دوشنبه 19 آوریل 10 | 13:07

محمد جواد لاریجانی: موج دوم فتنه در راه است

ما بايد مراقب پاتك جديد جريان نفاق باشيم. رهبري با مديريت داهيانه خويش ما را از دوران فتنه به سلامت عبور داد. رهبر معظم انقلاب در مسائل كشور بسيار دقيق برخورد مي‌كنند. ايشان برخورد مدبرانه‌اي با فتنه 18 تير داشت و فتنه سبز را نيز كه عظيم‌ترين فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شكست مواجه كرد.
هم اكنون ما بايد گوش به زنگ باشيم. دشمنان در حال تدوين و پي‌ريزي موج دوم فتنه هستند اما بايد مراقب باشيم و ديگر غافلگير نشويم.‏


اشاره:
برخي اوقات ديدوبازديد نوروز فرصت هاي مغتنمي براي گعده هاي سياسي به وجود مي آورد که مي توان نقطه نظرات و ديدگاه هاي مهمي از آنها برداشت کرد. ديد و بازديد مهندس سيد مرتضي نيوي، دکتر محمد جواد لاريجاني و  دکتر محمدحسين ملايري مجالي دست داد تا در عصر يک روز بهاري بحث ها و ديدگاه هاي مهمي ناظر به مسائل و حوادث سال گذشته مطرح شود. که در ذيل مشروح آن از نظرتان مي گذرد:

جناب دکتر لاريجاني! برخي مواضع شما در برابر جنبش سبز  را به مثابه  الگوي کاملي از برخورد با فتنه گران مي دانند .به نظر شما در مقطع کنوني ما بايد چگونه با کالبد نيمه جان  نفاق سبز روبه رو شويم؟!‏
دكتر لاريجاني: اصل انتقاد و موضع‌گيري در برابر آقاي موسوي به دليل اختلافات اصولي با ايشان است. برخي‌ها به بنده اعتراض مي‌كردند كه شما خصومت شخصي با آقاي موسوي داريد و دليل موضع‌گيري‌ شما در قبال ايشان به همين دليل است اما بايد گفت انتقادات ما از موسوي در جريان انتخابات ربطي به آن موضوع نداشت بلكه يك وظيفه بود.
به هرحال ما بايد مراقب پاتك جديد جريان نفاق باشيم. رهبري با مديريت داهيانه خويش ما را از دوران فتنه به سلامت عبور داد. رهبر معظم انقلاب در مسائل كشور بسيار دقيق برخورد مي‌كنند. ايشان برخورد مدبرانه‌اي با فتنه 18 تير داشت و فتنه سبز را نيز كه عظيم‌ترين فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شكست مواجه كرد.
هم اكنون ما بايد گوش به زنگ باشيم. دشمنان در حال تدوين و پي‌ريزي موج دوم فتنه هستند اما بايد مراقب باشيم و ديگر غافلگير نشويم.‏
جناب مهندس نبوي تحليل شما در اين باره چيست؟
مهندس نبوي: به نظر من وظيفه كنوني ما پاسخ به اين سوال است كه ابعاد و نوع فتنه چه بود و رهبري چگونه اين قضيه را كنترل كردند. ما براي آينده كاري نيازمند بررسي هرچه بيشتر هستيم. در فتنه اخير اوباما، ساركوزي، براون و مراكز پژوهشي غرب و تمام ابزارهاي سرويس‌هاي امنيتي غرب بسيج شده بودند تا فرقه سبز شكست نخورد.‏
لاريجاني: حوادث پس از انتخابات مرحله حساسي براي نظام اسلامي بود. البته در اين حادثه جمهوري اسلامي به پيروزي بزرگي دست يافت و غرب نيز شكست سختي خورد ولي فهم اين حادثه مهم است. ما بايد ابعاد اين فتنه را از هم جدا كنيم. به عنوان مثال يك بخش اقدامات غربي است. آن كساني كه فكر مي‌كنند غربي‌ها اصلا كاري نكردند خيلي ساده انگار هستند. سر فصل دوم آنكه ما بايد بسترها و ساختارهايي را كه منجر به رخ دادن اين قضيه شد واكاوي كنيم. به عنوان نمونه كي انحراف فكري است و ديگري كارآمدي كه منجر به شعله ور شدن آتش فتنه بود. بزرگترين دستاورد انقلاب اسلامي دست‌يابي به فناوري صلح آميز هسته‌اي نيست بلكه بزرگترين دستاورد انقلاب تجربه تازه مدني و جمعي براساس اصول اسلامي است. در حالي كه در همه جهان اين تجربه براساس مباني سكولاري است تجربه يونيك ما آن است كه يك تجربه مدني و اجتماعي را براساس يك عقلانيت اسلامي شكل داده‌ايم. اين يك دستاورد بزرگ‌ است، تمام پروژه‌هاي دموكراتيزاسيون كشورهاي اسلامي تاكنون شكست خورده است.
