اشاره:
چند سال پيش، شاهزاده فيصل، پسر فهد پادشاه سابق عربستان، در سن 54 سالگي به علتي نامعلوم و ترديدآميز، از دنيا رفت. آل سعود غالباً اخبار چنين وقايعي را مسكوت ميگذارند مگر آنكه پاي شخصيت بسيار مهمي در ميان باشد. مضافاً اينكه روايات متناقضي معمولاً توسط افرادي مانند خدمتكاران، پرستاران كودكان و رانندگان به بيرون از كاخهاي اين شاهزادگان درز ميكند. كشور عربستان به سوگ نشسته بود و مردم و شبكه ماهوارهاي عربي اين كشور در مرگ او عزادار بودند اما فهد در اسپانيا به سر ميبرد و حتي در تشييع جنازة پسرش نيز شركت نكرد! فيصل بن فهد از اواخر دهة 1970 رياست كل وزارت ورزش جوانان عربستان را بر عهده داشت و برادرش كه پسر دوم فهد است از اوايل دهة 1990 به سمت دستياري او منصوب شده بود. فهد فقط به صدور حكمي بسنده كرده و پسر دومش را جانشين فيصل در وزارت ورزش جوانان نمود.
فيصل براي مردم عربستان حكم قهرمان توسعه و پيشرفت ورزش را داشت. با اين وصف، درگذشت او فرصتي به ما داد تا ابعاد مختلف تشكيلات ورزش را مورد بررسي قرار دهيم. ورزش وسيلهاي در خدمت رشد و بالندگي جوانان است و آنان را از گرايش به اعتياد باز ميدارد و براي مردم آسايش فراهم ميسازد. اما در پَسِ اين ظواهر، ابعادي وجود دارد كه كمتر به آنها توجه شده است.
بحث توسعه ورزش صرفاً به عربستان محدود نميشود. در كشورهاي جهان سوم به ويژه كشورهاي عربي و اسلامي كه رژيمهاي سركوبگر دارند شاهد توسعة قارچگونه مراكز ورزشي بودهايم. شهركهاي ورزشي بسياري با هزينههاي گزاف ساخته شدهاند. امكانات ورزشي عظيم و مراكز ورزشي مدرن جزء ملزومات اين شهركهاست. بودجههاي هنگفتي به پذيرايي از نمايندگان المپيك و ورزشكاران ساير كشورها و تأسيس مراكز جوانان و، به تازگي نيز، راهاندازي ورزشهاي مختص معلولان جسمي اختصاص داده ميشود. اردن در اكثر نقاط فاقد آب لولهكشي سالم است و فلسطينيان نيز در شرايط سخت و خفتباري در اردوگاههاي آوارگان اين كشور اسكان داده شدهاند؛ معذلك دولت اردن با صرف هزينههاي نجومي، اقدام به ساخت شهرك ورزشي «شاه حسين» مجهز به جديدترين امكانات نموده است. به اميد اينكه مسابقات ورزشي اين شهرك بازتاب وسيعي در رسانهها داشته باشد امكانات رفاهي خيرهكنندهاي براي روزنامهنگاران تدارك ديده شده است.
دغدغه خاطر رژيمهاي مستبد كشورهاي جهان سوم براي توسعه ورزشي مردم محروم و ستمديده قابل درك نيست. ساخت مراكز ورزشي گرانقيمت و لوكس، مجهز به استخرهاي شنا و دوشهاي فانتزي در كشوري كه از آب آشاميدني بيبهره است بر چه منطقي استوار شده است؟ گمان ميكنم اگر از مردم اردن سؤال شود ميگويند بهتر است ابتدا نيازهاي اوليه آنان برطرف شود. وسواس به ورزش ممكن است از حالت يك ضرورت براي مدرنسازي فراتر رود كه در آن صورت پيامدهاي وخيمي در برخواهد داشت.
در اين زمينه، ملاحظات اقتصادي منطقهاي و جهاني دخيل هستند. ساخت چنين بناها و تأسيساتي مستلزم تأمين بودجههاي سرسامآوري است. كساني كه در دستگاه حاكم كشورها با امرِ ورزش سر و كار پيدا ميكنند قطعاً از قراردادها و حمايتهاي مالي و سرمايهگذاري شركتهاي فرامليتي سود ميبرند. چون در كشورهاي جهان سوم معمولاً زيرساختهاي لازم براي اجراي چنين پروژههايي وجود ندارد، بنابراين مواد و مصالح، كارشناس و تأسيسات مربوطه را از خارج وارد ميكنند.
