مشاور رييس قوه قضاييه با تاکيد بر اين نکته که دستگاه قضايي در رسيدگي به اتهامات متهمان اغتشاشات پس از انتخابات، به نسبت هاي آنها ابدا توجهي ندارد ، تصريح کرد: اغتشاشات پس از انتخابات مصداق جنايت از منظر ملي است بنابراين انتظار از قوه قضاييه رسيدگي به اين پرونده ها با دقت ، وسواس ، صلابت و نهايت قدرت است.
محمد جواد لاريجاني در گفت و گو با خبرنگار سياسي ايرنا، خاطرنشان کرد: زماني که يکي از کانديداهاي انتخابات يک طرفه پيروزي خود را اعلام کرد و مردم را به خيابان ها کشاند سرآغاز خيانت ملي را پايه گذاري کرد.
******
محمد جواد اردشير لاريجاني که يک سال ديگر شصت ساله مي شود داراي مدرک تحصيلي دکتراي رياضي و يکي از سياستمداران مشهور ايراني است.
نظريه “ام القري” او پيش از دو دهه قبل مطرح شد و مبناي بسياري از تحليل ها قرار گرفت. هر گاه از قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل متحد و پيام امام خميني (ره) به گورباچف سخني مطرح مي شود، نام جواد لاريجاني هم آورده مي شود.
او هم اکنون مشاور امور بين الملل قوه قضاييه و دبير ستاد حقوق بشر ايران است. او نماينده مردم تهران در دوره هاي چهارم و پنجم مجلس شوراي اسلامي بود. رياست کميته روابط خارجي شوراي عالي امنيت ملي و معاونت وزارت خارجه از ديگر پستهاي پيشين اوست.
گفت و گو با جواد لاريجاني در مرکز تحقيقات فيزيک نظري صورت گرفت که رياست آن را برعهده دارد.
** با توجه به سمت شما در دستگاه قضايي نخستين سوال را مي خواستم از اين حوزه بپرسم؛ آيا دستگاه قضايي در برخورد با متهمان اغتشاشات پس از انتخابات يکسان برخورد کرده است؟ به چه دليل منسوبين برخي افراد هنوز در مقابل ترازوي عدالت قرار نگرفته اند؟
– لاريجاني: در جريان انتخابات دهم ملت ايران به يک پيروزي بزرگ رسيد؛ اين پيروزي بزرگ مشارکت عظيم مردم و راي صريح و روشنشان به رييس جمهور منتخب بود، ولي پس از اين انتخابات بزرگ ملت ما در معرض پاتک دشمن و يک فتنه بزرگ قرار گرفت که قبل از انتخابات مقدمه آن برنامه ريزي شده بود. حوادث پس از انتخابات خيانت بزرگي به کشور بود. حتي امکان دارد افرادي که در اين خيانت سهيم بودند نمي دانستند چه مي کنند ، برخي آگاهي کمي داشتند و يا واقعا در جريان بودند و اين دسته جزو افرادي بودند که در داخل نظام از امکانات نظام استفاده کرده و يکباره در يک لحظه از پشت به تمامي مصالح ملي خنجر زدند ولي اين فتنه با مديريت برجسته مقام معظم رهبري والطاف الهي سرکوب شد و پيروزي بزرگي را به ارمغان آورد.
تشکيلات اطلاعاتي و سياسي آمريکا در گزارش هايي که از وضعيت داخلي ايران به اوباما مي داد تاکيد کرده بود که اگر شما 6 يا 7 ماه صبر کنيد حکومت ايران تغيير و قانون اساسي جديدي تدوين خواهد شد ولي حوادث پس از انتخابات و ايستادگي مردم مشخص کرد که نظام اسلامي بسيار ريشه دار است.
در مقابل نظام ايستادن ، خيانت و جرم بزرگي است و هيچ چيزي نمي تواند از قبح اين جرم بکاهد بنابراين اين جرم نياز به رسيدگي دقيق و همه جانبه دارد ، البته حاکم شرع دستش براي برخورد با مجرمين براساس مصالح نظام باز است ولي تشکيلات قضايي به اين مصلحت انديشي ها کاري ندارد.