غرب براي هيچ كدام از كشورهاي اسلامي نظام دموكراسي ليبرال را به ارمغان نياورده است. در تركيه خشن‌ترين اسلام زدايي صورت گرفت اما زماني كه به مردم اندكي فضا داده مي‌شود آنان به گروه‌هاي اسلام‌گرا راي مي‌دهند. امروز مردم‌سالاري ديني و انديشه اسلامي در كشورهاي منطقه جهان بسيار محبوب است. پروژه نهادينه‌سازي دموكراسي غربي در كشورهاي اسلامي شكست كامل خورد ولي انديشه مردم سالاري ديني با استقبال گسترده‌اي روبرو شده است. غرب از همين جهت ناراحت است. چرا ما از بزرگترين دستاورد خويش غافل شده‌ايم. از زمان دوره دوم تصدي آقاي ها شمي بر كرسي رياست جمهوري تقريبا ايده توسعه شبيه كشورهاي مانند مالزي و ژاپن … پي‌گيري شد. در واقع مولفه اختصاصي ما از بين رفت.
موضوع دوم ما مسئله اصلاحات است. هم اكنون اصلاحات در تلاش است تا نظام اسلامي را با نظام سكولار جايگزين كند. امروزا ين ايده با عنوان‌هايي همچون نو انديشي ديني و تساهل و تسامح پي‌گيري مي‌شود. وقتي آقاي خاتمي به قدرت دست يافت بمب ادبيات سكولاري در ايران منفجر شد. مسئله‌ بعدي آنكه در توسعه سياسي ما بايد دنبال صداقت باشيم. هيچ حزبي براساس قانون اساسي حق ندارد در پي سكولاريسم باشد چرا كه اين موضوع نافي اركان ركين اسلام است.
لذا يك راهبرد تدوين شد كه در آن سعي بود تا از ظاهر قانوني استفاده شود و پس از دست يافتن به قدرت نظام اسلامي را با رفراندم و يا به زور سرنگون كنند. دوم خرداد يك رفراندوم براي اين كار بود اما با هوشياري مردم و رهبري داهيانه مقام معظم رهبري ما از آن مقطع نيز به سلامت عبور كرديم.
اما در فتنه اخير اصل قضيه كودتاي سياسي بود. اگر آنها برنده مي‌شدند به آخر خط مي‌رسيدند و اگر مي‌باختند نيز به آخر خط مي‌رسيدند. كج راهه تئوريك اصلاح‌طلبي در ايران منجر به نفاق سياسي شد و نفاق نيز آنان را به خروج از حكومت كشاند.
