خلاصه:
روانشاد دکتر سید حسن حسینی را با لقب سیدالشعرای انقلاب میشناسیم. او شاعری است که به معنای واقعی فرزند زمان خود بود و جز تحت تأثیر آنچه بر مردمش میگذشت نمیسرود. علاوه بر مضامین ملی، نقطه عطف آثار حسینی اشعار مذهبی، به خصوص عاشورایی اوست.
به همین خاطر است که نام حسینی همواره با مجموعه شعر عاشورایی گنجشک و جبرئیل به ذهن میرسد. سیدحسن حسینی نخستین روز بهار ۱۳۳۵متولد شد و ۹ فروردین ۱۳۸۳ همزمان با رستاخیز طبیعت به سوی جایگاه ابدی خویش پر کشید.
در همین رابطه سراغ حمیدرضا شکارسری رفتیم. شاعر و منتقد همروزگارمان که یک نسل پس از حسن حسینی و قیصر امینپور، با نگاهی مدرن که ریشه در همان آرمانهای نسل اول انقلاب دارد، وارد ادبیات امروز ایران شد. با او درباره شخصیت و شعر سیدحسن حسینی به گفتوگو نشستیم.
فکر میکنید درونمایه اصلی شعر سید حسن حسینی را چه مولفهها و رویکردهایی تشکیل میدهند و به عبارتی او در سالهای طولانی سُرایش مهمترین دغدغهای که داشت و میخواست به مخاطبش انتقال دهد چه بود؟
حسن حسینی نماینده اصیل و اصلی شعر انقلاب اسلامی است. شعر انقلاب تعریف خود را از قرار گرفتن در یک گفتمان دینی میگیرد. آنچه که این سنت شعری را از باقی جریانها جدا میکند، تفکر قدسی و الهی در چارچوب وحی است. سیدحسن حسینی نیز به عنوان نماینده این جریان تلاش میکند جهان را از یک نگاه دینی بررسی کند. دغدغههای سیاسی، اجتماعی و آرمانی او کاملا مذهبی است.
این دغدغههای اجتماعی دقیقا چیست؟ کدام دسته از مسائل و مشکلات اجتماعی مورد توجه شاعر بوده است؟
باید گفت مهمترین دغدغه حسینی، برقراری عدالت است. او نیز مانند هم نسلانش در پی آن است که جامعه را در راستای عدالت اجتماعی ترسیم کند. لبه تیز نقد حسینی گلایه از بیعدالتی است. از آن گذشته این شاعر بزرگ دغدغه حفظ ارزشها را در شعرش میپروراند، زیرا به این موضوع حساس بوده و نگران است که ارزشهای والای انقلاب در طول زمان از میان برود. مفاهیمی مانند برابری و برادری از نظر او زیرمجموعه ارزشهای دینی است و باید نسبت به آن حساس بود.
اما همه شخصیت و آثار ادبی سید حسن حسینی در شعر انقلاب خلاصه نشده است. از این شاعر همچنین شعرهای مذهبی زیادی نیز در دسترس است؟
بله، همین طور است. او یک شاعر مسلمان است و بهواسطه همین اعتقاد مذهبی، درونمایه بسیاری از اشعارش تاریخ دین اسلام است. در واقع نگاه او به تاریخ معطوف به حوادث صدر اسلام بخصوص مذهب تشیع بوده است. وقایعی مانند حادثه عاشورا و زندگی و رنجهای حضرت فاطمه(س) در شعرهای حسینی بازتاب زیادی دارد.
یکی از شاخصههای شعر معاصر، حضور مداوم حزن و اندوه در اثر است. با وجود آن که مرحوم حسینی یک شاعر آرمان گرا و انقلابی است اما رگههایی از این حس در شعر او هم دیده میشود مانند این مصراع معروف که میگوید: «عاقبت، خاموشی مطلق به فریادم رسید» آیا میتوان او را هم در دسته شاعرانی قرار داد که نوعی یاس در شعرشان وجود دارد؟
ببینید ناامیدی نسبت به سرنوشت بشر با یأس مقطعی از شرایط اجتماع متفاوت است. بخصوص در حیطه شعر مذهبی باید این دو را از هم جدا کرد. مأیوس بودن حسینی مربوط به آینده نزدیک و ناشی از سرخوردگیهای اجتماعی و مشاهده ناراستیهای جامعه است، اما درونمایه شعر او سرشار از امید و انگیزه است زیرا تحت تأثیر اندیشه ظهور قرار گرفته و شعرش به نوعی شعر انتظار بوده و نسبت به سرنوشت بشر و برقراری عدالت توسط منجی مطمئن و خوشبین است.