** يعني دستگاه قضايي در رسيدگي به اتهامات متهمان به نسبت ها توجهي ندارد؟
– لاريجاني: ابدا . البته بايد به اندازه ماهيت جرم و ميزان آن ، مجازات متناسب با آن جرم را در نظر بگيرد. آرام بودن روند دادرسي قوه قضاييه به دليل اعمال دقت خاص و پيچيدگي پرونده ها است. حوادث روي داده پس از انتخابات دهم خيانت بزرگي به منافع ملي بود و قابل مقايسه با جرم هاي ديگر حتي در کهريزک و امثال آن نيست. حادثه کهريزک مصداق جرم در بعد خصوصي و اغتشاشات پس از انتخابات مصداق جنايت از منظر ملي است بنابراين انتظار از قوه قضاييه رسيدگي به اين پرونده ها با دقت ، وسواس ، صلابت و نهايت قدرت است.
** شما چند ماه پيش نيز چنين اظهار نظري کرديد و پس از آن يک فضاسازي عظيم عليه شما کليد خورد، پاسختان به منتقدان چه بود؟
– لاريجاني: تمامي افراد حق دارند که انتقادات خود را بيان کنند ولي اين انتقادها بايد تابع ضوابطي باشد. بنده در موضع گيري هاي خود به هيچ عنوان خصومت شخصي با هيچ فردي نداشته و روابط من با برخي منتقدان در حد فهم خود پديده است . برخي تصور مي کنند حوادث پس از انتخابات از يک دعواي سياسي ساده و مناقشه ميان دو کانديدا سرچشمه گرفت ، اگر اينطوربود اين مسئله با دوجلسه “چايي خوران” و “ماچ و بوسه” حل شد که البته بنده مخالف جلسات اصلاح ذات البين نيستم ولي اين جلسات و آشتي کنان ربطي به صورت مسئله ندارد. صورت مسئله تنها يک مناقشه ميان دو کانديدا نبود و حال که پرده ها کنار رفته مشخص شده که توطئه خارجي و انحراف داخلي در وراي اين فتنه بوده است. صدا و سيما با ابتکار، باب گفتگو را ميان کانديداها و حتي مناقشات في مابين باز کرد و من گاهي مناظره ها راگوش مي کردم متوجه مي شدم که نامزدها به دليل وقت زياد و اتمام صحبت هايشان به حاشيه و مناقشه افتاده اند.
يکي از فوايد مناظره هاي تلويزيوني فروکش کردن خاصيت عکس و پوستر هاي تبليغاتي کانديداها است و با برقراري اين مناظرات مردم با آگاهي بيشتري نسبت به حوادث و عقايد و برنامه هاي کانديداها راي خواهند داد که اميدوارم اين اتفاق در ديگر انتخابات نيز روي دهد.
البته تمامي معترضين جزو خائنين ملي نيستند وبرخي از مردم با علاقمندي به کشور ناراحتي خود را با شرکت در راهپيمايي بروز دادند ولي زماني که يکي از کانديداهاي انتخابات يک طرفه پيروزي خود را اعلام کرد و مردم را به خيابان ها کشاند سرآغاز خيانت ملي را پايه گذاري کرد. هر فردي که وارد حيطه خيانت پس از انتخابات شده باشد نسبت به ملت مسئول است ونکته قابل توجه اين است که امکان ندارد فردي خود را پايبند به اصول و مباني انقلاب ، هويت اسلامي ، قانون اساسي و تعاليم حضرت امام و مقام معظم رهبري بداند ولي طيف طرفدارانش از اوباما ، سارکوزي ، منافقين ، سلطنت طلب ها ، مارکسيست ها و … باشند. اين گروه ها نمي توانند به دليل يک مناقشه دروني نظام و دعواي ميان دوکانديدا به پاي يک نفر ايستاده باشند.
