جمعه 11 ژوئن 10 | 12:09

رهبری بعد از ترور خواهرزاده موسوی به آقای موسوی پیام تسلیت دادند

اي كاش آقاي موسوي بيانيه‌اي مي‌داد و از مردم مي‌خواست با صبر و تحمل منتظر بررسي قانوني نتايج انتخابات توسط شوراي نگهبان شوند. معتقدم سكوت آقاي موسوي و تمكين وي در برابر راهكارهاي قانوني مي‌توانست بهانه را از تندروهاي جناح مقابل بگيرد. معتقدم رهبري در مهار بحران نقش آگاهانه‌اي داشت و اين بحران را با هوشمندي مديريت كردند. اما بودند گروه‌هاي تندرويي كه همين تدبير رهبري را رعايت نكردند. سعه‌صدر و بلندنظري رهبري به حدي است كه شنيدم كه بعد از ترور خواهرزاده آقاي موسوي، آقا پيام تسليت براي آقاي موسوي دادند. از عواطف و بزرگواري آقا چنين حركتي برمي‌آيد.


حجت‌الاسلام و المسلمين سيدمحمود دعايي نماينده مقام‌معظم‌رهبري و سرپرست روزنامه اطلاعات است. روزنامه‌اي كه سال‌هاست تلاش دارد تا موضعي بي‌طرفانه و فراجناحي در ميانه سياست ايراني اتخاذ كند. هرچند عده‌اي، با‌ توجه به خط‌سياسي دعايي در 6 دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي، وجوه اصلاح‌طلبانه اين روزنامه را پررنگ‌تر مي‌بينند. دعايي به موسوي راي داده است و اكنون به دليل آنكه اين نامزد انتخابات به توصيه رهبري عمل نكرده در صف منتقدان موسوي قرار گرفته است. با او در خصوص شرايط معترضان، پس از سخنان تاريخي رهبر انقلاب در نمازجمعه و فرصت‌سوزي‌هاي سران معترضين گفتگو كرديم.

آقاي دعايي، ما در اين مصاحبه مي‌خواهيم به حوادث پس از انتخابات از مقطع پس از سخنراني رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه 29خرداد بپردازيم. بسياري از دلسوزان و علاقمندان به نظام اسلامي و ‌آرمان‌هاي بنيان‌گذار آن معتقدند كه قبل از انتخابات و حتي بعد از آن تا مقطع خطبه‌هاي رهبري هركس مي‌توانست مي‌بايست از كانديداي مدنظر خود حمايت مي‌كرد و بنا به سليقه و نظر شخصي خود فعاليت انتخاباتي مي‌كرد، اما اقدامات كانديداهاي معترض و هوادارانشان پس از سخنان رهبر انقلاب ديگر هيچ توجيهي نداشت. تحليل شما در اين رابطه چيست؟
بنده خودم در نمازجمعه و هنگام ايراد خطبه‌هاي تاريخي 29 خرداد مقام معظم رهبري افتخار حضور داشتم. و مدتي پس از آن نيز مصاحبه‌اي با خبرگزاري جمهوري اسلامي داشتم و در آن از مواضع حكيمانه رهبر انقلاب تقدير كردم كه متأسفانه تحت‌الشعاع فضاي ملتهب و حوادث آن ايام قرار گرفت و بازتاب مناسبي نداشت. بنده ضمناً پس از آن سخنراني و سخنراني‌هاي بعدي رهبر انقلاب، احساس مظلوميت ويژه‌اي براي ايشان كردم. نماد اين مظلوميت، سُست‌گامي برخي نخبگان و علاقه‌مندان ايشان در فهم دقيق منويّات و همراهي با ايشان بود. تندروي‌هاي هر دو جناح سياسي كشور و توهين‌ها و تهمت‌هايي كه به يكديگر زدند، به نظر من نشانه مظلوميت رهبري است و برهم‌زننده آرامش اجتماعي و سياسي كشور است. بسياري از رسانه‌ها هم به همين شكل، چندان در راستاي منويّات ايشان عمل نكردند و نتيجتاً موجي از تهمت و افترا در دوسوي فضاي رسانه‌اي كشور به راه افتاد و فضاي رسانه‌اي از متانت و عقلانيّت فاصله گرفت به همين دليل، بنده هم سكوت اختيار كردم. متأسفانه علي‌رغم تأكيد رهبري بر جذب حداكثري و دفع حداقلي، رفتار بسياري از رسانه‌ها چندان در اين زمينه قابل دفاع نيست. البته پيامدهاي حوادث پس از انتخابات بنده را مانند بقيه دلسوزان انقلاب، ناخرسند و نگران كرد. التهابات و ناامني‌هايي كه در كشور ايجاد شد همه دلسوزان كشور را نگران كرد. سوءاستفاده‌هاي خارجيان هم گرچه با درايت نظام در نهايت ناكام ماند، از نكات تلخ اين دوران بود.

