روی صحبت قاضی القضات هم نمایندگان مجلس بود و هم سران فتنه و هم رسانه ها و هم دولت و غیره. همه و همه به نوعی مورد نوازش رئیس عدالتخانه قرار گرفتند.
از حق نباید گذشت که بخش عمده ای از اظهارات آقای لاریجانی به حق بود و البته مختصری هم جای گله گذاری دارد. به نظر می رسد آن بخش از سخنان رئیس دستگاه قضا که مربوط به شکایت از رسانه های اصولگرا است کاملا بجا و بحق و البته توضیح آن از زبان ایشان ضروری بود.
نباید این تلقی نسبت به نامه نمایندگان مجلس ایجاد می شد که خدای نکرده عده ای از بدنه حاکمیت با اجرای عدالت مخالفند و قانون را تنها به نفع خودشان می خواهند. اتفاقا جناب لاریجانی به موضوع بسیار به جایی اشاره کردند و نباید نقطه مثبت و ممتاز نظام مورد کم توجهی قرار گيرد و تبدیل به موضع منفی شود.
چه ارزشی بالاتر از این که در ذیل حکومت اسلامی کسانی که آنرا قبول هم ندارند، برای آنچه حق خود می پندارند به سایه آن پناه ببرند. این موضوع چه جای گله که صدها برابر جای شکر گزاری دارد. در حکومت عدل امیرالمؤمنین فرد غیر مسلمان از آن بزرگوار شکایت می کند و اول مرد عالم خلقت پس از رسول خدا(ص) و اسوه عدالت، با پای خود در محضر دادگاه حاضر می شود و از خود دفاع می کند.
بنابراین نباید با کج سلیقگی نقطه ممتاز نظام را نادیده گرفت. انقلابی و ضد انقلاب، مسلمان و کافر باید بتوانند برای آنچه احقاق حق می پندارند، به عدالتخانه اسلامی با دل و قلبی مطمئن مراجعه و از حقوق خود دفاع کنند. طبیعی است که در طول زمان دادرسی هم، همه افراد با هر گرایشی باید از حقوق یکسان برخوردار باشند. نریختن آبروی افراد در شرایطی که هنوز اتهام آنها اثبات نشده و یا رعایت عدالت در جزئی ترین برخورد های قضائی نیز جزئی از همین مدل والای دادرسی علوی است.
اما بخش دوم سخنان آقای لاریجانی پیرامون دستگیری سران فتنه بود. در رابطه با این بخش اظهارات ایشان نیز چند نکته وجود دارد. در اینکه ايشان نیز همچون نمایندگان مجلس، دولت و بالاتر از همه مردم، نسبت به خیانت سران فتنه داخلی آگاه و مطلعند، ذره ای تردید نیست؛ اما روی سخن بیانیه نمایندگان مجلس این است که چرا باید صرفا در حوادث پس از انتخابات شاهد به دادگاه رفتن رسانه های اصولگرا باشیم.
این موضوع تنها مربوط به دستگیری سران فتنه نبوده و نیست. چه بسا تدبیر مقامات ارشد نظام برای به تعویق انداختن دستگیری این افراد برکاتی داشته است که جلب و زندانی کردن آنها حداقلی از آن را هم ایجاد نمی کرد. چه کسی است که نداند امروز سران فتنه برای کوچکترین کاری جرأت حضور در خیابان های این شهر را ندارند. نه اینکه از حقوق شهروندی برخوردار نیستند بلکه وحشت از نگاه قهر آلود مردم و طعنه های جامعه است که اجازه لحظه ای درنگ و رخصت نمی دهد و این همه جز در سایه مجازات آنها در پیشگاه عدالت ملت ممکن نبود و اتفاقا تأخیر در دستگیری این افراد باعث شد هر چه می گذرد گرد و غبار فتنه کنار رود و نهایتا کار بدانجا برسد که پس از حمایت از توهین کنندگان به امام(ره) و ائمه(ع) و امام حسین(ع)، امروز برای اینکه دیده شوند از قاتلان و بمب گذاران حسینیه شیراز هم حمایت می کنند.
اما بايد خدمت آقای لاريجاني اين را نيز عرض نمود كه ماجرا تنها به این موضوع ختم نمي شود. از دادگاه دیگر متهمین حوادث پس از انتخابات چه خبر؟ هنوز مردم منتظرند ببینند که این متهمین به براندازی نرم کجا هستند و چه وقت به مجازات می رسند؟ چرا از دادگاه براندازی تنها چند اعتراف برای نمایش در صدا و سیما خارج شد؟ چرا باید متهم به براندازی نرم ضمن اعتراف به اشتباهات خود شورای عالی انقلاب فرهنگی را همردیف و هم اندازه خود مقصر بداند. آیا این به سخره گرفتن دستگاه قضا نیست؟ مقصرین اصلی کجا هستند و چرا مردم و رسانه ها از نتیجه دادرسی آنها بی اطلاعند؟ خانم کلوتید ریس که در دادگاه از او به عنوان متهم به براندازی نام می برند، در کمال آرامش از کشور خارج می شود و رسانه های غربی هم می نویسند جاسوس دستگاه اطلاعاتی فرانسه آزاد شد و دریغ از اینکه مسئولین دستگاه قضائی کوچکترین توضیحی برای تصمیم خود ارائه کنند. آقای دادستان می گویند خانم ریس تبرئه نشده است اما توضیح نمی دهند که با خروج وی از کشور بالاخره سرنوشت پرونده وی به کجا می انجامد؟ مردم هنوز مهرورزی دولت و بعد هم دستگاه قضائی در قبال رکسانا صابری را فراموش نکرده اند!
چرا از پیگیری قاتلان شهدای پس از انتخابات خبری نیست؟ چرا برای آنها کمیته چند نفره تشکیل نمی شود؟ کبیری توسط چه کسانی کشته شد؟ ذوالعلی با کدامین گناه خونش ریخته شد؟ چه کسی برای خونخواهی این افراد باید وارد میدان شود؟ ماجرای کوی دانشگاه به کجا انجامید؟ چرا از نتایج آن گزارشی داده نمی شود؟ از کهریزک و متهمین اصلی آن چه خبر؟ چرا باید متهم ردیف اول آن آزادانه بگردد و در مدار قدرت جولان دهد؟
این انتقاد در رابطه با مسائل غیر انتخاباتی هم مطرح و صادق است. چرا باید برخي دانه درشت هاي نام آشنا هر زمان و هر وقت که اراده کنند بتوانند رسانه ها و نمایندگان را به دادگاه بکشانند اما برای پاسخ به اتهاماتی که به ایشان وارد است، دادگاه آنها را احضار نکند؟ تاخیر در این موضوع چه توجیهی دارد؟ چرا طوری وانمود می شود که خدای ناکرده برخی کینه توزان، تعلل دستگاه قضائی در برخورد با دانه درشت ها را هم به حساب همان مصالحی بگذارند که برای دستگیر نکردن سران فتنه اعلام کردی؟ کدام مصلحتی بالاتر از این که متهم به فساد باید در اسرع وقت به دادگاه عدل حکومت اسلامی پاسخ دهد كه بي درنگ يا تبرئه گردد و يا در صورت اثبات جرمش قاطعانه به كيفر خود برسد.
با این حال به نظر می رسد بیشتر سخنان جناب رئیس قوه به حق بود و امید می رود دستگاه تازه نفس قضائی در برخورد با مفاسد، کوچترین تعللی به خود نشان ندهد.
Sorry. No data so far.