پس از انتخابات يکي از پيچيده ترين توطئه ها که داراي ابعاد سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي و حتي نظامي بود عليه نظام جمهوري اسلامي ايران صورت گرفت و اين توطئه در همان مرحله اول به دليل آگاهي ملت ايران ناکام ماند.
** نام اوباما را آورديد، با توجه به تهديدات اخير آمريکا عليه ايران اين سوال پيش مي آيد که آيا دولت آمريکا واقعا خواهان تغيير است؟
– لاريجاني: به نظر بنده، دولت آمريکا با تغيير موافق است ولي نه به علت تحول اخلاقي و ايدئولوژيک بلکه به علت ناکامي و شکست هاي مکرري که در دنيا خورده است، اين تغيير براي آمريکا يک نياز مي باشد.
** سوال بعدي اين است که آيا دولت آمريکا مي تواند تغيير ايجاد کند يا خير؟
– لاريجاني: پاسخ منفي است زيرا اگر دولت اوباما خواهان تغيير باشد بايد ريشه هاي ناکامي اش را خوب متوجه شود چون درک نکردن اين مسئله، نقطه آسيب و زمين خوردن دولت اوباما است ، به عنوان نمونه در افغانستان، آمريکا و ناتو بايد انتظار شکست بزرگتري را مي کشيدند.
شانتاژهاي تبليغاتي غرب بر عليه ايران درمسئله افغانستان صورت گرفت و آمريکا اخيرا يک عمليات پاکسازي بزرگ با شعارها و تبليغات عظيم راه اندازي کرده و زماني که 48 ساعت بعد انفجارات در همان نقاط ادامه پيدا مي کند آن را تقصير ايران مي اندازد و ادعاي وجود سلاح هاي ايراني را براي کمک به افغانستان مطرح مي کند. اعلام موضع آمريکا در خصوص جنگ افغانستان اذعان به شکست است و اين کشور خجالت مي کشد که اعتراف به شکست خوردن از طالبان را داشته باشد و همه چيز را به گردن ايران مي اندازد در صورتي که جمهوري اسلامي ايران به دنبال حاکميت دولت افغانستان است و در اين مسير از دولت کرزي در انتخابات حمايت کرده است.
مواضع اخير اوباما در حد يکي از فضاحت هاي بزرگ سياسي آمريکا است و شايد اگر اوباما با همين فرمان به جلو برود به سقوط يک ترمه اش بينجامد.
** با توجه به برگزاري دو اجلاس هسته اي در تهران و واشنگتن ارزيابي شما از تقابل دو ديدگاه که يکي بر حذف سلاح هاي هسته اي و ديگري بر حفظ آن تاکيد مي کند چيست؟
-لاريجاني: در حال حاضر در دنيا دو حرکت کلي ديده مي شود در درجه اول حرکت آمريکا و برخي دول غربي که خواهان سلاح هاي اتمي هستند و قصد ايجاد يک مونوپولي عظيم براي استفاده از انرژي هسته اي را دارند و از طرف ديگر عقيده ديگري وجود دارد که بايد سلاح هاي اتمي محو و انرژي هسته اي صلح آميز به طور وسيع در اختيار همه قرار بگيرد که پرچمدار اين خط ايران است.
شايد آمريکا تصور نمي کرد ايران 70 ميليوني دردنيا بتواند جلوي کشوري که همه سياستمداران دنيا پشت آن هستند بايستد. قدرت جمهوري اسلامي ايران به دليل راه اندازي سانتريفيوژهاي متعدد نيست بلکه اهميت موضوع هسته اي ايران که حمايت بسياري از کشورها را در برداشته به دليل اين است که ايران پاي خود را لاي دري گذاشته که آمريکا قصد بستن آن را به روي ملت ها داشت. نقش ايران به عنوان عامل مشوق دستيابي کشورها به انرژي صلح آميز هسته اي بي نظير است و پرچمي که جمهوري اسلامي ايران با نام نابودي سلاح هاي هسته اي و توسعه انرژي صلح آميز هسته اي افراشته پايه و اساس حرکت بسيار خوب ، زيبا ، قابل دفاع و آبرومندي است که يکي از دستاردهاي بزرگ دولت ايران در زمينه بين المللي به شمار مي رود.
