حجت الاسلام جهانشاهی؛ طلبه سیرجانی
چند ماهی از آزادی حجت الاسلام والمسلمین علیرضا جهانشاهی یا همان طلبه سیرجانی از زندان اوین میگذرد؛ طلبهای که رهبر معظم انقلاب دو بار دستور مستقیم آزادی او را صادر کردند و اینگونه گفتند: «شکر الله مساعیک». وی در اعتراض به مفاسد اقتصادی شهرش، با راهپیمایی از سیرجان به سمت تهران، اعتراض خود را به گوش مسئولین رساند. اما پس از طی 390 کیلومتر به جرم «تشویش اذهان عمومی و اقدام خلاف شئون روحانیت» بازداشت و در دادگاه شیراز محکوم به حدود دوسال حبس کردند. او پس از مدتی به دستور رهبر معظم انقلاب آزاد شد.
این روزها طلبه سیرجانی باز هم ضرورتی دیگر را در جبهه عدالتخواهی حس کرده است. او این بار پیاده از قم راهی نماز جمعه رهبر انقلاب در تهران شد با جمعی از دوستان. قبل از خطبههای نماز از او پرسیدم چرا آمدی؟
گفت: برای اینکه اصل این حرکت را به عنوان «لبّیک یا خامنهای» اعلام کنیم؛ یعنی لبّیک به ندای رهبر. و بعد برای اعلام وحدت و همبستگی ملی که امروز تجلّی پیدا کرد. و بعد برای اینکه من این حرکت امروز را با حرکت قبلی خود یکی میدانم؛ یعنی این هم در راستای حرکت اول است؛ و اینبار به عنوان لبّیک گفتن و اعلام همبستگی ملی و حمایت از آرای 24میلیونیِ مردم به کسی که به نام عدالتخواهی مطرح است. در واقع این حرکت هم در راستای جریان عدالتخواهی قرار میگیرد. خلاصه اینکه آمدهایم برای تأیید اصل انتخابات و حماسه 40میلیونی و همچنین حمایت از آقای احمدینژاد و بحث عدالتخواهی.
گفتم اگر از طرفدارانِ اخلالگرِ دیگر نامزدها دیدی چه میکنی؟ مانند خودشان برخورد میکنی؟ گفت: فکر میکنم همه ما به دستور رهبر معظم انقلاب مأمور به آرامش و بردباری و تحمّل یکدیگر هستیم و باید با مهربانی برخورد کرد؛ حداقل با کسانی که صادقانه برخورد میکنند. چون باید حساب کسانی که فقط اعتراض دارند و اعتقادشان را ابراز میکنند را از آشوبگران جدا کرد. هرچند کار اینها هم اشتباه است؛ به دو دلیل. اول اینکه اینکار زمینهسازی برای اغتشاشات است. لذا مسئول این اغتشاشات طرفداران مهندس موسوی و خودش هستند و همچنین افراد پُشت پرده یعنی امثال آقایان هاشمیرفسنجانی و خاتمی و بهزاد نبوی و تاجزاده و … . این یعنی ما ضمن اینکه حساب آنها را از آشوبگران جدا میکنیم، به آنها انتقاد هم میکنیم. لذا همه اینها در این خونهای ریختهشده شریک هستند.
دلیل دوم طلبه سیرجانی غیرقانونیبودن تجمّعات آنها بود. چرا که معتقد بود: تجمعات اینها که در خیابانها برگزار میشود، حتی اگر بدون اغتشاش هم باشد غیرقانونی است. چون همین آقایانی که مدّعیِ قانونگرایی بودند بعد از اینکه در انتخاباتی قانونی شرکت کردند و رأی نیاوردند، حالا کار غیرقانونی میکنند. اما راهش این است که به شورای نگهبان مراجعه و شکایت کنند. حتی شاید لفظ غیرقانونی برای کارهای آنان درست نباشد و زشتیِ کارهایشان را نرساند. چرا که آنها تمام ادعاهای قانونمداری، عدم خشونت و پایبندی به دموکراسی و در واقع اصلیترین ادعاهای خودشان را نقض کردند. یعنی کسانی که روزی ما را متهم به قانونگریزی میکردند، حالا خودشان ادعای خودشان را نقض کردهاند.
مطلبی که حاجآقا از شهیدمطهری(ره) نقل به مضمون کرد، راهگشای خوبی برای این روزهاست، البته اگر گوش شنوایی باشد: ایشان گفته بودند که این عصر، عصر تعارض گفتار افراد با عمل آنهاست؛ و این یعنی یک نوع نفاق. ایشان بعد از این مثالی از اعمال و گفتار غرب زدهاند که کشورهای غربی 180درجه مخالف حرفهایشان عمل میکنند. یعنی در حالی که خودشان را موافق حقوق بشر میخوانند، خودشان بیشتر از همه حقوق بشر را نقض میکنند. اینها در گفتار، زیباترین شعارها را مطرح میکنند، اما در عمل کاملاً مخالف شعارهایشان عمل میکنند.
حاجآقاجهانشاهی نسبت این حرکت را با کارهای دیگرش اینگونه توصیف کرد: این حرکت، حلقهای است برای حرکتهای بعدیِ عدالتخواهی. ما امیدواریم که در آینده هم بتوانیم این راه را ادامه بدهیم؛ و راه آینده ما راه تحقّق آرمانهای امام(ره) و رهبری و شهدا و بزرگان نظام است. لذا این پایان کار ما نیست و انشاءالله در فرصتهای بعدی این راه را در همین جهاتی که گفتم ادامه خواهیم داد که یکی از قسمتهای آن هم «عدالتخواهی» است.
آخرِ حرف که رسید به خاطراتی از دوران زندان ایشان رسیدیم که مرتبط با همین موضوع بود. اینکه چه بود بماند. فقط در همین حد بگویم که وعده چاپ این خاطرات را از ایشان گرفتیم. البته هنوز معلوم نیست در کجا، این بماند برای بعد. اما خدا را چه دیدید، شاید از ایشان اجازه گرفتیم و بخشی از آنها را در همینجا منتشر کردیم…
ای ول
کارتون ای ول داره