سید حسن حسینی را به عنوان یک شاعر جدی میشناسیم، اما رگههای طنز نیز در سرودههای این شاعر دیده میشود.
طنز همیشه در شعر حسینی وجود دارد. حتی در جدیترین آثارش نظیر گنجشک و جبرئیل این نگاه موشکافانه را میتوان دید. اتفاقا کنایههای طنزگونه حسینی بسیار گزنده است. البته یک نگاه دقیق نشان میدهد حضور طنز در سرودههای این شاعر گاهی هم با انگیزههای شادمانه است و آن تمایل به تلنگر زدن را ندارد.
تاریخ معاصر ایران پر از حادثه است. به خصوص در سی و چند سال اخیر شاعران به عنوان گیرندههای حساس جامعه با تحولات زیادی روبهرو بودهاند. اگر بخواهیم سیر این تغییرات را از زاویه دید شعر حسینی بررسی کنیم چه تصویری ایجاد میشود؟
سیدحسن حسینی مانند قیصر امین پور یکی از نمونههای تیپیک شعر انقلاب اسلامی است و از این نظر بررسی آثار او میتواند تصویر خوبی از این دوره به دست بدهد. شعر او با یک ادبیات توفنده و حماسی آغاز میشود. بیان او صریح و جدی است. بخصوص در جریان دفاع مقدس این گفتار حماسی حضور پررنگتری در شعر پیدا میکند، اما در سالهای پایانی جنگ با شعری رمانتیک و همراه نوستالژی مواجه میشویم. پس از پایان جنگ نیز حسینی نگاهی انتقادی به اطراف پیدا میکند و در تلاش است ایجاد شکاف میان آرمانهای نخستین و اکنون جامعه را مورد موشکافی قرار دهد. این نگاه تلخ گاهی با نوستالژی سالهای نخستین انقلاب همراه است.
در سالهای پایانی عمر نیز، این شاعر کاملا درونگرایانه میسراید و نگاه تند و منتقدانه اش تعدیل میشود. او در این سالها بیشتر از گذشته به خود میپردازد و توجهاش از اجتماع به مسائل درونی و هستیشناسانه معطوف میشود.
این پرداختن به خویشتن خویش و نگاه درونگرایانه هیچگاه توانسته حسینی را به سمت سوژههای عاشقانه پیش برد؟
نه، من عشق را در آثار سید حسن حسینی کمرنگ میبینم. به خصوص آن نوع از عشق که از ارتباط میان دو انسان ناشی میشود. گمان میکنم روحیه اجتماعی و ستیزهجویی حسینی در کنار رویدادهای سیاسی زمان حیات او و نیز توجه به درونمایههای مذهبی مجالی برای مضامین عاشقانه باقی نگذاشته است.
به نظر شما خلأ و شاعرانی چون سید حسن حسینی یا قیصر امینپور چه اندازه بر شعر انقلاب اسلامی تاثیرگذار بوده است؟
قطعا از دست دادن این ۲ شاعر بزرگ، ضایعهای دردناک است اما باید توجه داشت که شعر انقلاب اسلامی با مرگ پیشگامانش تمام نمیشود. ما قیصر امین پور، سید حسن حسینی و تعدادی دیگر از شعرای انقلاب را از دست دادیم اما شعر این دوره هنوز جریان دارد. حسینی یکی از برگهای آلبوم انقلاب بود. این کتاب بزرگ با مرگ حسینی ورق خورد و وارد فصل تازهای از روایت خود شد.
گفتنی است آثار مکتوب این نویسنده و شاعر برجسته انقلاب در فروشگاه موسسه کتاب فردا و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است:
• از شرابه های روسری مادرم
• براده ها
• بیدل، سپهری و سبک هندی
• در ملکوت سکوت
• سفرنامه گردباد
• شاعری در مشعر
• طلسم سنگ
• نوش داروی طرح ژنریک
• هم صدا با حلق اسماعیل
• گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس
• گنجشک و جبرئیل
Sorry. No data so far.