اسرائیل؛ در اوج انزوای خودساخته

سال 2010 براي رژيم صهيونيستي با چشم‌اندازي از تنش در مرزهاي جغرافيايي و مناسبات سياسي آغاز شد. هجوم يكباره چند بحران سياسي و امنيتي به سمت تل‌آويو باعث شد روزنامه ها‌آرتص شصت و دومين سالگرد تأسيس اين رژيم را سال برزخ ديپلماتيك و امنيتي نام نهد.
گرچه پديده اختلافات و گسست‌هاي اجتماعي همزاد اين رژيم بوده، اما به باور تحليلگر ها‌آرتص، امسال تل‌آويو با بحراني عميق‌تر به نام انزواي جهاني دست به گريبان است.
عواملي نظير اخراج فلسطيني‌ها از كرانه باختري، تداوم حصر نوار غزه، تشديد شهرك‌سازي‌هاي صهيونيستي، تهديد لبنان و سوريه به جنگي ديگر، عدم پايبندي به قراردادهاي سازش خاورميانه، جنگ ديپلماتيك با تركيه و بروز بي‌اعتمادي درون سيستم سياسي اسرائيل در سال جديد دست به دست هم داده و سير انزواي بين‌المللي آن را تسريع كرده است.
ها‌آرتص در روزهاي گذشته در نامه‌اي سرگشاده به قلم «آري شاويت» به بنيامين نتانياهو نخست‌وزير هشدار داد كه اين رژيم از زمان اعلام موجوديت خود تاكنون به اين اندازه منزوي نبوده است و براي خروج از اين وضعيت بحراني بايد به اشغالگري پايان دهد. تحليلگر اين روزنامه نوشت كه اسرائيل امروز با چالش هسته‌اي، بحران موشكي، چالش فقدان مشروعيت، تهديد به نابودي از جانب شرق، تهديد راهبردي از سوي شمال و خطر انزوا از جانب غرب رو‌به‌رو است. در رأس اين بحران‌ها، خطر جنگ تهديدي فزاينده است كه احتمال مي‌رود در صورت بروز آن حتي اين‌بار همپيمانان اسرائيل، او را رها كنند.
شاويت درباره عدم اعتماد داخلي و بين‌المللي به سران اسرائيل خطاب به نتانياهو نوشت: «شما يك فرد مورد نفرت در صحنه ديپلماسي هستيد. بسياري از سياستمداران امريكا، رهبران عربي و افكار عمومي عرب از شما بيزارند. رهبران اپوزيسيون، روزنامه‌نگاران و تمامي جامعه اسرائيل نيز بيزاري خود را از شما پنهان نمي‌كنند. شما مسئوليد كه ما در عمق اين گرداب و باتلاق فرو رفته‌ايم. چنان‌كه انتظار مي‌رفت قرن بيست و يكم تهديدهاي زيادي را عليه صهيونيسم به‌وجود آورد و علت آن را بايد در داخل اسرائيل جست‌و‌جو كرد، زيرا مسببين و زمينه‌سازان اين تهديدها در درون رژيم هستند. بنا به تعبير ها‌آرتص، دولت نتانياهو دولتي است كه در دوره آن اسرائيل به يك جذامي مبدل شده كه بر لبه پرتگاه قرار گرفته است و براي رهايي از وضعيت انزوا و افول بايد به اشغالگري خاتمه دهد.اروپا و امريكا كه از بدو تأسيس اسرائيل نقش حامي و حافظ را براي اين رژيم ايفا كرده‌اند به‌تدريج نسبت به افزايش هزينه ادامه سياست سنتي خويش اقرار كرده و انتقاد و نارضايتي خود از اسرائيل را به راحتي بيان كرده‌اند. لابي‌ها و دوستاني كه زماني براي يهوديان و صهيونيست‌ها دلسوزي مي‌كردند، امروز فاصله خود با اسرائيل را بيشتر مي‌كنند، چرا كه عصر جديد به‌واسطه جنبش آگاهي عمومي، منطق اشغالگران را بر‌نمي‌تابد.
