ویژه نامه «رمز عبور۳» در بخش آغازین خود با عنوان «سختترین رقابت» گفتوگویی با صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، انجام داده است که مهمترین بخش های این مصاحبه را در زیر میخوانید:
انتخابات 3 تیر 84 نقطه عطفی بود به این معنا که بسیاری از کسانی که قبلا در رده های بالای مدیریتی کشور نبودند، آمدند و قدرت را به دست گرفتند.
در زمان آقای هاشمی رفسنجانی حاکمیت یک دست نبود. بخشی از قوه مجریه جریاناتی بودندکه با انقلاب آمده اند مثل کمیتهها، سپاه پاسداران و در مقابل جریانی که بعدها آنها را به عنوان روحانیون مبارز می شناسیم و دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی یعنی هم چپ اسلامی و هم راست اسلامی بودند.
دولت میرحسین چپ بود. سیاست هایش چپ بود.
این که چرا آقای احمدینژاد توانست آقای هاشمی را در تیر 84 شکست بدهد من معتقدم که 2 دلیل داشت، یک دلیل عدم موفقیت، (دوست ندارم واژه شکست را به کار ببرم)، اصلاحطلبان در آن 8 سال که یک حالت سرخوردگی در بین مردم ایجاد کرده بود ولی بخش مهمترش این بود که آقای احمدینژاد یک شاهکار سیاسی کرد در آن انتخابات و آن این که آمد این تصور را در ایران به وجود آورد که ای مردم اگر بیعدالتی هست، اگر نابرابری هست، اگر فساد هست، اگر شما ناراضی هستید، همهاش زیر سر موجودی هست به اسم اکبر هاشمی رفسنجانی، او و اطرافیانش خوردهاند و من آمدهام که بساط این اشرافیت را، این خوردن و بردنها از بیتالمال را، قطع بکنم.
بعد احمدینژاد آمد و از روزی که قدرت را در دست گرفت آن زلزله را که گفتم به راه انداخت. انقلاب از بالا را به راه انداخت و80 تا 90درصد مدیران کنار گذاشته شدند.
من واقعاً نمیدانم که احمدینژاد 25 میلیون رأی آورده یا نیاورده اگر یک کسی بیاد به من بگوید ما تحقیق کردیم و واقعاً آقای احمدینژاد ۲۴/۵ میلیون رأی آورده من واقعاً قبول میکنم، یعنی میگویم ممکن است، احتمال داره، بعید نیست، غیرممکن نیست. در عین حال اگر یک کسی بیاید به من بگوید که آقا شما چقدر کمعقلی! آخه چه جوری ایشان میتواند ۲۴/۵ میلیون رأی آورده باشد؟ ما تحقیق کردیم مثلاً ایشان 10 میلیون، 11 میلیون، 12 میلیون مثلاً بیشتر رأی نیاورده شاید باورتان نشود، این را هم من قبول میکنم!
خدمت شم عرض کنم که …وقت بنده چه قدره ؟؟؟؟
اها زیبا کلام جان 1 چند وقت برو پیشه شیخ عزیز رو روال می افتی …زیاد فکرم نکن عزیزم رگ به رگ میشی…