ساختار نظام مردمسالار دینی ما و هدایت رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس آن، به گونهای بوده است که به صورت تدریجی و پلکانی با برگزاری هر انتخاباتی، فضای سیاسی کشور رقابتیتر و در نتیجه شفافتر میشود. این مسئله را هم در نوع مشارکت و میزان رقابت احزاب و جریانهای سیاسی و هم در میزان امکاناتی که نظام اسلامی برای رقابت جدی و سالم کاندیداها هزینه میکند، میتوان یافت.
دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری نیز از این حکم کلی مستثنی نیست و به نوعی شاخص و نمونه مهم و ارزشمندی در این زمینه است. در این انتخابات ما شاهد آن بودیم که رسانه ملی بسترهایی را برای طرح انتقادات و مسائل جدی فراهم کرد، که در فضای سیاسی و اجتماعی کشور بسیار تأثیرگذار و رشددهنده بود. البته این مسئله به این معنی نیست که در گذشته چنین تجربیاتی نداشتیم، بلکه در انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری نیز آقای مصطفی معین، کاندیدای اصلاحطلبان تندرو، انتقادات تندی را نسبت به ساختار سیاسی و قانون اساسی مطرح کرد و رسانه ملی نیز بدون هرگونه دخل و تصرفی اقدام به پخش همه مواضع ساختارشکنانه ایشان نمود. اما یکی از ویژگیهای مهم این دوره که تأثیر بسزایی در شفافیت فضای سیاسی کشور و آشنایی بیشتر مردم با زوایای مختلف فكري اشخاص و جریانهای سیاسی داشت، برگزاری مناظرههای تلویزیونی نامزدهاي انتخابات به صورت زنده بود. مناظرات انتخاباتی به وسیله تدبیر مناسب رسانه ملی بسیار جدی شد.
البته نوع طرح مباحث سیاسی میان رقبای انتخاباتی انتقاداتی را هم در پی داشت. از جمله رهبر بزرگوار انقلاب در سخنان خود در نماز جمعه 29 خرداد با تأیید کلیات مناظرهها، انتقاداتی را نسبت به کاندیداها مطرح کردند یا در سخنان خود در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در 14 خرداد از بخشی از مواضع آقایان موسوی و احمدینژاد به صورت کاملاً جدی انتقاد کردند. البته علیرغم انتقاد جدی رهبری به برخی از مواضع و سخنان کاندیداها در مناظره و سعه صدر بالای نظام، مناظرهها با جدیت دنبال شد و حتی اشکالات آن نیز ادامه پیدا کرد.
فارغ از تمام ايراداتي که بر مناظرهها وارد شده است باید گفت یکی از راههای رشد آگاهیهای جامعه همین است که نامزدهایی که میخواهند خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند؛ در یک کارزار جدی نقادانه، بلوغ سیاسی خود را به مردم نشان دهند و شرایطی را فراهم کنند تا مردم با شناخت مستقیم از آنان خود به قضاوت نشسته و در نهایت انتخاب کنند.