اگر 60 سال پيش تأسيس اين رژيم به سركوب و قرباني شدن و آوارگي انسان‌هاي بسياري در فلسطين، سوريه و لبنان انجاميد، در اين دوره استفاده افراطي اسرائيل از قوه قهريه عليه فلسطيني‌ها به يهوديان ساكن در سرزمين‌هاي اشغالي لطمه زده و در همان حال وجهه يهوديان ساكن در ساير كشورها را نيز تخريب كرده است. از همين روست ها‌آرتص اقرار مي‌كند اين راهبرد در درازمدت نابودي اسرائيل را هم تسريع مي‌كند. اتخاذ چنين روشي، علاوه بر ناكامي در مقابله با آرمان فلسطين، بر صف حاميان فلسطين افزوده و حتي مدافعان سازش را به حقانيت فلسطيني‌ها آگاه‌تر كرده است. وقوع دو انتفاضه فلسطيني، گسترش باورهاي يهوديان درباره نابودي اسرائيل و رساتر شدن صداي نارضايتي بين‌المللي از اسرائيل از جانب گروه جديد سياستمداران در تركيه، اروپا و حتي امريكا كه تا حدي به موازات فريادهاي جهان اسلام صورت گرفته، دلالت بر آن دارد كه مذاكرات و بيان نرم قادر نيست كارگزاران اين رژيم را به پذيرش حقايق وادار كند. روي كار آمدن راستگرايان در اسرائيل كه سبب شد حتي طرح نيم‌بند تشكيل دولت فلسطيني به بايگاني سپرده شود و شيپور جنگ‌هاي ديگري در منطقه به صدا درآيد.
تركيه كه زماني يهوديان مهاجر اروپا را در خاك خود جاي مي‌داد، به همه كشورهاي حريف تل‌آويو دست دوستي دراز كرده و در عين حال يقين پيدا كرده كه اسرائيل تنها رژيمي است كه كنار آمدن با آن امكانپذير نيست.
4 سال پيش اروپا به نشانه حسن نيت در قبال اسرائيل كمك به دولت حماس را قطع كرد و طرح جنجالي موسوم به «توافقنامه بزرگ اروپا – تل‌آويو» را به جريان انداخت، اما موج كشتار غزه دو سال بعد نگاه گروه بزرگي از وكلا و سياستمداران اروپا را تغيير داد تا جايي كه بعد از گزارش قاضي گلدستون (گزارشي كه بر جنايات جنگي اسرائيل در نبرد 22 روزه غزه مهر تأييد نهاد) بسياري از وكلاي قاره سبز را به حمايت از فلسطيني‌هاي تحت محاصره واداشت. چنان‌كه پس از گزارش گلدستون، فعالان صلح و حقوق بشر در اروپا شكايتنامه‌هاي زيادي عليه جنايتكاران صهيونيستي در جنگ غزه و لبنان تنظيم كردند.هفته گذشته وقتي نتانياهو از شركت در اجلاس امنيت هسته‌اي در امريكا امتناع كرد، محافل خبري جهان باز هم پرونده قانون‌شكني تل‌آويو را گشودند، رژيمي با داشتن بيش از 200 كلاهك هسته‌اي همچنان سياست نه «تأكيد، نه تكذيب» را ادامه مي‌دهد.
اين اتفاق جاي ترديدي باقي نگذاشت كه سياست داخلي و خارجي تل‌آويو دو روي يك سكه است، به عبارت ديگر اين رژيم همان‌گونه كه امنيت را از فلسطيني‌ها و خاورميانه سلب كرده، اصول و قواعد بين‌المللي را تنها براي ديگران ضروري مي‌داند و خود را مبري از تمكين به آنها قلمداد مي‌كند.