مسئله ديگر موضوع كارآمدي است. نظام ما نمي‌خواهد براساس تقلب راه خويش را ادامه دهد. ما سعي داريم تا از آراي مردم صيانت كنيم. پس حال كه ما در مظان اتهام قرار گرفتيم دچار يك اشتباه شده‌ايم. ما در انجام كارهايمان به كارآمدي توجه نداريم. بايد طوري كار را پيش ببريم كه اساسا احتمال تقلب به صفر برسد.  مردم بايد از جزئيات برگذاري انتخابات كاملا باخبر باشند. انتخابات بايد به نقطه قوت نظام تبديل شود. ما با كارآمدي مي‌توانيم اين نقطه نوراني نظام را قوت ببخشيم ما بايد مكانيسم‌هاي حل اختلاف پديد آوريم. من نمي‌گويم اگر كارآمدي بود اين اتفاقات رخ نمي‌داد ولي بايد گفت  مي شد جلوي برخي بهانه جويي ها را گرفت. اين  يك توطئه بود.
مهندس نبوي: به نظر من نقطه ضعفي كه سران فتنه از آن سوءاستفاده كردند ايجاد شوك و گفتمان در سطح جامعه بود. به زعم اصلاح طلبان جامعه ايران يك جامعه جنبشي است. اگر كسي بتواند گفتماني را در جامعه ترويج كند در پي اين گفتمان يك جنبش رخ مي‌دهد. جريان فتنه توانايي غلبه بر گفتمان انقلاب را در سطح كلان مردم نداشت اما در فضاهاي بسته‌اي مانند دانشگاه‌ها و شهرهاي بزرگ كه افراد دسترسي بيشتري به فضاي سايبري دارند با شبكه‌سازي گفتمان سكولاريستي را غالب كردند. از سوي ديگر وضعيت علوم انساني در دانشگاه‌ها نيز به اين قضيه دامن زده است. امروز پس از 5 و 6 ماه سرشاخه‌هاي شبكه‌سازي غربي از بين رفته است اما همچنان احتمال بازسازي ارتباطات وجود دارد. چرا كه هنوز آن تحريکات  در كشور وجود دارد. به هر حال بايد دانست به دليل گسترش روزافزون مجاري ارتباطي خطر گسترش تفكر سكولاريستي نيز وجود دارد.‏
جناب دکتر ملايري ! پديده موج سبز ريشه در عقلانيت مدرن و در اصطلاح روشنفکري ديني داشت. به نظر شما چگونه بايد  مقابل گفتمان عقلانيت مدرن که رنگ و بوي ليبرالي دارد قرار گرفت؟
ملايري: دوستان به خوبي شكاف ميان عقلانيت مدرن و عقلانيت ديني را توضيح دادند. زمينه‌اي كه در آن گسست اجتماعي توليد مي‌شود مرتبط با همين شكاف است. جريان عقلانيت مدرن ريشه در اصحاب دايره‌المعارف، انسان مطلق مدرن و خنثي‌ بودن انديشه دارد. البته خود اين تفكر در غرب با چالش جدي مواجه شده است اما چون عقلانيت مدرن ايراني در قرون 18 و 19 متوقف است ما هنوز شاهد فعاليت اين جريان‌ها در داخل كشور هستيم. تعابيري همچون روشنفكري ديني باز توليد همان گفتمان عقلانيت مدرن است. پس از انقلاب اين گفتمان با گسترش دانشگاه‌ها و تدريس علوم انساني غربي ادامه پيدا كرده است. اما عقلانيت ديني كه اساس نظام اسلامي است هم‌اكنون نياز به بسط تئوريك دارد درست همانند قرون وسطي كه اصحاب مدرسه تفكري اسكولاستيكي داشتند در ايران دانشگاهيان تفكر اسكولاستيكي دارند. اما اين تفكر تنها چارچوب پژوهش‌هاي علمي تجربي را ارائه نمي‌دهد بلكه اساسا راه را براي گسترش سياست مدرن هموار مي‌سازد. اين تفكر اساسا اعتقادي به شاخصه‌هاي جامعه ايراني ندارد و براين باور است كه بايد از تمام اين ارزش‌ها عبور كرد.‏
اما ما بايد به سمت بسط تئوريك عقلانيت ديني حركت كنيم و براي انقلاب سربازان باتجربه‌اي تربيت كنيم. به نظر من اختلاف‌نظرها و شكاف‌ها ريشه در تفاوت گفتمان‌ها دارد و تا زماني كه اين گفتمان را همه براي گفتگو پيدا نكنند و از موضع‌گيري و تقابل دست بر ندارند اين مشكل ادامه دارد. امروز اگر حرف‌هاي نخبگان در جامعه سوار نيست به خاطر عدم تطابق اين حرف‌ها با سياق واقعي جامعه‌ ايراني است. زماني عقلانيت مدرن در دولت اصلاحات قدرت را به دست گرفت اما اين گفتمان از سوي مردم پس زده شد. ما بايد اين گفتمان‌ را تحليل و شناسايي كنيم.