شركتهاي خارجي به ويژه شركتهاي غربي، براي پيشبرد اهداف خود چنين فرصتهايي را مغتنم ميشمرند. فرهنگ ورزش در سطح جهان به نوبه خود يك بازار را تشكيل ميدهد. در و ديوار اين بازار پر است از آگهيهاي تجاري و سرمايهگذاري شركتها و بنگاههاي بزرگ. تبليغات پپسي و نايك (Nike) در همة مسابقات ورزشي به چشم ميخورد. در مسابقات، ابزارها و دستگاههاي ثبت زمان و تابلوهاي امتيازات درخشاني به چشم ميخورند كه در تمام جهات ميچرخند و چشمك ميزنند و قدرت كشور سازندهاش ـ سوئيس ـ را به رخ تماشاگر ميكشند.
همواره كشورهاي جهان سوم متحمل ظلم مضاعفي ميشوند: از يك سو، مانند كارخانههاي نايك در اندونزي و كارگاههاي ساخت توپهاي رشتههاي مختلف ورزشي در پاكستان كارگر ارزانقيمت براي توليد كالاهاي ورزشي فراهم ميكنند و از سوي ديگر بازاري براي فروش همين كالاها به قيمتهاي گزاف هستند.
بخش گستردهاي از رسانههاي كشورهاي مسلمان و عربي به انعكاس وقايع و مسابقات ورزشي اختصاص يافته است. امروزه اخبار ورزشي تبديل به مولفة تفكيكناپذير زندگي مسلمانان به خصوص جوانان شده است. الجزيره، شبكه ماهوارهاي بينالمللي عربي در قطر، دست كم پانزده دقيقه از هر ساعت را به ارائه بولتنهاي ورزشي اختصاص داده است. مسلمانان در سيلابي از اخبار ورزشي تلويزيونهاي عربي غرق شدهاند كه اكثراً به اخبار خارجي پرداخته و نگاه تحسينآميز تهوعآوري به تيمهاي فوتبال اروپايي دارند.
از پيامدهاي سياسي ورزشي معمولاً غفلت شده است. تورنمنتهاي بينالمللي عربي در واقع، خدعهاي است به بهانة وحدت عربي كه نمونه آن بازيهاي «پان عربي» چند سال پيش است. بار سياسي اين تورنمنتها بر بار ورزشياش ميچربد. در دوران جنگ عراق عليه ايران، تيم عراق بر همة تورنمنتهاي عربي پيروز شد. مسابقة فوتبال ايران و آمريكا در زمان كلينتون از اهميت سياسيِ به مراتب بالاتر از اهميت يك بازي صرف برخوردار شد. اهميت ورزش يك كشور به استعدادها و تواناييهاي سياسي آن كشور گره خورده است. حتي انتخاب كشور ميزبان نيز تابع پارتيبازيهاي سياسي است. ظاهرِ ورزش اين است كه براي كاهش اختلافات بينالمللي و ترويج «صلح» و «بردباري» بين كشورهاي متخاصم به كار گرفته ميشود. به همين بهانه است كه در تورنمنتهاي ورزشي بينالمللي در كشورهاي اسلامي، تيمهاي ورزشي اسرائيلي را به مصاف تيمهاي كشورهاي مسلمان و عرب ميفرستند.
فعاليتهاي ورزشي از نگاه فني، از روحيه ورزشكاري و جوانمردي تهي شده و به محلي براي جلوهگري تكنولوژي كه زمينة خودنمايي ورزشكاران و ثبت امتيازاتشان را فراهم ميسازد، تبديل شده است. نتايج ديجيتالي و كامپيوتري، ورزشكاران را مانند ماشين بار ميآورد. كشورهايي كه ضعف تكنولوژي دارند عملشان فرق ميكند، همين كه قهرمانانشان را به كشورهاي ديگر بفروشند كافي است. تيمهاي ملي كشورهاي اروپايي با تطميع بازيكنان شمال آفريقا، آنها را «ميخرند.» طرفداران تيمهاي ورزشي اروپايي در چنين مواردي دچار نوعي سردرگمي ميشوند. اين امر، ناخودآگاه در علايق ملي و دلبستگيهاي ميهني آنان باعث مغلطه و خلط احساسات ميشود.
