از اوایل روی كار آمدن دولت سازندگی در سال 68 شاهد ظهور طبقهای خاص در كشور بودیم؛ طبقهای كه با توجه به نفوذ در بدنه قدرت، توانستهاند شریك ثروت طبقه اشراف نیز شوند. دو عنصری كه تكمیلكننده دست نیافتگی این طبقه محدود اجتماع میشود.
آقا زادگی نوین اگرچه سابقهای 20 ساله در ایران دارد اما میتوان ریشه این پدیده را در قرنهای گذشته جستوجو كرد. ریشهای كه هیچ گاه و هیچ جریانی برای خشكاندن آن اقدام موثری انجام نداد و شاید همین نفوذ این قشر دست نیافتنی در بدنه سیستم قدرت و حكومت بود كه قدرت مبارزه تمامی جریانات عدالت خواه را از آنها سلب میكرد. اما برای روشن شدن هرچه بیشتر موضوع و شكافتن آنچه كه آقازادهها را از دسترس عدالت خارج میكند نیاز به پاسخگویی به یك سوال است. به راستی آقازادهها چه كسانی هستند؟ با جستوجو واژه آقازادهها در فرهنگ لغت دهخدا به این نتیجه میرسیم كه آقا زاده فرزند مردی بزرگ است. درحقیقت میتوان این ترجمه را اینگونه تفسیر كرد كه آقازادهها قشری متشكل از فرزندان و خانواده دولتمردان قدیم و جدید كه به سبب قرابت و خویشاوندی با مسؤولین در فعالیتهای تجاری و بازرگانی و سیاسی حضور دارند و سهم خواهی آنان به سبب این قرابت بسیار است. البته الزاما نیازی نیست كه فرد برای آقا زادگی حتماً به عنوان اقوام درجه یك مدیران و مقامات ارشد محسوب شود، بلكه داشتن یك رابطه نزدیك با این مدیران و مقامات كه منجر به متمایز شدن فرد در امور از سایر اجتماع شود نیز میتواند افراد را در دایره آقازادگی قرار دهد.
دایره بسته آقازادگی
متمایز بودن آقازادهها در بهره گیری از قدرت خاص، باعث شده است كه آنها در یك دایره بسته قرار بگیرند و در موارد بسیار نادر فردی را به درون این دایره نزدیك به قدرت راه میدهند. از این رو برای اینكه این دایره همچنان بسته باقی بماند و بهره گیری زیاد از رانتهای قدرت باعث به خطر افتادن موقعیت آنها نشوند‘ تلاش بسیار زیادی برای ایجاد ازدواجهای آقازادگی انجام میدهند.
دامنه فعالیت آقازادهها كجاست؟
با نگاهی به جامعه اطراف خودمان میتوانیم ردپایی از آقازادهها كشف كنیم. ردپایی كه قطعا به فعالیتهای اقتصادی و كسب درآمدهای آنچنانی ختم میشود. از این رو دامنه فعالیت آنها میتواند در فرهنگ و هنر، ورزش و موضوعات اجتماعی باشد. منوط به آنكه در آخر این حركتها سود كلانی نهفته باشد. اما ورود آقازادهها به عرصه سیاست چگونه قابل توجیه است؟ شاید مستدلترین پاسخ برای توجیه دلیل ورود آقازادهها به این عرصه حفظ منافع اقتصادی خود و در كنار آن احیای منافع از دست رفته باشد. از سوی دیگر آقازادهها با بهره گیری از این تاكتیك تلاش میكنند كه فعالیتهای اقتصادی خود كه در بسیاری از موارد آلوده نیز هست را در پوشش فعالیتهای سیاسی پنهان كنند. همچنین از این طریق و با نزدیك شدن به اركان قدرت و لابیهای صورت گرفته با آنها خواهند توانست چراغ سبزی برای ادامه فعالیتهای اقتصادی خود مشاهده كنند. نگاهی به نقش برخی آقازادهها در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و همچنین فعالیتهای گسترده آنها در آشوبهای پس از انتخابات موید همین مطلب است.
آزمون آقازادهها برای قوه قضائیه
در تمام این سالها موضوع آقازادهها اگرچه مسألهای بود كه در تمامی سطوح جامعه از درون تاكسیها و اتوبوسهای شهری گرفته تا كلاسهای دانشگاه را به خود اختصاص داده بود اما در طول این سالها كمترین عزم برای رسیدگی به این موضوع در قوه قضائیه وجود داشت و سدی آهنین در مقابل اجرای قانون بر علیه آنها وجود داشت. اما ایفای نقش تعدادی از این آقازادهها در بروز ناآرامیهای پس از انتخابات باعث شد كه پس از سالها این سد آهنین در قبال خواست عمومی مبنی بر رسیدگی به وضعیت آقازادهها شكسته شود و قوه قضائیه با صدور حكم جلب مهدی هاشمی پروژه پایان تراژدی آقازادهها را شروع كند. این موضوع در حالی صورت میگیرد كه مقام معظم رهبری بارها در دیدارهای خود با مسؤولان قوه قضائیه بر برقراری عدالت تأكید نموده اند. ایشان در دیدار هفتم تیر سال گذشته خود با مسؤولان قضایی فرمودند: «بنده عرض عمدهام در این دیدارهاى سالیانهاى كه با شما مسؤولان محترم قوه قضائیه دارم و در دیدارهاى دیگرى كه محدودتر است با بعضى دیگر از بخشهاى قوه قضائیه، همیشه همین است: ما باید نگاه كنیم ببینیم خروجی كار ما عدالت است یا نه. اگر عدالت شد، آن وقت پیش خدا و پیش نفس خودمان و پیش خلق هم سرافراز خواهیم بود.» ایشان سختترین جای كار در برقراری عدالت را برخورد با اقویا و زورمداران میدانند و لذا در همین دیدار فرمودند: «سختترین قسمت عدل هم عبارت است از آنجایى كه طرف مقابل عدل، اقویا هستند؛ زیر بار نمیروند، زور میگویند، متوقعند. اینجا بایستى ایستادگى كرد. هنر قاضى این است، استقلال قاضى این است كه در یك چنین مواقعى، فقط و فقط خدا را و مرّ قانون را در نظر بگیرد. در همه قضایا – قضایاى فردى، قضایاى اجتماعى- اگر قانون ملاك عمل باشد، عدالت تأمین میشود.» بدون شك آنچه كه باعث خواهد شد اعتماد و اطمینان و امید مردم به دستگاه عدالت محور كشور بیش از پیش جلب شده و ابهاماتشان در مورد عملكرد این دستگاه رفع شود، برخورد بدون اغماض و صریح این قوه با افراد خاص نظیر آقازادهها است. در نهایت باید گفت كه به رغم تلاش مسؤولان قوه قضائیه به خصوص در طول ماههای گذشته در اجرای دقیق قانون به ویژه پروندههای سیاسیون دخیل در بروز وقایع پس از انتخابات و پرونده مفاسد اقتصادی باید دید كه این مبارزه چگونه به سرانجام خواهد رسید؟ آیا قوه قضائیه از این آزمون سربلند بیرون خواهد آمد؟
Sorry. No data so far.