در این مناظرهها بعضاٌ از سوی هر چهار کاندیدا کل دستاوردهای نظام اسلامی زیر سوال رفت. بخشی از این مسئله متوجه آقای احمدینژاد است که دوران قبل از خود را به تمامه زیر سوال برد و بخش دیگری از این اتهام متوجه کاندیداهای دیگر است که غيرمنصفانه و با استناد به گزارشهای نهادهای بینالمللی صهیونیستی تمام زحمات و موفقیتهای دولت در چهار سال فعالیتش را زير سوال بردند. اما نکته حائز اهمیتتر که به مراتب بيشتر از این نقایص و ضعفها ارزش داشت، شكلگيري فضای شفافی بود که باعث شد، مردم کاندیداها را بدون فیلتر و یا محدودیت و بهصورت عریان در صحنه رقابت ببینند. از این رو است که با کسانی که معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظرههای انتخاباتی بود به شدت مخالفم. زیرا هر فرد دلسوز کشور که دل در گرو پیشرفت و رشد سیاسی جامعه دارد با پرداخت هزینه آن همراه ميشود و آن را تحمل ميكند. فکر میکنم همه دلسوزان کشور از اینکه میدیدند فضای بازی در صحنه سیاسی کشور ایجاد شده و نقد صاحبان جدید و قدیم قدرت به راحتی در عرصه افكارعمومی مطرح میشد، ولو با وجود برخي بداخلاقیها باید خوشحال میشدند. سهم اصلاحطلبان که سالها با شعار «دانستن حق مردم است» توسعه سیاسی را تابلو حرکت خود قرار داده بودند، این خوشحالی و استقبال به صورت طبیعی باید بیشتر باشد. از این مسئله نباید به سادگی گذشت، پس از 31 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در كشوري كه انتخابات در آن اصولاٌ معنايي نداشت، به جایی رسیده است که نه تنها انتخابات آزاد برگزار میکند، بلکه در آن فضا گفتگوی نقادانه اصحاب قدرت به صورت کاملاً جدی و نه نمایشی و تبلیغاتی تا تمام ارکان حکومت بسط پيدا میکند و همه دستگاهها به نقد كشيده میشود. اگر این دستاوردي جدی برای نظام مردم سالاری دینی ما نیست، پس چیست؟
در پاسخ به کسانی هم که به غلط معتقدند، چون به شخصیتهای سیاسی بزرگ نظام و یا خانوادههای آنها در اين مناظرات تعریضی شد، حوادث پس از انتخابات رخ داد، باید گفت، شرایط کشور در روزهای بین مناظرهها تا روز انتخابات و همچنین نوع و روند شکلگیری حوادث پس از انتخابات این ادعا را تأیید نمیکند. این، به معنای نفی اشتباهات کاندیداها نیست بلکه تحلیلي واقعبینانه و به دور از حب و بغضهای سیاسی نسبت به اشخاص و جریانهای سیاسی است.
این یک واقعیت است که جامعه آگاه ایرانی، علیرغم افزایش شدید التهابات سیاسی در انتخابات دهم و فراهم بودن فضا برای فعاليتهاي انتخاباتي خیابانی، هیچ واکنشی نسبت به این انتقادها از خود نشان نداد. اگر قرار بود تعرض یک کاندیدا به کاندیدای دیگر و یا شخصیتهای سیاسی غائب در مناظره موجب واکنش هواداران آنها و یا مردم شود، باید همان فردای مناظره این حوادث رخ میداد. حتی بعد از مناظره تند آقایان موسوی و احمدینژاد و سخنان برانگیزاننده آنان علیه يكديگر و افراد غائب و حتی بعد از نامه تند آقای هاشمی به رهبر انقلاب نیز ما شاهد واکنش غيرفرهنگي و غيراصولي هواداران كانديداها نبودیم. به همین دلیل است که معتقدم، منصفانه باید اعتراف کرد که آستانه تحمل و بردباری مردم ما بسیار بالاتر از کاندیداها و مسئولین سیاسی کشور بوده و هست. چرا باید عدهای این انگاره غلط را در میان نخبگان و مردم القا کنند که در صورت انتقاد از خانواده یک شخصيت هرچند گاهی غیرمنصفانه، آسمان به زمین خواهد رسید و به مقدسات یک ملت توهین خواهد شد؟ البته به نظر بنده آقای احمدینژاد به هیچوجه نباید این بهانه را به دست برخي گروههاي سياسي و در یک نگاه کلی، مخالفان انتخابات آزاد، میداد. از نظر من کسانی که به دلیل ترس از شفافیت و بازتر شدن فضا که نتیجهای جز انتقاد جامعه نسبت به خود آنها، خانواده و اطرافیانشان ندارند، با فرآیند آزاد یک انتخابات رقابتی کاملا مخالفند. البته بايد اذعان داشت آقای احمدینژاد بهانههای خوبی به این دسته از چهرههای سیاسی كه حاضر نيستند با راي مردم قدرت را ترك گويند، داد.