جهاني سازي يا  ‏Globalization‏  با محوريت جهان شمول کردن فرهنگ ليبرال دموکراسي  و اقعيت قرن بيست و يکم است. به نظر شما اين واقعيت چه تاثيري در پديد آمدن فرقه سبز در ايران داشت و وظيفه ما در رويارويي با اين پديده گسترده چيست؟!‏
دكتر لاريجاني: غرب در سطح بين‌المللي در حال جهانگشايي است. جهانگشايي به رهبري كاخ سفيد است و موتور محرك آن صهيونيست‌ها هستند. آنها در پي تسلطي هستند كه فكر مي‌كنند به نفع بشريت است. غربي‌ها معتقدند كه چين و روسيه نيز در آينده به جرگه آنها خواهند پيوست.‏دليل اختلاف ايران و غرب دقيقاً همين جاست. آنان معتقدند ايران قابليت آن را دارد تا در دهه‌هاي آينده اين تجربه را با شكست روبرو كند. اين پروژه جهانگشايي در همه ابعاد در حال فعاليت است. در بعد سياسي كه كاملا مشهود است. در بعد اقتصادي نيز چرخ اقتصاد جهاني در حال له كردن كشورهاست. بعد نظامي كه كاملا فعال شده است امروز ناتو مي‌تواند به هرجا حمله كند.
اما پيچيدگي كار اينها در اين است كه يك دين تمام‌عيار نيز پديد آورده‌اند. غرب معتقد است بهترين نوع زندگي، زندگي سكولاريستي است. در نگاه غربي‌ها دين اجازه ورود به عرصه‌هاي اجتماعي را ندارد. به نظر غرب انسان بايد بزرگترين دايره آزادي را داشته باشد تا جوهر انساني آشكار شود. اما به دليل آنكه  ممكن است مواقعي به هم ضرر برسانند حكومت ليبرالي پديد مي‌آيد. حكومت ليبرال براساس تامين بيشترين آزادي عمل براي تك‌تك افراد است. اين حكومتدژبان آزادي‌ها است. لذا اگر به مقدسات ديني توهين كنيد مشكلي ندارد
اما اگر براي اين سيستم حجاب خطرناك باشد بايد از بين برود. زماني ژاك شيراك مي‌گفت حجاب خطري براي لائيسيته است. اين واقعيت دقيقاً شبيه به جهانگشايي ماركسيست‌هاست.
حقيقتاً اين شرايط در مقابل ما وجود دارد. امروز غرب شكارهاي خوبي از ميان ملت ايران داشته است. اين شكارها براي غرب ارزشمند هستند. غرب افرادي مانند سروش را كه زماني سينه‌چاك انقلاب بودند به دام خود كشيده است.
ماركسيسم معتقد بود كه دين افيون توده‌هاست ولي لائيك‌ها قائل به تقدس دين هستند. آنان مي‌گويند كه دين خيلي مقدس است براي همين بايد در گوشه‌ خانه قرار گيرد. امروز غرب براي تبليغ دين خود پيامبران دروغين متعددي را فرستاده است.
