آیت الله مصباح یزدی– (همایش زلال ولایت، مشهد مقدس؛ به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استقامت)
بسم الله الرحمن الرحيم
بیش از 40سال مردم ما بامفهوم سیاسی جدیدی(حكومت اسلامي) خو گرفته اند و بیش از 30سال دنیا با رژیم سیاسی جدیدی مواجه شده که در تاریخ سیاسی جهان شناخته شده نبوده و مردم ما نیز با ارتکازی که دارند آنطور که باید و شاید از تعریف جامع آن آگاه نیستند و مایه تاسف است که حتی بسیاری از کسانی که بر اساس این تئوری مسئولیتها وپستهای حساس در این کشور داشتند ماهیت این حکومت را نمیدانند.
حالا چرا این ابهام هست؟ یک علت پنهانی عامیانه آن این است که، در تاریخ همیشه حق با غربت توأم بوده است، که نمونه بارز آن اهل بیت(ع) هستند که با آن همه توصیه پیامبر (ص) و آیات قرآن و روایات فراوان پیامبر از روز اول تا آخر عمر شریفشان کوشش کردند در معرفی آنها؛ لکن هنوز در بین خود مسلمانان ناشناختهاند. در عصر ما امام خمینی از لحاظ معروفیت و محبوبیت در عالم شناخته شده بود ولی در کشور خودمان در میان اقرانش غریب بود.
و امروز مظهر روح او و تجسم روح او با آن عظمت غیر قابل توصیف او، که ما نمیتوانیم توصیف کنیم، او هم در همین کشور در میان دوستانش غریب است و اگر بگوییم حق بودن با غربت تلازم دارد خیلی گزاف نگفتیم.
و بالاخره ولایت فقیه ادامه همان امامت است و از ارتکازیترین مطالبی است که جامعه شیعی با آن آشناست و این بسیار مفهوم ارتکازیای است لکن بعد از 30 سال مثلا بنده نوعی برایم ولایت فقیه هنوز روشن نیست.
برخی از آگاهان سیاسی که ولایت فقیه را قبول دارند لکن آن را عنصر اصلی در ماهیت این حکومت نمیدانند و رسما میگویند چون در قانون اساسی آمده قبول دارند و میگویند حکومت ما جمهوری است ولی چون مردم ما مسلماناند آن را اسلامی میگویند و البته قانون اساسی را مردم آوردهاند و مردم هم اگر بخواهند آن را عوض میکنند، این حرف کسانی است که 8 سال در این مملکت رئیس جمهور بودهاند! آنها میگویند ولایت فقیه عرضی است و از مقومات این حکومت نیست و اگر ولایت فقیه را از آن حذف کنیم ماهیت آن تغییر نمیکند.
نگاه آنها اینگونه است که بله، ولایت فقیه شأنی دارد مثل امپراطوری ژاپن مثلا و نقش خاصی هم ندارد و وقتی مردم به رئیس جمهور رأی دادند، دیگر قدرت دست اوست و ولی فقیه هم مثل امپراطوری است. البته این حرفها را ته دلشان نگه داشتهاند؛ چون میدانند نیازمند رای مردماند و مردم با این حرفها به آنها رای نمیدهند.
اگر از آنها سوال شود چرا اینطور فکر میکنید، میگویند آنچه در کتب فلسفه سیاسی دانشگاه خواندیم چنین است و کسی چیز دیگری به ما نگفته است و بسیاری از مشکلات مثل فتنه اخیر تا حدی از اینجا آب میخورد، البته دشمنان فهمیدهاند رمز موفقیت این نظام همین است.
ببینید آمریکا هیچ وقت از عربستان با این همه سخت گیری در اجرای قوانین اسلام مثل دست قطع کردن وگردن زدن نمیترسد، ولی از ایران میترسد.
انقلاب ما تقریبا همزمان بود با انقلاب افغانستان علیه مارکسیستها، آنها 30 سال است انقلاب کردند اما بعد از این همه سختی چه شد؟ الان(افغانستان) طعمهای است در دست آمریکا. مگر آنها شهید ندادند؟ مگر آنها جهاد نکردند؟ پس چه نداشتند؟ يك چیز و آن هم ولایت فقیه است.
امام خمینی اعتقاد داشت که یک حکومت باید براساس اسلام و اذن امام معصوم شکل بگیرد.
این یک نوع نگرش است بر اساس دین، عالم هستی مال خداست تا او اجازه نداده بر بندگانش حکومت کنی کسی حق ندارد حکومت کند. چون عالم هستی ملک خداست. میگویند این قوانین عادلانه است. بله عادلانه است ولی شما حق ندارید در ملک کسی بدون اذن او تصرف و دخالت کنید.