هيمنه سلاح هاي هسته اي و دوران ايجاد مونوپولي در حال افول است ولي دوران دستيابي به فناوري صلح آميز هسته اي فرارسيده است. ملت هاي دنيا نبايد از مواضع اوباما ، کلينتون ، سارکوزي و ديگر هم پيمانانشان بر عليه ايران هراس داشته باشند وبه نظر بنده مواضع کلينتون ، اوباما و سارکوزي مبني بر کنار نگذاشتن سلاح هاي هسته اي جديد نيست واعلام جهاني اين مواضع قطعا به ضررشان تمام خواهد شد.
بنده مطمئن هستم که تا 5 سال ديگر نه تنها ايران مسئله هسته اي خود را به صورت گسترده تري ادامه مي دهد بلکه کشورهاي بزرگ منطقه خاورميانه نيزبه اين فناوري صلح آميز دسترسي خواهند داشت.
** آيا امکان حذف حق دسترسي کشورها به فناوري هسته اي از معاهده “ان پي تي” وجود دارد؟
– لاريجاني: به طور قطع کشورها با اين مسئله مخالفت مي کنند. در حاضرحاضر سياست آمريکا به گونه اي است که کشورها را به حدي محدود کند که عملا دسترسي به اين فناوري امکان پذير نباشد ولي اين مسئله عملياتي نيست زيرا کشورها به تکنولوژي هسته اي نياز وافري دارند.
** با توجه به تلاش غرب براي صدو قطعنامه جديد عليه ايران گمان مي کنيد که اين امر تحقق يابد؟
-لاريجاني: من تعجب نخواهم کرد اگر آمريکا با بسيج امکاناتش بتواند با همکاري 4 ، 5 کشور هم پيمانش توافقي براي قطعنامه ديگري منعقد کند ولي اين مسئله براي آمريکا توفيق محسوب نمي شود بلکه يک شانتاژ تبليغاتي است و بايد توجه داشت که جمهوري اسلامي ايران با چشم بسته در اين جاده حرکت نمي کند.
** ايران بارها اعلام کرده است که پيشنهاد مبادله سوخت روي ميز است، مي خواستم نظر شما را در اين خصوص بدانم.
– لاريجاني: مبادله سوخت موضوع قابل بحثي است ، ساختن چند نيروگاه هسته اي نبايد جزو قلمرو تصميم گيري کشورها باشد . ايران در زمينه بحث سوخت هسته اي سه گونه حق دارد؛ حق ساخت ، مبادله و خريد سوخت جزو حقوق ايران به شمار مي آيد و بايد محفوظ باشد. حق ساخت و مبادله که جزو حقوق طبيعي هر کشور دارنده سوخت هسته اي است، در زمينه خريد سوخت نيز اگر کشوري سوخت خود را نفروشد سياست مونوپولي را به منصه ظهور رسانده است.
** آيا تصور نمي کنيد اعلام موضع در زمينه مبادله سوخت ، قطعنامه چهارم و صدور آن را دچار چالش کند؟
– لاريجاني: در اين صورت اگرواقع بينانه به اين امر نگاه کنيم اصلا قطعنامه اولي غلط و قطعنامه دومي و بعدي از اولي هم غلط تر بوده است ولي آمريکا براي نشان دادن پاسخ مثبت به رژيم صهيونيستي و رهاشدن از تار تبليغاتي تنيده شده به دور خود مجبور است که بر عليه ايران مسئله را بماساند در غير اين صورت اوباما دچار مشکلات داخلي مي شود.
موضع ايران در موضوع مبادله سوخت بسيار معقول است و به عقيده بنده بسيار مطلوب است که با کشورهايي که فروشنده سوخت هستند و يا خواهان مبادله سوخت مي باشند وارد تعامل شد.
