تریبون مستضعفین – داوود مرادیان در وبلاگ شخصی خویش در مورد برگزاری «جشنواره مردمی فیلم عمار» توضیحاتی داده است. مرادیان در وبلاگش در مطلبی با عنوان «مصائب جشنواره عمار» برخی برخوردهای صورت گرفته با وی به دلیل فعالیت در این زمینه را بازگو کرده است. در بخشی از مطلب آمده است:
«همان روزهای نخست یکی از برگزار کنندگان جشنوارههای کیلویی و زنجیرهای کشور زنگ زد و گفت: «چقدر کاسب شدی حاجی؟» دیگری یکی از فرزندان مسئولین یکی از نهادهای خاص بود که عمری پدرش نان نهاد مذبور را خورده بود و ایشان مرا متهم به مزدوری نظام میکرد. دیگری تولید کننده یکی از برنامههای قیمت بالای صدا و سیما در خصوص دفاع مقدس بود که وزیر و وکیل و نماینده جلوی دوربین مینشاند، چهار روز پیش در حسینیه حضرت امام یقه مرا گرفته و مرا به مزدوری در مقابل پول متهم کرد. قصه غریبی است. باورشان هم نمیشود بودجهی ما در عمار ۶ میلیون تومان بود. چه طور باور کنند وقتی یک جشنوارهشان هفت میلیارد هزینه دارد؟»
متن کامل این مطلب بدین شرح است:
تصمیم به برگزاری جشنوارهی عمار را بسیار پیش از 28 آذر گرفته بودم که پیامکی آمد که موافقند وجواز برگزاری می دهند. برگزاری جشنواره صرفاً یک ایده بود. مطمئن بودم فیلمهایی هست که ارزش اکران داشته باشند. اما آنچه می دیدم عدم باور مدیران سینمایی کشور به «چرایی» و لزوم برگزاری چنین جشنوارهای و اصرار بر این بود که اگر قرار است برگزار شود دولتی یا ستادی یا نهادی هم نباشد و حتی جنبش عدالتخواه دانشجویی هم نباشد. یک سالن سینما به ظرفیت هشتاد نفر و یک یا دوبار پخش تیزر تلویزیونی! این همهاش بود.
موضوع را به وحید جلیلی منتقل کردم و طبق معمول سازمان چریکی آقا وحید پای کار آمد. خارقالعاده و سریع. فیلمها آماده شد. بنرها چاپ شد و حتی سیستم اکران در روستاها هم راه افتاد و اصلاً هدف ها هم در آن دوره همین بود. برعکس نگاه مدیریت سینمایی کشور که گمان میکرد دغدغه مردم شهرستانها الآن فقط یارانههاست استقبال در روستاها و خصوصاً مشهد عالی بود. جشنواره در پارتیزانیترین شکل ممکنش اجرا شد و حالا به زمان اعلام فراخوان دومین دورهاش نزدیک میشویم. بی چشمداشت به جایی به نام مدیریتهای کلان سینمایی و فرهنگی کشوری.
اما در تمام طول این مدت خاطرات جذابی برایم از این جشنواره باقی ماند. خاطراتی که درد دلنشینی است. همان روزهای نخست یکی از برگزار کنندگان جشنوارههای کیلویی و زنجیرهای کشور زنگ زد و گفت: «چقدر کاسب شدی حاجی؟» دیگری یکی از فرزندان مسئولین یکی از نهادهای خاص بود که عمری پدرش نان نهاد مذبور را خورده بود و ایشان مرا متهم به مزدوری نظام میکرد. دیگری تولید کننده یکی از برنامههای قیمت بالای صدا و سیما در خصوص دفاع مقدس بود که وزیر و وکیل و نماینده جلوی دوربین مینشاند، چهار روز پیش در حسینیه حضرت امام یقه مرا گرفته و مرا به مزدوری در مقابل پول متهم کرد. قصه غریبی است. باورشان هم نمیشود بودجهی ما در عمار ۶ میلیون تومان بود. چه طور باور کنند وقتی یک جشنوارهشان هفت میلیارد هزینه دارد؟
به هرحال امسال هم با عمار میآئیم انشاءالله، پر قدرت و قویتر و احتمالاً بدون حمایت سیستم سینمایی و رسانهای کشور. خدا از این به بعدش را به خیر کند.
Sorry. No data so far.