حزب یا ستون پنجم؟!
حسین شریعتمداری
1- «داوطلب محترم كنكور از هم اكنون به تمام دوستان و اقوام خود بگو نفر اول كنكور سراسری سال 88 هستی و بعد از اعلام نتایج كنكور بدون نگرانی از این كه نامت در لیست قبولشدگان نیست، با صدور یك بیانیه اعلام كن در كنكور تقلب شده است! ولی مواظب باش كه هرگز به دعوت سازمان سنجش برای اعتراض قانونی و بررسی ورقه های آزمون تن ندهی كه خیلی آبروریزی خواهد شد.
ستادمیرحسین موسوی»
بعدازظهر روز چهارشنبه 10/4/88 كه ارسال پیامك از طریق تلفن همراه بعد از مدتی توقف، دوباره آغاز شد، پیامك فوق از اولین پیامك هایی بود كه در سطح گسترده ای میان شهروندان مبادله می گردید. مضمون این پیامك اگرچه مضحك است ولی دقیقاً با ادعای آقای میرحسین موسوی درباره تقلب در انتخابات و خودداری عجیب و غیرقابل توجیه وی از مراجعه به مراكز قانونی برای پی گیری ادعای خویش، انطباق دارد. عجیب تر آن كه آقای موسوی در آخرین بیانیه خود دهها بار بر ضرورت قانون گرایی و مراجعه به قانون تاكید می ورزد تا آنجا كه می گوید «حتی جسد قانون هم» قابل احترام است!
این همه تناقض آشكار و برخوردهای چندگانه و متضاد با هیچ محاسبه منطقی و روال طبیعی و عاقلانه ای قابل توجیه نیست و درباره علت آن تنها دو احتمال وجود دارد بی آن كه احتمال سومی در میان باشد. احتمال اول آن كه آقای موسوی و اطرافیانش مبتلا به نوعی بیماری شده و نعمت عقل و اندیشه را از دست داده باشند و احتمال دوم آنكه آقای موسوی و برخی از اطرافیانش جنایات انجام شده را به عنوان یك «مأموریت» مرتكب شده باشند. این احتمال به اندازه ای قوت دارد كه نفی آن تقریباً ناممكن به نظر می رسد و نه فقط شواهد و قرائن موجود، بلكه اسناد و مدارك غیرقابل انكار فراوانی از این مأموریت بیرونی حكایت می كند و دراین باره فقط باید پرسید كدامیك از مواضع و عملكرد آنان با دستورالعمل های از پیش اعلام شده مقامات آمریكایی انطباق نداشته است؟! و كدامیك از خواسته های آنها با خواسته های 30 ساله و بارها تكرار شده آمریكا و متحدانش همخوان نبوده است؟! تقریباً هیچ!…
بی حساب نبود كه آمریكا، اسرائیل، اتحادیه اروپا، تمامی گروههای ضدانقلاب- بدون استثناء- مفسدان اقتصادی، كلان سرمایه داران غارتگر و… در حمایت از موسوی و دارودسته اش یقه چاك می كردند و تمامی توان سیاسی و رسانه ای خود را در پشتیبانی از این جماعت به كار گرفته بودند.
همین جا باید اشاره كرد، كسانی كه به خاطر سلیقه سیاسی خاص خود و بدون اطلاع از مأموریت بیرونی موسوی و حلقه اطراف او به وی رأی داده اند، حساب جداگانه ای دارند و همواره مورد احترام بوده و خواهند بود.
2- این روزها جریان آلوده ای كه براساس شواهد و اسناد موجود برای قانون شكنی، قتل مردم بی گناه، غائله آفرینی، غارت اموال عمومی و تضعیف اقتدار نظام اسلامی مأموریت بیرونی داشتند بعد از ناكامی توأم با رسوایی در اجرای ماموریت یاد شده، به جای آن كه توبه كنند و عذر تقصیر به پیشگاه خدا و خلق خدا آورند پرده دیگری از توطئه مورد اشاره را به میدان آورده اند.
روز یكشنبه 7 تیرماه 88 كیهان طی یادداشتی با عنوان «ارباب حلقه ها» به این مرحله از توطئه یاد شده اشاره كرده و آورده بود؛
«تبدیل توطئه شكست خورده اخیر به «آتش زیرخاكستر» و حفظ آن به عنوان «یك دمل چركین و نیشتر نخورده» برای آتش افروزی و فتنه انگیزی در آینده» مرحله دیگری از پروژه كودتای مخملی آمریكایی هاست. در همان یادداشت آمده بود كه این مرحله از توطئه یاد شده، در پی نا امیدی مركز توطئه از ادامه آشوب ها و افشای دروغ بزرگ تقلب در انتخابات! به اجرا گذارده می شود و هدف از آن زمینه سازی برای تشكیل یك حزب «اپوزیسیون» با شعار «نامشروع بودن» دولت دهم است.