** ارزيابي شما در خصوص سخنان اخير احمدي نژاد مبني بر معرفي ايران به عنوان يک قدرت نوظهور درعرصه جهاني چيست؟
– لاريجاني: ايران يک کشور تاثيرگذار و بزرگترين قدرت در خاورميانه است و سرچشمه قدرت ايران تجربه منحصر به فرد وقوع انقلاب اسلامي و ايجاد يک نظام مدني – سياسي بر اساس يک عقلانيت اسلامي است. الگوي غرب در عرصه بين المللي، نظام مارکسيسم مبتني بر سکولار است و مارکسيسم و ليبراليسم هر دو محصول تمدن غربي هستند. نگراني غرب، وجود ايران به عنوان تنها دموکراسي خاورميانه است و ايران تنها فرمول هاي دموکراسي را در منطقه خاورميانه دارا مي باشد و تمام ترفندهاي غربي در جهان اسلام شکست خورده و يک کشور در دنياي اسلام وجود ندارد که دموکراسي ليبرال داشته باشد.
جمهوري اسلامي ايران نظام مدني جديدي را خلق کرده که در کنار دموکراسي ، عقلانيت اسلامي را نيز پرورش داده است تا حدي که اکوي آن جهان اسلام را فراگرفته و تمامي تبليغات دموکراسي ليبرال را خنثي کرده است.
غرب محصول نظام مدني اسلامي را طالبان مي دانست ولي بعد از 30 سال متوجه شدند يکي از پيشرفته ترين کشورها از نظر فناوري ، علمي و قدرت به نام ايران پيدا شده که براي آنها خطرناک است. قدرت ايران تنها به دليل مسئله هسته اي نيست، قدرت ايران را ناشي ازنظام سالم و دستاورد نظام مدني اش است و اسلاميت موتور محرکه اين قدرت است.
نظام غرب در يک برهه اي تصور مي کرد که ايران براي توانمند شدن بايد نظام هاي سکولار را پذيرفته و به جامعه جهاني بپيوندد ولي اين سياست با مباني انقلاب ، نظام جمهوري اسلامي و نظرات مقام معظم رهبري فاصله داشت . پايه ريزي نظام اسلامي براساس فرهنگ و عقلانيت اسلامي ايران را قدرتمند تر مي کند. تئوري ام القراي27 سال پيش ، چشم انداز بنده از سياست خارجي امروز بود . از ديدگاه بنده ام القري، کشوري است که پيروزي اش پيروزي اسلام و شکستش شکست اسلام محسوب مي شود و قبل از انقلاب ، پيروزي ايران پيروزي اسلام نبود ولي امروزه هنگامي که ايران در هر عرصه اي پيروز مي شود مانند اين است که اسلام به پيروزي رسيده و در حال حاضر اگر احمدي نژاد در خيابان هاي قاهره ، لبنان و اردن مريد دارد به علت شخصيت ام القرايي ايران است.
** با توجه به مسووليت شما به عنوان دبير ستاد حقوق بشر ايران، اقداماتي که در مقابل شبهه افکني هاي حقوق بشري غرب عليه ايران صورت مي گيرد، چيست؟
لاريجاني: حقوق بشر براي غرب، مستمسکي براي تحميل تفکر سکولار غربي است ولي سياستمداران غربي ها پايند به حقوق بشرنيستند و اين مسئله را براي فريب مردم دنيا طراحي کرده اند. غربي ها از منشور حقوق بشر مانند مارکسيست ها از مانيفستشان استفاده ابزاري کردند و امکان دارد چند آدم تحصيلکرده و خوش طينت با ديدن منشور حقوق بشر غربي بگويند چقدر خوب است که هر کس مختار به انتخاب دين خود است و يا اين که نبايد به حقوق ديگران تجاوز شود و مردم مي توانند به راحتي انتقاد کنند و … اين خوب است ولي غربي ها مقاصد خطرناکي را زير اين عناوين دنبال مي کنند.