بینش ما میگوید من در بدن خودم حق تصرفی ندارم چون این مال خداست و به اندازهای که او اجازه داده من حق تصرف دارم.
در حقوق بشر هم، حق بشر را مطرح کردهاند، نه حق خدا را. میگویند بشر حق دارد هر دینی را انتخاب کند. اینها حق بشر است نه حق خدا. آنها برای خدا حقوقی قائل نیستند، مسولین کشور ما در این باغها نیستند، آنها قرآنشان هم اعلامیه حقوق بشر است.
علت جا نیفتادن ولایت فقیه بعد از 30سال بخاطر مشکل فرهنگی ماست. چون فضای جامعه سکولار است. و حال بگو این وحی خداست، میگویند امروزه نمیشود این حرفها را زد. سیاستمداران ما فکر میکنند ولایت فقیه مزدی است که مردم بخاطر انقلاب به آخوندها دادند.
امروز اساس زندگی اسلام در دنیا قوامش به ولایت فقیه است. با این مساله نمیتوان شوخی کرد که حالا یک آقایی بیاید بگوید (روايت) مقبوله عمربن حنظله بر فلان چیز دلالت دارد یا خیر، بخدا قسم اگر ولایت فقیه در قانون اساسی نبود امروز کشور ما اسلامی نبود.
در زمان امام صادق(ع) که مردم برای پرسیدن مساله به شکل فروشنده رفت و آمد میکردند امام صادق(ع) اضطرارا فرمود به عالم به احکام ما رجوع کنید. آن وقت امام نمیتوانست حاکم نصب کند آن وقت فرمود «الرد علیه کالرد علینا وهو علی حد الشرک بالله»
آیا یعنی عمربن حنظله احتمال نداشت حکم اشتباهی کند؟
اهمیت حکومت اسلامی در حدی است که اگر کسی مأذون از طرف امام بود مخالفت با او در حد شرک به خداست و الا امور مردم سامان نمی گیرد و اسلام امروز در مقابل این اژدهاهایی كه دهان باز کردهاند برای بلعیدن این کشور اسلامی محو و حذف میشد.
همین امام وقتی داشت انقلاب میکرد، خیلی مقلد نداشت. لکن وقتی حکم میکرد که امروز تقیه جایز نیست ولو بلغ ما بلغ، مقلدین سایر مراجع هم اطاعت میکردند، چون این در ذهنشان بود که اگر مجتهد جامع الشرایطی حکم کرد، سایر مجتهدین باید اطاعت کنند. ما این را برای مردم تبیین نکردیم که اگر امکان تشکیل حکومت وحدت واحده اسلامی باشد و مصلحت جامعه آن را اقتضا کند، تفکیک و تجزیه آن خلاف مصلحت اسلام و به زبان طلبگی حرام است. مرحوم آیت الله اراکی از لحاظ شرایط عادی بخواهیم حساب کنیم شاگرد امام نبود ولی از قم آمد جماران مقابل امام ایستاد گفت:«السلام علیک یابن رسول الله»
وقتی در مورد برخی مسائل از آیت الله گلپایگانی سوال می شد میفرمودند آنچه آقای خمینی بگوید. امروز ایشان رئیس است. اگرنعمت وجود امام برای جامعه ما در یک کفه ترازو باشد و تمام نعمات از معادن ونفت و… درکفه دیگر، والله وجود امام سنگین تر بود وامروز مقام معظم رهبری هم چنین است.
به شما عرض میکنم برهههایی در این 30سال گذشت و خطرهایی ازجانب مسئولین این کشور متوجه اساس اسلام بود که خداوند به برکت این رهبر، ما را از آن نجات داد، نمیدانید خدا به این مرد چه فراستی داده چه سعه صدری داده چه صبری داده!
دو تا شریک را فرض کنید. یک شریک از اول میفهمد شریک دیگرش قصد خیانت دارد، میخواهد همه چیز را در جیب خود کند. فکر میکنید چه مدت میتواند چیزی نگوید؟ 1 روز 2روز؟ نهایت آخر سال با او تسویه میکند. آدم میشود 20سال شریک خائنی را بشناسد وبه خاطر صلاح اسلام و مسلمین به روی او هم نیاورد؟ بخدا قسم این شبیه اعجاز است.
اگر نبود محبت این مرد در دل مردم در این فتنه ها چه میشد؟ آیا چنین توطئهای از کشور رفع میشد؟
در قضیه انرژی هستهای تقریبا تمام سیاست مداران مخالف بودند و ایشان ایستادگی کردند و دیگران هم در پرتو قدرت ایشان قدرت گرفتند.
اگر ناسپاسی کنیم، اگر تغافل کنیم، اگر تجاهل کنیم، کفران نعمت کردهایم “لان کفرتم ان عذابی لشدید”
والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
Sorry. No data so far.