يكي از گرايشهاي جنونآميز ورزشي كه در حال حاضر در كشورهاي اسلامي رخنه كرده مسابقات ورزشي معلولان است. اين كار ظاهراً يك حركت انساندوستانه به نظر ميآيد، اما در واقع خدعه ديگري است كه رژيمهاي مستبد و سركوبگر به كار ميگيرند تا ذهن مردمشان را از طرح سؤالات اساسي نظير ضرورت، منطق و مشروعيت اين ورزشها منحرف كنند. ميل جنونآميز ديگري كه شاهد آن هستيم سر و دست شكستن براي شركت در بازيهاي المپيك است. مراسم افتتاحيه و اختتاميه المپيك فرصتي است براي كشورها تا با پوشيدن لباسهاي ملي خود و رژه در ميدان المپيك، حضور بينالمللي خود را به ظهور برسانند. متأسفانه مسئله دوپينگ در بازيها و مسابقات ورزشي كشورهاي عربي مانند همتايان غربيشان، كه بدنشان را به كمك داروهاي استروئيدي حجيم كردهاند، تشديد شده است.
حال تعجبآور است كه چرا براي مسلمانان، شركت در مسابقاتي كه هيچ چيزي از آن نميدانند تا اين حد مهم شده است؟! بسياري از مسلمانان با تفسير غلط از حديث نبوي (ص) كه آموختن شنا، تيراندازي و سواركاري به فرزندان را توصيه ميفرمايند، حضور خود در صنعت ورزش را توجيه ميكنند. نبايد جنون ورزش در دوران مدرن را با مسئله رشد و بالندگي جوانان پيوند زد؛ ذكر حديث در اين بستر به معناي كليشهاي كردن سنت است.
ورزش در دوران امروز به گونهاي طراحي شده تا مردم به خصوص قشر نوجوان و جوان را به شكل اعتيادآوري به اموري بيحاصل و غير ضروري مشغول كند. ورزش، روح و روان جوانان را تخدير كرده و آنها را به طرز بيمارگونهاي به طرفداري متعصبانه از تيمهاي ورزشي سوق ميدهد. عِرق ملي در تيمهاي ملي كشورها تجسم مييابد. ترويج امور غير اخلاقي نيز از ديگر عواقب سوء صنعت ورزش است. رقيق كردن سطح تحمل در برابر بي بند و باري از طريق فعاليتهاي ورزشي مختلط و پوششهاي غير اسلامي زنان و مردان، به نقض حدود اسلامي منجر شده است.
ورزش به شيوة غربيها كه به لحاظ عقيدتي از سنتهاي روميـ يوناني ريشه ميگيرد به عنوان تنها گزينة معتبر براي پرورش و تقويت اندام معرفي شده است. اما سنتهاي ورزشي شرقي مانند يوگا و «تاي چي» كه ريشهدار، كمهزينه و آزمونشده هستند صرفاً براي مواردي مانند تسكين استرس توصيه ميشوند كه تعجبي هم ندارد، زيرا ورزشهاي انفرادي هستند و احتياجي به تجهيزات خاصي ندارند.
واقعيت بسيار تلخ و ناگواري است كه ملتهاي استعمارزده و جامعه امروز مسلمانان، از طريق ورزش، استعمار عليه خود را تداوم ميبخشند. بحث ما اين نيست كه صنعت ورزش بدون برنامه يا با برنامه و نقشة حسابشده چنين قصد و غرضي را تعقيب ميكند يا خير؛ مسئله ما روح و روان مسلمانان است كه آنان را مستعد پذيرش و تسليم در برابر چنين وضعيتي ميكند.
تداوم رابطة مسلمانان با اين گرايشهاي جنونآميز و موجهاي رخنهگر در فرهنگ اسلامي، بسيار زيانبار است. اين حملات از همه جبههها ادامه دارد و صرفاً به قضاياي سياسي محدود نميشود.
همه مون سركاريم
من با وجود 36 سال سن تا نيمه شب جام جهاني ميبينم و در دلم به حماقت خودم بدويراه مي گم.
چه پول هايي كه اين دايي و جديدا قلعه نويي به حلقوم نمي ريزند و تيغ زدن بيت المال!
از اینکه نویسنده این مقاله از نگاهی تازه به سوء استفاده هایی که از ورزش صورت می گیرد نگاه کرده خوشهالم و نگرانم از این بابت که چرا درباره ماهیت ورزش و شیوه استفاده صحیح از آن که می تواند به تعالی انسان کمک کند حرفی به میان نمی آید و از این امتیاز استفاده نمی شود .
از اینکه نویسنده این مقاله از نگاهی تازه به سوء استفاده هایی که از ورزش صورت می گیرد نگاه کرده خوشهالم و نگرانم از این جهت که چرا از ظرفیت های ورزش به درستی استفاده نمی شود.