تریبون مستضعفین – محمدصادق شهبازی
قیام و اعتراض علیه سرمایه داری و نظام سلطه در آمریکا و 82 کشور، که از آن به جنبش «اشغال والاستریت» یاد میشود، نکته و درس مهمی در سیاست بینالملل در طول سه صده ی گذشته است.
اهمیت این مسئله آن جاست که تاکنون تنها معترضان جدی نظام سلطه و لیبرال سرمایه داری در خود جهان غرب، جریانهای چپ مارکسیستها و فرانکفورتیها و نو مارکسیستها یا ماکزیمم جنبشهای پست مدرن و … یعنی خرده گفتمانهایی در درون گفتمان کلی جهان مدرن بودند که با توجه به رویکرد نخبهگرایانه یا دست چپی در مقابل دست راستی مردمی نمیشدند. همهی اعتراضها هم در جهان مدرن و نظام لیبرال سرمایه داری درون گفتمان آنها جایی داشت، که در عمل به تریمم همان نظام نابرابر منتهی می شد.
اگر فرانکفورتی مثل هابرماس باشد، بخواهد به سرمایه داری هم هر از چندی بد بگوید درون این نظام جایی به عنوان سوپاپ اطمینان دارد و اگر لیبرال دموکرات و دموکرات مسیحی نباشد راه سوسیال دموکراسی برای او باز است، اگر دموکرات نیستی جمهوری خواه باش و همین دور باطل در این نظام باطل هست.
«انقلاب کبیر اسلامی» اما این دوقلوهای از یک خانواده را شکست، انقلاب اسلامی با طرح آزادی خواهی ذیل عدالتخواهی و عدالتخواهی ذیل معنویت خواهی، با طرح مطالبات به صورت فطرت گرایانه و جهان شمول و در چارچوب دعوت به معنویت عدالتخواه عقلانی، وجدانهای بیدار را فراخواند و نه تنها بیداری اسلامی که در گفتمانی برون دینی به صفکشی مستضعفین و مستکبرین در برابر هم پرداخت، غیر از جذابیت این منظومهی فکری و ارزشی، که جذب کنندهی تودهها شد، بنای اصلی خود را بر بسیج تودهها گذاشت و نوع جدیدی از مبارزه را بنیان نهاد. تعویض نحوهی مبارزه در قالب بیداری اسلامی شکل گرفته در دنیا در دههی 80 و ابتدای دههی 2010 میلادی و به تبع و در کنارآن، تعویض ادبیات مبارزهی با نظام نابرابر جهانی در طول سالهای ابتدایی هزارهی جدید، بیشک بیش از همه چیز تحت تأثیر ادبیات، آرمانها و نوع مبارزهی انقلاب اسلامی است، که حتی به وسیلهی نظام سلطه تلاش شد در قاب انقلابهای بدون خشونت به وسیلهی بسیج اقلیت نخبگانی طرفدار آن زیست جهان فکری، بر علیه مبدأ آن به کار گیری شود.
بحران کنونی اقتصاد جهانی که از بحران اعتباری حاصل از بورسهای کشورهای غربی کلید خورد، شاید به عمق بحران دههی 1930 نباشد، اما با این بیداری و ریشه یابی بخشهای عموم مردم را در برگرفته است. این به این معنی نیست که جریانهای چپ کاملاً از صحنه کنار رفتهاند، در سامان دهی تجمعات نقشی ندارند، یا بعضی از گویندگان و نویسندگان آن که سوپاپ اطمینان جهان جدیدند مثل ژیژک کناره گرفتهاند. اما به این معنی هست این بیداری بیش از آن که تشکیلاتی باشد، مردمی است.
این مردم در طول قریب دو قرن مجادلات از میانهی صدهی نوزدهم تا امروز حاضر نشده اند به خیابانها بیایند، اما امروز با شعارهای عمومی غیر دو قطبی سخن از اکثریت بودن خود و اقلیت بودن مافیای قدرت و ثروت و اطلاع رسانی جهانی میزنند.