این پرده از پروژه دیكته شده آمریكایی ها نیز همانگونه كه پیش بینی می شد، روز چهارشنبه 10/4/88 -یعنی یك روز بعد از اعلام قطعی و مستدل نتیجه انتخابات- با صدور بیانیه ای چند صفحه ای و با امضای- تاكید می شود كه فقط با امضای- میرحسین موسوی كلید خورد.موسوی در این بیانیه بی آن كه از قانون شكنی های پی درپی خود یاد كند، دهها بار بر ضرورت تن دادن به قانون و پی گیری مطالبات از طریق قانونی اشاره كرده و در نهایت به موضوع اصلی بیانیه پرداخته و از تشكیل یك حزب با شركت و حضور سایر اطرافیان خود خبر داده است!
نكته درخور توجه این كه موسوی یكی از اهداف حزب مورد نظر را«صیانت از حقوق و آرای پایمال شده مردم در انتخابات گذشته و از طریق انتشار مدارك و اسناد تقلب ها و تخلف های انجام گرفته و نیز رجوع به محاكم قضایی»! معرفی كرده و توضیح نمی دهد اگر اسناد و مداركی كه حاكی از تقلب در انتخابات! باشد در اختیار دارد چرا علی رغم درخواست چندباره مراجع قانونی از ارائه این اسناد خودداری ورزیده است؟! و چنانچه هیچیك از مراجع قانونی را قبول ندارد، اولا؛ چرا دم از قانون گرایی می زند؟ ثانیاً؛ چرا برای ریاست جمهوری در بستر قوانین همین نظام ثبت نام كرده و به رقابت پرداخته است؟ ثالثاً؛ چرا اكنون از مراجعه به همین مراجع قانونی سخن می گوید؟! و دهها تناقض دیگر كه بیرون از محدوده این نوشته محدود است.
3- موسوی اگرچه در بیانیه اخیر و پرتناقض خود، بخش دیگری از مأموریت دیكته شده بیرونی را -همانگونه كه از قبل پیش بینی شده بود- به اجرا درآورده است ولی این بیانیه با هدف دیگری نیز منتشر شده است كه فرار از مجازات قطعی به جرم قتل انسان های بی گناه، برپایی آشوب و بلوا، اجیر كردن اراذل و اوباش برای تعرض به جان و مال و ناموس مردم، همكاری آشكار با بیگانگان و ایفای نقش ستون پنجم آمریكا در داخل كشور و دهها جرم مشهود دیگر از جمله آنهاست. جنایات هولناك و خیانت آشكاری كه متهمان اصلی آن از جمله موسوی و خاتمی باید در دادگاهی علنی و در مقابل چشم مردم مظلوم و خونخواه پاسخگوی آن باشند.
4- تاسیس حزب، تابع قوانین تعریف شده ای است كه سلامت سیاسی اعضای اصلی و تشكیل دهنده حزب از جمله شرایط آن است. بنابراین حزبی كه آقای موسوی در بیانیه اخیر خود از تلاش برای تاسیس آن خبر داده است نمی تواند قانونی باشد زیرا اعضای اصلی آن نظیر میرحسین موسوی و محمد خاتمی به ارتكاب جرایمی كه در بند پیشین مورد اشاره قرار گرفت متهم هستند. از این روی بعید نیست موسوی و حلقه پیرامونی او كه قانون ستیزی ویژگی شناخته شده و بارز آنهاست، حزب مورد نظر را بدون مجوز قانونی تشكیل دهند. در این صورت نام واقعی آن «ستون پنجم دشمن» خواهد بود، ترجمان دیگری از «آتش زیر خاكستر فتنه» و چاره آن، این سخن حضرت امیر علیه السلام كه چشم فتنه را باید كور كرد.
5- و بالاخره، انتخابات ریاست جمهوری دهم بدون كمترین تردید یك موهبت الهی بوده است. در جریان این انتخابات، پیوند اسلامیت و جمهوریت نظام با آرای 40 میلیونی و حضور 85 درصدی مردم به گونه ای حیرت انگیز به نمایش درآمد. چهره واقعی برخی از مدعیان كه آلودگی و استحاله خویش را طی سالهای متمادی از نگاه مردم پنهان كرده بودند بر ملا شد، این پالایش در حلقه های بالا به یقین با رویش در بدنه همراه است قانون ستیزی مدعیان اصلاحات و آشوبگری آنان معیاری خالی از ابهام برای كسانی بود كه فریب شعارهای قانون گرایانه و اصلاح طلبانه این جماعت را خورده بودند و…
منبع : روزنامه كیهان
Sorry. No data so far.