ايران پرچمدار حقوق بشر در دنيا است و از زمان حضرت امام (ره) در جمهوري اسلامي ايران سياستي مبني بر رعايت حقوق بشر ديکته شده بود زيرا ايران نمي خواهد ديگران را به زير سلطه در آورده و اموال ديگران را به يغما ببرد ولي متاسفانه اسناد حقوق بشر در غياب کشورهاي اسلامي و توسط سياستمداران غربي تاليف شد. متون منشور حقوق بشر از يک تفکر سکولار – ليبرال نشات گرفته ، ولي سياست هاي ايران در زمينه حقوق بشر کاملا روشن است و در درجه اول يک برخورد تعاملي واثباتي با حقوق بشر دارد و به عقيده بنده کشورهايي بايد از حقوق بشر بترسند که به دنبال سيطره آدم کشي و ظلم در جهان هستند. جهان شمولي اسناد حقوق بشري به معناي تبديل سکولاريسم -ليبرال به کتاب مقدس نيست و جهان شمولي يعني همه کشورها و فرهنگ ها در تعامل حقوق بشري وارد شوند. به عنوان نمونه براي ايران در زمينه اجراي حقوق بشر مهم اين است که شهروندان چقدر از حقوق خود آگاه و برخوردارند و چقدر مي توانند از آن دفاع کنند.
ستاد حقوق بشر در داخل قوه قضاييه تشکيل شده ولي نهادي فراقوه اي و مورد تاييد مقام معظم رهبري است.رياست اين ستاد با رييس قوه قضاييه است که وزرايي اعم از وزير امور خارجه ، وزير کشور ، وزير اطلاعات ، وزير دادگستري و وزير ارشاد در آن عضو هستند و رييس پليس ، قضات عالي رتبه، رييس سازمان زندان ها نيز در کنار آنها مشغول به کار هستند و اين ستاد تنها مرجع رسمي کشور در فعاليت هاي حقوق بشري است. يکي از وظايف ستاد حقوق بشر ” پايش ” فعاليت هاي کشورهاي مختلف در زمينه حقوق بشر است و براي گسترش بيشتر فعاليت ها ، سايت ستاد حقوق بشر بزودي فعال مي شود و به راحتي مي توان در آنجا اطلاعات را مشاهده کرد و شايد هر 6 ماه يکبار بتوان گزارشي کامل را از فعاليت هاي حقوق بشر ارائه داد.
پس از حوادث 11 سپتامبر درآمريکا قانوني تصويب شد که دولت مي توانست هر شهروند آمريکايي رادستگير کرده و با آن برخورد کند و هر مقدار بخواهد درزندان نگاه دارد و براي بازجويي نيز مي توانست از روش هاي غير عرفي مانند شکنجه استفاده کند که اين مسئله خلاف حقوق بشر است. در زندان هاي آمريکا مدام زندانيان کشته مي شوند که اين کشته شدن زندانيان سيستماتيک و جدي است و تبعيض عليه مسلمانان در دنياي غرب نيز بسيار غم انگيز و فضاحت بار است. اين همان دموکراسي ليبرالي بود که 200 سال پيش غرب وعده ايجادش را داده بود ولي کارش به اينجا رسيد. غرب صلاحيت لازم را براي اظهار نظر در خصوص حقوق بشر ندارد و دولت آمريکا دستش به خون دهها هزار نفر در عراق و افغانستان و جاهاي ديگر آلوده است بنابراين حق ندارد راجع به حقوق بشر صحبت کند . وزارت خارجه چندين جزوه پايش حقوق بشر تهيه و ساير وزاتخانه ها نيز به زودي انجام مي دهند که اميدوارم اين روند سرعت بگيرد. جنايات رژيم صهيونيستي در غزه به پشتيباني غرب برخلاف موازين حقوق بشراست و هر فردي که در غزه و فلسطين کشته مي شود بايد پرونده داشته باشد .رييس جمهور و قوه قضاييه از تشکيل ستاد حقوق بشر حمايت کرده اند و اميداريم در سال همت مضاعف و کار مضاعف در ستاد حقوق بشر فعاليت بيشتري داشته باشيم. NGO ها را تشويق به همکاري با ستاد کرده و تمامي تلاش خود را انجام مي دهيم تا اين سازمان ها مورد سواستفاده غربي ها قرار نگيرند.
Sorry. No data so far.