این به این معنی نیست که لزوماً این مبارزات در این مرحله به پیروزی میرسد و موتور سرکوب آشکار و پنهان نظام سرمایه داری به صورت موقت، قادر به قطع آن نخواهد بود، اما به این معنی هست که اکنون وقت کمک کردن به عمق و گسترش بیداری در جهان جدیدی است که عصر آن به پایان رسیده است و دارد آخرین تلاشهای تاریخی را برای حفظ خویش میکند.
اگر این همه نبود که این همه تکاپو از جانب مافیای جهانی برای به حاشیه راندن آن صورت نمیگرفت. از طرح دخالت ایران در حمله به سفارت سعودی تا بزرگ نمایی و تلاش برای یک سره کردن کار قذافی که طبیعتاً طولانی کردن کار او در لیبی جز به سود قهرمان نمایی ناتو و ایجاد یک دشمن فرضی مثل بن لادن برای دخالتهای نظام سلطه تمام نمیشود، اما سوال این است که اکنون چه باید کرد؟
الف-اثر گذاری خارجی:
1- اعلام حمایت
با توجه به سانسور خبری، حضور فعال پرستیوی حداقل برای معترضین قابلیت دیده شدن دارد و موجب میشود بعداً بشود اثرگذاریهایی بر فضای آنها داشت: مهمترین اقدام در شرایط فعلی برای برقراری ارتباط با معارضین آمریکایی و اروپایی و اثر گذاشتن بر روی آنها اعلام حمایت رسمی است. این اعلام حمایت میتواند در قالب نامههایی با ترجمهی انگلیسی خطاب به فعالین اعتراض جهت اعلام حمایت، مسئولین آمریکایی و اروپایی و دستگاههای امنیتی آنها جهت اعتراض به برخورد، فعالین حقوق بشری آمریکایی و اروپایی و سازمانهایی مثل صلیب سرخ، سازمان ملل و… برای نمایش بحرانی بودن اوضاع و ابراز نگرانی از برخوردها باشد.
قابلیت فضاسازی و زدن اینها در شبکههای اجتماعی هم هست. که امروز نباید دست کم گرفته شود، وعدههای امام و رهبری در مقابله با نظام سلطه مسئلهای است که باید مورد استفاده قرار گیرد. نباید گذاشت که مسائل انحرافی مسئلهی اصلی را از یادها دور کند، قیام دیروز لندن و امروز وال استریت باید به عنوان چالش مهم در مقابل اذهان قرار بگیرد.
انجام کارهایی که عکس تولید کند، مثل دفتر یادبود، نمایشگاه عکس و کاریکاتور با موضوع ظلمهای سرمایه داری، تجمعات کوچک دانشگاهی، تجمعات جدیتر با حضور گستردهی همهی تشکلها در یکی از دانشگاههای اصلی، دومینونی جهان عرب و نظام سرمایه داری و … و ارسال این عکس ها به شکبههای اجتماعی.
۲- دفاع از سپاه قدس، در قضیهی تهمتهای سفارت عربستان در آمریکا
دیپلماسی عمومی میتواند با قالبهایی مثل نامه نگاری به بانکیمون، روزنامه نگاران، اتحادیههای دانشجویی و … در آمریکا و اروپا به تمسخر ادعاها اقدام کند. دعوت از افبیآی و دادستانی آمریکا برای مناظره یا پاسخگویی به سوالات برای این ادعای مسخره یکی دیگر از این اقدامات شدنی است.
ب- استفادههای داخلی
برگزاری همایش و نمایشگاه کتاب و کرسی آزاد اندیشی با موضوعات:
بررسی وقایع اخیر جنبش والاستریت، بحران سرمایهداری: با حضور صاحبنظران ضد سرمایهداری از جریان اسلامی و حتی جریانهای ضد سرمایه داری، پایان آمریکا و نظام سلطه جبههی جهانی مستضعفین نیز عدالتخواهی جهانی.
Sorry. No data so far.