سخت دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از شهر
بار كن تا بگريزيم به فرسنگ از شهر
بار كن، بار كن، اين دخمه طراران است
بار كن، گر همه برف است اگر باران است
بار كن ديو نيم، طاقت ديوارم نيست
ماهي گول نيم، تاب خشنسارم نيست
من بيابانيام، اين بيشه مرا راحت نيست
بار كن، عرصه جولان من اين ساحت نيست
كم خود گير به خيل و رمه برميگرديم
بار کن جان برادر همه برميگرديم
اشتران را يله سازيد ستوران را هم
کاهلان را بگذاريد شروران را هم
هان که بیتاب و هوسباره مبادا با ما
گول و مأيوس و شکمخواره مبادا با ما
غافلان نيک نخسبند که کامانديشند
عاقلان نيز بمانند که خامانديشند
عاشقان دست برآرند و عنان برتابند
به فلک میرود اين قافله تا دريابند
به فلک میرود ای قوم اگر آگاهيد
در پی روح خدا سبط رسول اللهيد
ساروان اوست، فلک جاده، ملک چاووشش
بر گذرگاه نشان است و علم بر دوشش
به فلک ميرود اين قوم که کين بستاند
داد مظلوم از اين چرخ برين بستاند
هله ای قوم شنيديد عنان برتابيد
وقت تنگ است و فراخ است کران، دريابيد
مقصد ما وطن است آی غريبان زمين!
وقت شد تا بگذاريد گريبان زمين
آی چاووش دمت گرم به آواز بخوان
صعب دير است مبر وقت، بخوان باز بخوان
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
هر که دارد سر همراهی ما بسم الله
Sorry. No data so far.