فكر نمي‌كنيد كه منشأ اين حوادث عدم تمكين آقاي موسوي و كروبي به رأي مردم و مجاري قانوني انتخاب رئيس جمهور است؟
اي كاش كساني كه به نتيجه انتخابات قانع نشدند، سكوت مي‌كردند، تا كشورهاي غربي توانايي سوءاستفاده از اين فضا را پيدا نمي‌كردند. در روز عاشورا نيز فضاي تند و بسيار زشتي پديد آمد. عده‌اي كه قطعاً وابسته به هيچ‌يك از جريان‌هاي سياسي درون نظام نبودند و بنا بر آن‌چه بعدها هم تأييد شد، گروه‌هاي ضدانقلاب كه سه دهه است عليه اين كشور مبارزه مي‌كنند، فضا و زمينه مساعدي براي شيطنت يافتند. آنچه در اين حوادث اتفاق افتاد باعث شد تا ضدانقلاب بي‌اعتقاد به آرمان‌هاي كشور بر موج اين حوادث سوار شود و آن فجايع و هتك حرمت‌ها را بيافريند. البته با همه اين موارد بازهم رهبري با ديد بلند و هوشمندي ويژه خود علي‌رغم تحريكات گروه‌هاي تندرو، تأكيد كردند كه سران گروه‌هاي شكست‌خورده انتخابات به كشورهاي خارجي وابسته نيستند و بناي نظام بر جذب حداكثري و دفع حداقلي است. شما ديديد كه در راهپيمايي 9 دي و 22 بهمن از همه اقشار و گروه‌هاي كشور در آن حضور داشتند. انگيزه خود بنده هم حضور در جمعي بود كه حامي رهبري هستند. البته بي‌حرمتي‌ها و طرح برخي شعارهاي راديكال نسبت به برخي شخصيت‌هاي نظام هم اتفاق افتاد كه از تندروي آن طرف حكايت داشت.

البته شما مي‌دانيد كه آقاي موسوي حتي بعد از اين راهپيمايي‌هاي ميليوني كه به قول شما مردم از همه طيف‌ها و سلائق سياسي در آن حضور داشتند، از آن به راهپيمايي اتوبوسي و مهندسي تعبير كرد. آقاي كروبي هم مواضع تندي نسبت به اين اتفاقات گرفت.
بيانيه‌هاي آقاي موسوي پس از 9 دي و 22بهمن هم كار درستي نبود. ايشان نبايد حضور ميليوني اقشار مختلف مردم را راهپيمايي مهندسي و اتوبوسي خطاب مي‌كرد توقع من از سران معترضين اين بود كه حتي در صورت حفظ انتقاد و اعتراض به روند انتخابات، خود را به عنوان اپوزيسيون مطرح نمي‌كردند و سخنان رهبري را فصل‌الخطاب مي‌دانستند تا زمينه جنجال و سوءاستفاده جريانات مرموز و دشمنان خارجي از بين برود.

برخي اعضاء مجمع روحانيون و جريان‌هاي اصلاح‌طلب حتي پس از سخنان 29خرداد رهبري نظام كه به نوعي فصل‌الخطاب همه گروه‌ها و جريان‌ها تلقي مي‌شد،‌ با صدور بيانيه‌هايي مردم را به حضور در خيابان ترغيب كردند، ازسـوي ديگر رهبر انقلاب هم در روزهاي پس از انتخابات جلسـه صميمانه‌اي با آقاي موسوي داشتند و قول همه‌گونه همكاري در چهارچوب‌هاي قانوني به ايشان دادند، اما ايشان بازهم مردم را به خيابان كشاند آيا به نظر شما اين رفتار قابل توجيه است؟
من رفتار آن‌ها را در كشاندن مردم به خيابان‌ها آن‌هم پس از سخنان رهبري در نمازجمعه قبول ندارم و معتقدم كار اشتباهي انجام دادند. اي كاش آقاي موسوي بيانيه‌اي مي‌داد و از مردم مي‌خواست با صبر و تحمل منتظر بررسي قانوني نتايج انتخابات توسط شوراي نگهبان شوند. معتقدم سكوت آقاي موسوي و تمكين وي در برابر راهكارهاي قانوني مي‌توانست بهانه را از تندروهاي جناح مقابل بگيرد. معتقدم رهبري در مهار بحران نقش آگاهانه‌اي داشت و اين بحران را با هوشمندي مديريت كردند. اما بودند گروه‌هاي تندرويي كه همين تدبير رهبري را رعايت نكردند. سعه‌صدر و بلندنظري رهبري به حدي است كه شنيدم كه بعد از ترور خواهرزاده آقاي موسوي، آقا پيام تسليت براي آقاي موسوي دادند. از عواطف و بزرگواري آقا چنين حركتي برمي‌آيد. اما برخي از علاقه‌مندان به ايشان متأسفانه كم تحملند.

گفته مي‌شد شما هم جزو حاميان آقاي موسوي بوديد. اگر به آن مقطع برگرديم، آيا هنوز هم بر سر رأي خود هستيد؟
بنده هيچ ارتباط تشكيلاتي با آقاي موسوي نداشتم و تنها براساس شناختي كه از ايشان در دهه شصت و سال‌هاي سكوت 20ساله داشتم به ايشان رأي دادم. آقاي موسوي وقتي مي‌خواستند وارد انتخابات شوند با استقبال مناسبي ازطرف شوراي نگبهان و حتي شخص رهبر انقلاب مواجه شدند و با توجه به شخصيت تاريخي ايشان و اينكه نخست‌وزير امام بودند به ايشان رأي دادم. آقاي موسوي نخست‌وزير دولت مقام معظم رهبري در زمان رياست‌جمهوري ايشان بود. و من با اين دلايل نسبت به ايشان سمپاتي داشتم. در هيچ جلسه انتخاباتي و جايي هم شركت نكردم. تنها ارتباط ما با ستاد آنها اين بود كه سالن كنفرانس ساختمان مؤسسه اطلاعات را به آنها «اجاره» داديم و 36ميليون تومان هم از آنها بابتِ اجاره و ديگر امكانات گرفتيم. البته يك بار هم در جلسه‌اي كه براي روزنامه‌نگاران حامي آقاي موسوي بود شركت كردم. حتي ما پول ميوه‌هايي كه در اين مراسم صرف شد، را از ستاد آقاي موسوي گرفتيم.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.