مسعود براتی- درباره تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بر عرصه بینالمللی مطالب زیادی گفته و نوشته شده است و نیازی به تکرار آنها نیست. یکی از منابع خوب که میتواند مورد استفاده افراد قرار بگیرد، کتاب «بازتاب جهانی انقلاب اسلامی» نوشته دکتر منوچهر محمدی است که به خوبی به بررسی اثرات انقلاب اسلامی در کشورهای مختلف پرداخته است. لذا در این نوشته،به اختصار به دو سطح گفتمانی و راهبردی اشاره میشود. به طور قطع بیش از اینها میتوان در اثرات انقلاب اسلامی بر صحنه جهان سخن گفت که مکان و فرصت مناسب خود را میطلبد.
سطح گفتمانی
در سطح گفتمانی مهمترین اثر انقلاب اسلامی احیای هویت اسلامی بود. در نیمه دوم قرن بیستم و در فضای دو قطبی جنگ سرد، بیشتر انقلابها که در کشورهای جهان سوم به وقوع میپیوست برخاسته از ایدئولوژی مارکسیستی و متاثر از دولت شوروی بود و برای همین گرایش ضد غربی داشت. اما انقلاب اسلامی ایران به دلیل ریشه داشتن در آموزههای اسلامی از این امر مستثنی بود. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی به همان میزان که از غرب تبری میجست، از شرق و شوروی نیز دوری میگزید. شعار «نه شرقی، نه غربی» گویای این رویکرد در سیاستخارجی نظام بعد از انقلاب اسلامی بود.
اثرات این استقلال و ریشه داشتن در آموزههای اسلامی، تنها منحصر در مرزهای ایران نبود، بلکه سبب شد تا در کشورهای دیگر، اندیشه کمونیستی جذابیت خود را برای گروههای انقلابی و نهضتهای آزادی بخش از دست بدهد. پس از انقلاب اسلامی بیشتر گروههای مبارز فعال به خصوص در سطح جهان اسلام، به اندیشههای اسلامی بازگشتند و از اندیشههای کمونیستی پیروی نکردند. همین مساله سبب شد تا اقتدار سیاسی شوروی در عرصه روابط بینالملل شکسته شود و موضع تهاجمی خود را از دست بدهد و همین مساله مقدمهای برای فروپاشی این ابرقدرت شد. انقلاب اسلامی ایران اقتدار گفتمانی شوروی را از بین برد و عمق استراتژیک این ابرقدرت را کاهش داد و زمینه را برای از هم گسیختگی آن فراهم کرد.
اسلام و فرهنگ ظلم ستیزی شیعی نقش اصلی را در به صحنه آوردن مردم ایفا نمود. به همین دلیل است که بن بلا از رهبران نهضت اسقلال طلبانه الجزایر، انقلاب اسلامی ایران را اولین انقلاب مبتنی بر فرهنگ در جهان میداند. [۱] انقلاب اسلامی با مطرح کردن دین اسلام به عنوان دین کاملی که پاسخگوی نیازهای سیاسی روز است، سبب شد تا دوباره آموزه های اسلامی در اذهان و افکار نخبگان و مردم جهان اسلام و دیگر کشورها، احیا شود. و از همین رو ما شاهد حوادث و حرکتهای مختلفی پس از انقلاب اسلامی در میان کشورهای اسلامی هستیم. پس از پیروزی مردم ایران، شیعیان عراق و عربستان نیز با الهام گرفتن از انقلاب اسلامی ایران، حرکتهای اعتراضی خود را آغاز نمودند، که البته هردوی انها با شدیدترین سرکوب از سوی دولتهای حاکم مواجه شدند. شیعیان ناحیه شرقی عربستان در 1979 اعتراضاتی را ساماندهی نمودند که توسط دولت عربستان سرکوب شد. شیعیان عراق نیز در همان سال و نیز سالهای بعد به خصوص پس از حمله نیروهای متحد به عراق در سال 1991 حرکتهای اعتراضی انجام دادند که ازسوی دولت بعث عراق سرکوب شد. در افغانستان نیز مجاهدان افغانی با تاثیرپذیری از آموزههای انقلاب اسلامی ایران، در مقابل حمله شوروی مقاومت نمودند و توانستند با کمترین تجهیزات در مقابل ارتش ابرقدرت شرق ایستادگی کنند و در نهایت نیز پیروز شوند.
به عبارت دیگر احیای هویت مسلمانان از مهمترین تاثیرات انقلاب اسلامی در سطح گفتمانی است. اینکه یک مسلمان به مسلمان بودن خود افتخار کند، حاصل پیروزی انقلاب اسلامی ایران است.
