«عزيزالله حاجيمشهدي» منتقد و مدرس سينما در مورد فيلم «طلا و مس» ساخته همايون اسعديان، اظهار داشت: «طلا و مس»، تازهترين فيلم سينمايي «همايون اسعديان» يكي از سادهترين و دلنشينترين فيلمهاي چند ساله اخير سينماي ايران است كه در كنار سادهبودن و دلنشين بودن، اثري تأمل برانگيز نيز به شمار ميآيد.
وي در ادامه افزود: اگر ساخته شدن فيلمي مثل «ده رقمي» (1387) در ذهن بسياري از سينما دوستان و منتقدان سينما، خاطرهاي به نسبت تلخ بر جاي گذاشته باشد، اين روزها، با تماشاي «طلا و مس» با همه نجابت و اصالتش كه از قضا با ساختار متناسب و سنجيدهاي نيز همراه است، زنگِ آن كدورتها از ذهنِ همه كساني كه يكباره درباره «همايون اسعديان» ابراز نگراني ميكردند، زدوده شد! هر چند كه به گمان من، با آسيبشناسي درستِ اينگونه رخدادهاي تلخ، ميتوان دريافت كه چه عوامل و چه شرايطي كارگردانهايي چون «همايون اسعديان» را به ساختن فيلمهايي از نوع «ده رقمي» وادار ميكند؟!
اين منتقد در ادامه خاطرنشان كرد: به هر تقدير، اكنون توقع تماشاگران از «همايون اسعديان» بالا رفته است و انتظار دارد كه در كارهاي بعدي اين فيلمساز با آثاري برتر و با كيفيت و ساختاري درخشانتر روبهرو شود. هر چند كه «همايون اسعديان»، بدون آن كه از «ده رقمي» دفاع كند، اعتقاد دارد كه اگر «ده رقمي» ساخته نميشد، نميدانست كه بخشي از هزينههاي مربوط به ساخت و توليد فيلم «طلا و مس» را از كجا بايد تأمين ميكرد؟!
حاجيمشهدي تصريح كرد: در ساخته شدن فيلمي همچون «طلا و مس» وجود تهيه كننده فهيمي مثل «منوچهر محمدي»، نقش كارسازي داشته است. «منوچهر محمدي» با پذيرش تهيهكنندگي اين فيلم، در واقع به توليد سهگانهاي با محوريت شخصيت «روحاني» يا «روحانيت» دستزده است كه با فيلمهاي: «زير نور ماه» (سيدرضا ميركريمي)، «مارمولك» (كمال تبريزي) و «طلا و مس» (همايون اسعديان) اين توليدات به هم پيوسته (به لحاظ مضموني) به انجام رسيده است.
وي در مورد بازيهاس فيلم «طلا و مس» اظهار داشت: در «طلا و مس» امتيازهاي فراواني به لحاظِ انتخاب و در كنار هم قرار دادن بازيگران وجود دارد كه در مجموع، به تماشاگر فيلم مجال يادآوري نقشها و بازيهاي به ياد مانده از فيلمهاي پيشين يا مجموعههاي تلويزيوني پخش شده در سالهاي اخير را، نميدهد. اين وجه مثبت در انتخاب همه بازيگران اصلي و فرعي، جز در مورد «مهران رجبي» كه تا حدودي تكرار همان نقش پيشين او در فيلم «زير نور ماه» به نظر ميرسد ـ رعايت شده است. در خصوص «نگار جواهريان» (بازيگر نقش زهرا سادات، همسر طلبه جوان «سيد رضا») به دليل بازي و نقش بهراستي متفاوت او، امكان يادآوري نقشهاي پيشين او براي مخاطب چنين اثري، وجود ندارد. حتي با وجودي كه «نگار جواهريان» در توليدات تازه به نمايش درآمدهاي مثل: «هيچ» (عبدالرضا كاهاني) و «كتاب قانون» (مازيار ميري) هم به ايفاي نقش پرداخته است، با اين حال، نقش او در «طلا و مس» به دليل حال و هواي متفاوت و به ويژه بهدليل بازي بهدرستي ديگرگونه و متفاوت وي، به خوبي تأثيرگذار و مستقل و تازه به نظر ميرسد.
وي اظهار داشت: «بهروز شعيبي» اگر چه در فيلمهاي ديگري همچون «آژانس شيشهاي» و… در نقشهايي فرعي، حضور داشته است، اما اين بار در نقشي محوري و مستقل بازي پذيرفتني و قابل قبولي ارايه ميدهد. به ويژه كه در معرفي شخصيت «سيدرضا» (طلبهاي كه به شوق حضور در كلاس درس بسيار متفاوت يك استاد اخلاق از نيشابور به تهران كوچ ميكند!) از نشانهها و حركتها و رفتارهاي كليشهاي مخصوص اين قشر از آدمهاي جامعه، به گونهاي تكراري و آشنا استفاده نميكند.
نايب رئيس كانون ايراني مدرسان سينما، در مورد مضمون فيلم «طلا و مس»، گفت: فيلم «طلا و مس» به لحاظ مضموني پيامهاي ارزندهاي را به تماشاگر خود هديه ميكند: بايد صادقانه عاشق بود! علم عشق در كتاب و دفتر و مدرسه و مكتب يافت نميشود! بايد در عمل، مقيد به اخلاقگرايي باشي و نه در حرف و سخن! اگر بخواهي، با كيمياي مهر، ميتواني «مسِ» وجودت را به «زَر» بدل كني و…
حاجيمشهدي در ادامه، افزود: در «طلا و مس»، حتي شخصيتهاي فرعي و حاشيهاي از «آيدا» و «عاطفه» گرفته تا پسر بچه يك سال و نيمه فيلم يا «سپيده» (خانم پرستار- سحر دولتشاهي) همه و همه، گويي نقش و حضوري كليدي و معنادار در فيلم دارند.
او گفت: بروز بيماري خاص «زهرا سادات» تنها بهانهاي ميشود براي قرار گرفتن «سيدرضا» در موقعيتي بحراني تا بتواند در نوع نگاه و در شيوه زندگي و حتي در نحوه تأمين هزينههاي زندگياش در شرايط تازه، چارهانديشي كند! به همين دليل در پايان فيلم، با چهره ديگري از «سيدرضا» رو به رو ميشويم كه اگر چه فرصت ورود به كلاس درس اخلاق استاد صاحب نام و بلند آوازه را پيدا نكرده است، اما با نشستن در بيرون كلاس و پشت در، به درجهاي از پختگي و تحول رسيده است كه اوج خاكساري و كمالگرايي خود را با جفت كردن و پاك كردن غبار كفشهاي شركتكنندگان در كلاس استاد اخلاق، به اثبات ميرساند. و اين پختگي و تغيير و تحول درست در جايي از فيلم (در صحنه گردش و هواخوري در خارج ازشهر شلوغ و پرهياهو) به اوج شكوفايي ميرسد كه در برابر همسرش (زهرا سادات) براي نخستين بار، جمله دشوار «دوستت دارم» را بر زبان ميآورد!!
وي در پايان خاطرنشان كرد: دوربين ناپيدا و فيلمبرداري «حسين جعفريان» در كنار كارگرداني كمنقص «همايون اسعديان»، از امتيازهاي فراموش ناشدني فيلم «طلاو مس» به حساب ميآيد. «طلا و مس»، فيلمي دلنشين و شريف است كه در سينماي ما، اتفاقي مبارك است!
Sorry. No data so far.