیت مجلس با آقای موسوی اگر به این نیت باشد كه بخش قانون شكن و سكولار دوم خرداد را احیا كند، كاملاً محكوم است. این دیدار حتی اگر نه با این هدف، ولی چنین كاركردی هم داشته باشد، باز هم محكوم است.
برادران اصلاح طلبی كه به تجدید سازمان اصلاحات و فعالیت اصلاح طلبانه در چارچوب قانون اساسی اهتمام دارند، نباید فراموش كنند كه حضور بخش های قانون شكن، غربگرا و سكولار در «اصلاحات تجدید حیات یافته»، به انحراف و مرگ پیش از تولد آن منجر خواهد شد.
اصلاحات و اصلاح طلبی، نیاز امروز و همیشه جمهوری اسلامی است اما اصلاحات در چارچوب قانون اساسی نه اصلاحاتی كه بازوی فكری _ اجرایی غرب برای براندازی نظام و تامین منافع بیگانگان باشد.
Sorry. No data so far.