امروز كه غزه بي كس و تنهاست
قرباني دست نا«مبارك»هاست
چون ابرهه در پي هماوردند
بر مسجد قدس حمله آوردند
پيچيده به حصر، اين زمان غزه است
فرعون زمانه حمله آوردست
تهييج، عدو شد از سكون ما
شد هتك حريم، مسجد الاقصي
در غربت غيرت، اين زمان مردست
فرياد غيور مردها پژمردست
ما تشنه ي غيرت تو يا خالد!
شرمنده ي همت تو يا خالد!
با غيرت او دشمنان را تازيد!
بر فرعون مصر، حمله آغازيد!
تا اشك و عرق، به خون در اميزد
گر مانده كسي زنده به پا خيزد
گر ذزه اي از شرافتش باقي است
هنگام جهاد و جنگ و قرباني است
يك قبله اسير ده صعودي شد
برخيز! كه قدس هم يهودي شد
با سنگ و فلاخني كه داوودي
صهيون بكشيم سوي نابودي
تا هدم شود، فسانه و افسون
افسانه ي كذب هيكل صهيون
با اسلحه و اراده و ايمان
مخروبه شود، تجسم شيطان
تا عزت و مجد خويشتن يابيم
شوريم همه به سان ابراهيم
سازيم همت، به سان خالد ها
از بهر دفاع مسجد الاقصي
پوشيم وگرنه، جامه ي ذلت
گر ترك كنيم شيوه ي غيرت
چون رمز فرج، بسته به اين راه است
در حال قيام، هر كه آگاه است
اول قدم مبارزه اين است
تصميم و اراده، نسخه ي دين است
در بند هوس، اسير اكنوني؟
مقهور فسانه هاي صهيوني؟
در خانه هر آن كه با عدو رزميد
تن پوشه ي خواري خودش پوشيد
تغییر کنید تا عوض تقدیر
گردانيم پيش از آن كه گردد دير
ماندست سپيده منتظر ما را
تا خيزش آزادي الاقصي
كو آن كه سزد حضور فردا را؟
تمهيد كند ظهور مولا را
Sorry. No data so far.