از دیگر سو در جواب عدهای که معتقدند، تضییع حقوق برخی از چهرههای شاخص نظام، موجب این بلوا شده است؛ باید گفت که اگر یک فرد عادی در سیمای ملی مورد ظلم واقع شده بود، شاید فرصتی برای دفاع پیدا نمیکرد، اما امثال آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطقنوری چهرههای پرنفوذ و تاثیرگذاری هستند که بدون شک به بهترین شکل ممکن و با بهرهمندی از انواع رسانههای مکتوب و غیر مکتوب، میتوانستند از خود دفاع کنند و نیازی به بر هم ریختن نظم و امنیت کشور و نگارش نامههای تهدیدآمیز نبود. حتی اگر بپذیریم که این رفتار کاندیداها غلط بوده، که البته معتقدم اشتباه از سوی هر دو طرف وجود داشته است، اما باز هم نمیتوانیم بپذیریم که برای یک اشتباه، کل یک پدیده مثبت زیر سؤال برود و از آن بدتر با یک اشتباه بزرگتر در صدد جبران آن اشتباه کوچک باشیم. میبینید که این مسئله ریشه در استدلالی سست و بیپایه دارد و بدون شک، نسبت دادن آن به مردم صبور ایران توهینی آشکار به آنان است.
حضور مردم در اجتماعات خیابانی و مناظرههای مردمی در سطح شهرها بهترین گواه بر این ادعاست که فضای رقابت در میان جامعه بسیار مناسب و رشد يافته بوده است. صرفنظر از برخي تعبیرات عاميانه که گاهی در تجمعات مردمی شنیده میشد و شاید چندان مناسب آن فضای رقابتی نبود، اما به هیچ وجه در آن روزهای پرالتهاب شاهد درگیری و اصطکاک میان مردم و هواداران كانديداهاي مختلف نبودیم و با وجودیکه فضای نقد و گفتگو به التهاب و تنش تنه میزد، اما اجتماعات مردمی که بازه سنی آن را اکثراً جوانان تشکیل میدادند، به هیچ وجه وارد درگیری نشد.
وقتی جوانان پرشور و حرارت، ساعتها در روزهاي منتهي به انتخابات برای تبلیغ و اقناع دیگران جهت جلب رای به کاندیدای محبوبشان وقت میگذارند، طبیعی است که در صورت شکست کاندیدای خود دچار یأس و سرخوردگی شدیدی شده و آماده پذیرش تحریکات احساسی و انگیزشی شوند. در این شرایط این تشکلهای سیاسی هستند که با برنامه قبلی و به نحو كاملاٌ حساب شدهاي در راستای منافع شخصی و گروهی خود از این احساسات پاک سؤاستفاده میکنند.
متاسفانه باید گفت که افراد و گروههایی در این رقابت انتخاباتی با آگاهی قبلی از احتمال بالای شکست خود شرکت کرده بودند و به همین دلیل برای شکست خود نیز برنامهریزی غيراصولي علیه نظام اسلامی انجام داده بودند. با تأسف بیشتر باید پذیرفت که نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی، آمادگی برخورد با سؤاستفادهکنندگان از این فضا را نداشتند، قطعاً مسئولان ذيربط باید پیشبینی شرایط بغرنج پس از انتخابات را در شرایطی که یک طرف ماجرا از ماهها پیش از انتخابات دائماً بر طبل تقلب میکوبد، میکردند.
از همین رو است که باید گفت که نه تنها حوادث پس از انتخابات محصول اشتباهات کاندایداها در مناظره نیست، بلکه این حوادث محصول اقدامات اشخاص و جرياناتی بود که اعتبار خود، فرزندان و اطرافیان خود را با اعتبار کل جامعه و بلکه نظام اسلامی برابر میدیدند و درصدد جبران شکستهای حتمی خود برآمدند.
فارغ از همه این مباحث معتقدم که نظام اسلامی با صرف هزینه سنگینی که البته ارزش آن را هم داشت، این فتنه بزرگ را پشت سر گذاشت. شفافیت، فضای نقد مسئولان کشور و مصونيت نداشتن مسئولین اجرایی در برابر نقد مردم از برکات این انتخابات بود و درست به همین دلیل است که بر اين اعتقاد اصرار دارم اگر انتخابات آينده به همین منوال و در همین مسیر- البته با اصلاح نقایص آن – برگزار شود، خیلی از انحرافات، بدعتهاي شكل گرفته و زوایای پنهان سیاست در ایران برای مردم روشن خواهد شد.
Sorry. No data so far.