مجلهي آلماني اشپيگل در تحليلي با اشاره به شكست سنگيني سيلويو برلوسكني، نخست وزير ايتاليا در انتخابات محلي و روزگار سختي كه بعد از اين شكستها براي وي بوجود آمده، نوشت:
«خواست مردم براي كنارهگيري سيلويو برلوسكني، نخست وزير ايتاليا، بعد از آن كه وي متحمل شكست سنگين انتخاباتي شد در حالي عنوان ميشود كه اكنون حتي هم حزبيهاي برلوسكني نيز ميخواهند از شر وي خلاص شوند.
با اين حال هنوز كاملا مشخص نيست كه پيشرفت امور به چه نحوي باشد. با آنكه برلوسكني بعد از برگزاري انتخابات علنا اظهار داشت كه شكست انتخابات به دليل اقدامات وي نيست و گفت كه رسانههاي اين كشور توانستند با اقدامات نادرست خود نهايتا برنامههاي خود عليه وي را علني كنند، اما به نظر نميرسد كه اين مساله بتواند در بهبود وجههي وي كمك كند چرا كه با وجود آنكه وي اختيار چندين روزنامه و ايستگاه راديويي و تلويزيوني را بر خلاف ديگر كشورهاي اروپايي در اختيار دارد، نتوانست به پيروزي خود در انتخابات كمك كند.
اكنون مخالفان خواستار استعفاي برلوسكني هستند و حتي با وجود آنكه بسياري از اعضاي دولت، جرات اعلام درخواست خود براي كنارهگيري برلوسكني را ندارند، چنين درخواستي را دارند.
نخست وزير ايتاليا و حزبش (مردم آزادي) در حالي متحمل شكست سنگين شدند كه در هفت شهر از 11 شهر بزرگ ايتاليا شكست خوردند.
جيوليانو پنيراپيو، يكي از اصليترين رقباي برلوسكني كه از سال 1992 اداره شهر ميلان را در دست دارد نيز پيروز انتخابات اين شهر شد.
در ناپل به عنوان يكي از شهرهاي جنوب ايتاليا، كانديداي چپها با كسب 65 درصد آرا در برابر 35 درصد راي برلوسكني، موفق به شكست وي شد.
علاوه بر اين شريك ائتلافي برلوسكني نيز در اين انتخابات متحمل شكست سنگيني شد. وضعيت اين حزب نيز به اندازهاي اسف بار است كه اكنون ائتلاف حاكم ايتاليا از وضعيت شريك ائتلافي خود ناخشنود است.
رقابتهاي انتخاباتي اخير نشان داد كه برلوسكني مهمترين دستاوردهاي سياسي خود را از دست داد. وي هميشه ميدانست كه چه چيزي مقبول راي دهندگان است، چه چيزي آنها را عصباني ميكند و چه چيزي آنها را خوشحال ميكند. برلوسكني بدين ترتيب توانست با كمك اين شناختها دستور كاري تهيه كند.
مخالفت با همجنسگرايي، بحث و جدل عليه كمونيستهاي حزب معارض، تشبيه مسلمانان به كولي و اضافه كردن وعدههاي بيپايه و اساس چون كم كردن مالياتها و افزايش فرصتهاي شغلي، مواردي بود كه برلوسكني با كمك آنها توانست نظر مردم كشورش را جلب كند.
اين در حالي است كه مردم ايتاليا با چرخشي ناگهاني ديگر دستور كار برلوسكني را قبول ندارند. اخيرا برلوسكني و متحدان وي بلاتكليف اين طرف و آن طرف ميرفتند، تمام هماهنگ كنندگان دولت وي استعفا كردند و طبق اظهارات وزير دفاع ايتاليا، اكنون همه چيز مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. البته برلوسكني نيز با وي همه عقيده است.
طبق نظرسنجيهاي انجام شده در اين كشور، اكنون تحليلگران و مردم ايتاليا نه تنها از برلوسكني و متحدان وي سير شدهاند كه ديگر اعتمادي به كل نخبگان سياسي اين كشور ندارند.
اكنون تغييرات كلي در طبقهي مديريتي ايتاليا امري ضروري به نظر ميرسد، چرا كه وضعيت اقتصادي ايتاليا، بهرغم انكار برلوسكني در ركود كامل است.
به دليل نظام بروكراتيك حاكم بر اين كشور، قيمت توليد محصولات رو به افزايش است و قابليت رقابت توليد كنندگان ايتاليايي رو به كاهش.علاوه براين بسياري از موسسات و نهادهاي اين كشور دچار ورشكستگي شدهاند و بيكاري در ايتاليا و به ويژه در بين جوانان اين كشور بسيار بالاست. ميزان بدهيهاي اين كشور نيز به حد بالايي رسيده است. تمام اين موارد تاكنون روز شمار پايان كار اين نخست وزير جنجالي ايتاليا را رقم زده است.
مطالعهي وضعيت دولت و كابينهي برلوسكني نيز حاكي از آن است كه نه تنها وزير اقتصاد كه همه وزاري كابينه ايتاليا تقريبا مخالف اقدامات وي هستند. دستور اخير دادگاه اين كشور كه در اقدامي مخالف با خواست برلوسكني، برگزاري رفراندوم براي سياستهاي هستهاي ايتاليا را صادر كرد، تنها نمونهاي از اقدامات مستقل دولت برلوسكني ميباشد.
به نظر ميرسد كه برلوسكني علاوه بر اقدامات پيشين دادگاه براي صدور راي عليه وي به دليل ارتباط نامشروع با دختران كم سن و سال، بايد منتظر ديگر اقدامات مقامات قضايي اين كشور عليه خود باشد.»
Sorry. No data so far.