براي ماركسيسم كيا نوري و احسان طبري كه اتفاقاً بسيار هم تفكرات مذهبي داشتند مبلغ بودند. عين همين موضوع براي سكولاريسم اتفاق افتاده است.
پيچيدگي كار سكولاريسم در اين است كه ويترين سكولاريسم مي‌تواند كاملا ديني باشد شما در اين  حوادث اخير ديديد حسين حسين مي‌كنند، از رنگ سبز اهل بيت استفاده مي‌كنند. البته اين چيز تازه‌اي نيست. جان ديوئي در اواخر قرن بيستم گفت ما اديان را كنار زديم اما خود بايد يك دين داشته باشيم.اساس و  پايه آموزش و پرورش در آمريكا را همين شخص بنا نهاده است. ما بايد در مقابل اين دين دروغين موضع‌گيري كنيم. زماني علامه طباطبايي اصول فلسفه و روش رئاليسم را نوشته‌اند. اين كتاب براي پاسخ به ماركسيسم است. امروز ما بايد مظاهر اين دين را بشناسيم و به مردم آگاهي دهيم. امروز ما بايد لايه‌هاي دفاعي و انتقادي را در دانشگاه‌ها پديد آوريم. ما بايد نشان دهيم كه چرا عقلانيت اسلامي غني‌تر است. چرا بايد تنها يك تجربه اجازه حيات داشته باشد؟! روشنفكر كسي است كه به دنبال تجربه‌هاي تازه است.
لذا مي‌توان گفت ما بايد ابعاد گوناگون را از هم جدا كنيم و براي هركدام از آنها پاسخي روشن داشته باشيم.
نبوي:ما در جهت اثباتي اقدام چنداني انجام نداده‌ايم. در غرب شاهديم كه عده‌اي دور هم جمع شدند و يك مكتب فكري را پديد آوردند. جناب آقاي لاريجاني به نظر شما ما نمي‌توانيم در كشورمان به دنبال مكتب‌سازي باشيم.‏
لاريجاني: البته غالبا اين مكتب‌ها درغرب پس از گذشت مدتي تبديل به مكتب فكري شده‌اند. ما هم نبايد به دنبال اسم‌گذاري باشيم. انقلاب اسلامي اين امكان را فراهم ساخته است، مكتب امامان مكتب علمي است.‏
من احاديث ماثور را كه راجع به تفسير قرآن است مرور مي‌كنم. به يك پديده برخورده‌ام و آن تفسير سياسي قرآن است. امامان ما غالباً قرآن را سياسي و طبق مقتضيات جامعه تطبيق مي‌كردند و به ما هم نشان داده‌اند كه چگونه اين تطبيق بايد انجام پذيرد.
مثلاً – آيه ويل‌ للمكذبين- امام كاظم(ع) در تفسير اين آيه آورده‌اند كه اين تكذيب، تكذيب ولايت است، تكذيب ولايت بالاترين جرم است. اين پيام دقيقاً يك پيام سياسي است. اين قرآن زنده است. اگر كلمه صبر مي‌آيد صبر در ولايت است. مكتب اهل بيت (ع)تلقي جالبي از ولايت داشته‌اند و به عنوان مثال دغدغه‌ مشروعيت را در نظر بگيريد. اگر شما تابع حاكم جائر هستيد نه مي‌توانيد با آن كار كنيد و نه همكاري و نه هيچ چيز ديگر. اگر  حكومت مشروع است وظيفه افراد همكاري و همراهي است. ما ملاك‌هاي مشروعيت، مصاديق مشروعيت و … را در سيره اهل بيت (ع) داريم.
اگر يك مجموعه فكري – عملي درست كنيم كه محورمان همان ولايت باشد، بايد در راستاي ايجاد جامعه‌ ولايي سامان فكري را تبليغ كنيم و اين موضوع را ركن ركين عقلانيت سياسي قرار دهيم.‏

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.