یک اثر دیگر که انقلاب اسلامی در سطح گفتمانی بر جهان پیرامونی خود داشت، احیای نقش مردم در حکومت و اداره جامعه است. نحوه شکلگیری و به ثمر نشستن انقلاب اسلامی در بعد سیاسی، حفظ اصول اولیه انقلاب و باقی ماندن در مسیر اولیه پس از سه دهه، دفاع در مقابل تهاجمات خارجی همانند جنگ تحمیلی و موارد متعدد دیگر نشان داده است که نقش مردم نقشی مهم و اساسی است. در حالیکه تا قبل از انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی، مدل لیبرال دموکراسی پرمدعاترین مدل سیاسی برای نقش افرینی مردم بود. اما در همان مدل نیز نقش مردم، نقشی تشریفاتی بوده و بیشتر امور سیاسی به دست اقلیتها و لابیهای قدرتمند سیاسی بوده است. بهترین اثر انقلاب اسلامی در این موضوع را میتوان در بیداری اسلامی منطقه مشاهده نمود. در این تحولات برخلاف حرکتهای قبلی در جهان عرب که عموما نخبگانی بوده، مردم حضور فعال داشته و برای همین است که امید برای به نتیجه رسیدن آن بسیار است. همچنین در این موضوع در اعتراضات مردمی که در کشورهای غربی و به خصوص آمریکا و با نام «جنبش تسخیر » مشهور شده است، مشاهده میشود. چرا که یکی از اصلیترین شعارهای آنها،پایان دادن به حاکمیت گروههای اقلیت بر سایر مردم است. بر همین اساس آنها خود را 99 درصد معرفی نمودهاند و حرکت خود را در مقابل یک درصد سرمایهدار تعریف نمودهاند.
سطح راهبردی
سطح راهبرد، سطحی ناظر به صحنه عملیات است. انقلاب اسلامی با راهبرد مقاومت در مقابل زورگویان به پیروزی رسید و این راهبرد را به دیگر کشورهای منطقه نیز گسترش داد. این موضوع به طور واضح در قضیه فلسطین مشاهده میشود. تا قبل از انقلاب اسلامی عمده کشورهای حامی مساله فلسطین به سوی سازش و کنار آمدن با حضور رژیک صهیونیستی روی اورده بودند. امضای قرارداد کمپ دیوید نماد بارز این سازش بود. پس از آن نیز سازش گروههای مبارز فلسطینی همچون یاسرعرفات نیز سبب شده بود که مقاومت در مساله فلسطین به حاشیه برود. اما انقلاب اسلامی، براساس گفتمان اسلام ناب، راهبرد خود را مقاومت تعریف نموده بود و این راهبرد را نیز در مساله فلسطین دنبال نمود. همین راهبرد بود که منجر به شکلگیری گروههایی همچون حزب الله لبنان شد. و اینگونه نبود که این راهبرد تنها در میان گروههای شیعی طرفدار داشته باشد، چرا که ما شاهد آن هستیم گروههای سنی مذهب همچون حماس، این راهبرد را برگزیده و به طور رسمی نابودی رژیم اسراییل را هدف خود اعلام نمودهاند. نکته قبل توجه آن است که همین گروه بیشترین محبوبیت را در میان مردم فلسطین داراست و توانست در انتخابات 2006 بیشترین آرا را کسب نماید و تا الان نیز برتری خود را حفظ نماید. علیرغم آنکه جنگ 22 روزه غزه نیز به آنها تحمیل شد.
راهبرد دیگری که منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی بوده و در حال حاضر بسیاری از کشورها به آن روی اوردهاند، اصالت دادن به مردم در مقابل اصالت دادن به دولتها است. از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل متکی بودن انقلاب به مردم، در مباحث سیاستخارجی نیز جمهوری اسلامی ایران به مردم بیشتر از دولتها بها داد. هرچند این راهبرد برای نظام اسلامی دارای هزینه بود، اما هیچگاه کنار گذاشته نشد. به طور سنتی در روابط بینالملل دولتها به عنوان بازیگران اصلی شناخته میشوند و برای همین برنامهریزیها بر اساس رابطه دولت- دولت تنظیم میشود. بازیگران غیر دولتی نیز که مورد توجه قرار میگیرند، بیشتر از جنس شرکتهای چند ملیتی بوده که آنها نیز مردم نیستند. لذا راهبرد انقلاب اسلامی در بها دادن به مردم در کنار تلاش برای حفظ روابط با دولتها،راهبردی جدید در سیاستخارجی بود. ما در دو دهه اخیر شاهد آن هستیم که کشورهای برای اثرگذاری بر مردم کشورهای دیگر برنامهریزی و سرمایهگذاریهای عظیم نمودهاند، در صورتیکه جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا به نقش مهم مردم اشراف داشت و در این راستا برنامهریزی نیز نمود. اینکه رهبر انقلاب اسلامی دیپلماسی عمومی را از ابتکارات جمهوری اسلامی ایران میدانند، بر همین اساس است. [۲]
جمعبندی
انقلاب اسلامی به دلیل آنکه برخاسته از آموزههای اسلامی است، حرفی متفاوت از آنچه تاکنون در عرصه جهانی مطرح شده، داشته است. بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی جهان بیرونی به سه دسته گروه تقسیم میشوند. سلطهگران، سلطهپذیران و سلطهستیزان. انقلاب اسلامی به دنبال پایان دادن به دوران سلطهگران از طریق تبدیل نمودن سلطهپذیران به سلطهستیزان است. بر همین اساس است که رهبر انقلاب راهبرد سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران را در دهه پیشرفت و عدالت «الگوی تعاملی ضد نظام سلطه» [۳] بیان میدارند. به طور قطع مهمترین اثر انقلاب اسلامی در دنیای بیرونی همین پایان دادن به عمر سلطهگران و مستکبران جهانی خواهد بود.
۱. محمدی، منوچهر، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۸۶
۲. بیانات در ديدار وزير، مسؤولان وزارت خارجه، سفرا و رؤساى نمايندگیهاى ايران در خارج از كشور ۸۸/۱۲/۱۹
۳. همان
Sorry. No data so far.