1. سردبیر سابق روزنامه شرق و امروز روزنامه اعتماد ملی – روزنامه ارگان حزب آقای کروبی- 4 سال پیش و درست یک روز پس از اعلام نهایی نتایج انتخابات ریاست جمهوری نهم و معلوم شدن شکست ستاد انتخاباتی کاندیدای مورد حمایت او در یادداشتی با عنوان “جرزنها به بهشت نمیروند” نوشت “دیروز اصلاحطلبى از دموكراسى شكست خورد. در یكى از رقابتىترین مبارزات انتخاباتى تاریخ دموكراسى ایران نامزد جناحى كه به عدالت بیش از آزادى بها مى داد بر نامزد یا نامزدهایى كه مفاهیم اصلاح طلبانه، توسعه، آزادى و دموكراسى را ترویج مىكردند پیروز شد و به ریاست جمهورى اسلامى رسید.” او در ادامه این یادداشت مینویسد “برخلاف حكم آغاز این سرمقاله نه تنها اصلاح طلبى از دموكراسى شكست نخورده بلكه با پیروزى اصولگرایى در بستر دموكراسى این اصلاح طلبى است كه به پیروزى رسیده است. بدین ترتیب تا زمانى كه ما مىتوانیم مقاله بنویسیم، بیانیه منتشر كنیم، نامزد معرفى كنیم و رفتار دولت را نقد كنیم شكست نخوردهایم حتى اگر پیاپى در به دست آوردن راى مردم ناكام باشیم.” نکته مهمی که در این دوره وجود داشت عدم ارسال پیام تبریک از سوی نامزد شکستخورده به نامزد پیروز بود. کاری که عرف یک بازی دموکراسی است.
2. هنگامی که “درد” در بدن انسان ایجاد میشود به این معنی است که اختلال و بینظمی در سیستم رخ داده است و در واقع “درد” زنگ هشداری است برای برطرف کردن این اختلال اما اگر به آن توجهی نشود و کاری برای درمان آن صورت نگیرد این درد همهگیر میشود و حتی ممکن است دنبالهدار گردد و آسیبها و خطرات جدیتری بهدنبال داشته باشد. اما اگر سیستم بهخوبی بر آن علت اختلال فائق آید حتی در بعضی مواقع خود را در برابر آن واکسینه میکند و ضد ضربه هم میشود. در واقع یک سیستم هوشمند وقتی به سمت رشد و تکامل پیش میرود در مواجهه با تهدیدها و خطرات با تدبیر فرصتهایی نیز برای خویش میسازد.
حکومت نیز یک سیستم هوشمند است. سیستمی که حتما در طول حیات خویش در مراتب مختلف دچار اختلال میشود و همین چالشها است که با تدبیر باعث پیشرفت و تقویت میشود و یا با سوءتدبیر چالشها به تضعیف و سرانجام سرنگونی حکومتها منجر میشود. تاریخ از این چالشها، تدبیرها و سوءتدبیرها مملو است.
3. سیستم سیاسی کشور ما بر مبنای مردمسالاری دینی است. از این جهت به هنگام انتخاباتها تمام ارکان و فرایندهای نظام سعی دارند میزان مشارکت اجتماعی و حضور مردم در صحنه را بالا ببرند. از اینرو بخشی از اتاق فکر این سیستم درصدد ایجاد راههایی است که این میزان حضور بالا رود. بسترهایی در سیستم برقرار میشود تا آراء مردم آگاهانه در صندوقهای رای ریخته شود. رسانه ملی با نماینده نامزدها برنامههای ویژه انتخاباتی طراحی میکنند. امنیت در شهرها برقرار میشود تا رقیبان انتخاباتی با فراغ بال در استانها حضور پیدا کنند، مردم دورشان جمع شوند؛ حرفشان را بشنوند تا همهی اینها منجر شود به اینکه نامزدها هوادار پیدا کنند؛ حتی اگر بعد از یک زمان طولانی و با یک وقفه وارد صحنه سیاست شوند آنقدر برنامه و وسایل ارتباط جمعی در اختیارشان قرار داده میشود –درخواست مجوز برای انتشار روزنامه برای یکی از کاندیداهای انتخابات خارج از نوبت بررسی شد و اجازه آن بهسرعت صادر شد- که بخشی از مردم بخواهند به او رای دهند.
انتخابات و حضور حداکثری مردم برای سیستم حکومتی ما -با توجه به تکیه نظام به رای مردم- یک سرمایه است. بنابراین برای افزودن میزان این سرمایه سیساله؛ همه گروهها و احزاب از همه طیفها تلاش میکنند. و همه خود را در پیروزی حضور حداکثری مردم شریک میدانند. (برای مثال رجوع کنید به پاراگراف دوم از همین متن)
4. حوادث این روزهای تهران -و نه شهرستانها- یک “درد” بود برای یک سیستم “هوشمند”. این حوادث نشان داد که سیستم در فرایند انتخابات دچار یک اشکال اساسی است.
در نقطه گلوگاه. آنجا که طبق قانون اساسی شرکتکنندگان در این رقابت سیاسی دستچین –اجازه دهید بگویم گلچین- میشوند. یعنی از آنجایی که از میان نخبگان اجرایی-سیاسی کشور قرار است یکی منتخب شود و در کنار رییس قوه قانونگذار و قوهی قضاییه یکی از سه پایه اصلی نظام باشد.
در این نقطه، طبق قانون اساسی افراد براساس ضوابطی چون قبول داشتن قانون اساسی، مسلمان بودن، رجل سیاسی بودن، التزام عملی به ولایت فقیه داشتن، برگزیده میشوند.
اما نکته اینجاست که همه افراد این حق را دارند که رییس جمهور کشورشان شوند؛ اما باید جنبه چشیدن طعم شکست و پیروزی را داشته باشند. فضای کشور دو ماه درگیر انتخابات میشود. امکانات بیتالمال صرف ایجاد سرمایه مردمی و حضور حداکثری میشود و بالتیع نامزدهای انتخاباتی نیز دارای هوادار میشوند. اگر بعد از هر انتخاباتی، نامزد شکستخورده بخواهد با تکیه بر احساسات هوادارانی که بهدست آورده است -که با استفاده از همین فضای ایجاد شده از سوی سیستم بهدست آورده است- سوءاستفاده کند اینطور خواهد شد که به مرور و با عدم اصلاح این بدعت یا انتخاباتهای پرتنش و پر هزینهای خواهیم داشت و یا حضور مردم کمرونق و کمشمار خواهد شد؛ که هردوی اینها با توجه به مبنای مردمسالارانه نظام حکومت ما تضعیفکننده سیستم سیاسی خواهد بود.
اما چه کنیم تا از انتخابات که نماد مردمسالاری دینی در کشور ما است و فضای باز آن؛ دیگران –اعم از دشمن داخلی و خارجی- نتوانند سوءاستفاده کنند؟ در بحبوحه بحثهای اتمی؛ یکی از روزنامههای اصلاحطلب در یادداشتی مفصل که در قالب سرمقاله منتشر شد اشاره کرده بود که “همه کشورها حق دسترسی به تکنولوژی هستهای را دارند اما این طور نیست که همه آنها مجاز باشند فنآوری هستهای داشته باشند. بلکه این دسترسی برای کشورهایی باید باشد که تقوا داشته باشند. یعنی اینکه جنبه حفظ، نگهداری و استفاده از این فنآوری را داشته باشند تا با داشتن این امکانات مردم و جوامع را به خطر نیندازند.”
از نکته بالا، پیشنهادی خوبی میتوان حاصل کرد و آناینکه: لازم است پیش از آغاز رسمی رقابت سیاسی، بهنحوی و با شاخصهایی، “تقوا” و “جنبه” حضور در یک رقابت سیاسی و فشرده سنجیده شود. یکی از این شاخصهها میتواند بررسی سابقه سیاسی شخص و نحوه عملکرد او در مسائل مختلف سیاسی و نحوه استفاده او از امکانات بیتالمال باشد.
دردی برای سیستم سیاسی ما بهوجود آمد که اگر هوشیار باشیم بهترین فرصتها را در آینده برای ما بهوجود خواهد آورد.
Sorry. No data so far.